همه نوشتههای seyamaknaderi »
پیرامون مساله هژمونی (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) کریم قصیم
اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۴ پیرامون مساله هژمونی (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) کریم قصیم مجموعه کامل پیشدرآمد: استبداد و سیستمی توتالیتر- مذهبی کماکان بر ایران سلطه دارد. سی و شش سالست که ولایت مطلقه فقیه حکومت
بیشتر بخوانید »هویت ملی جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایرانJune 09, 2019 عبدالکریم لاهیجی، رئیس جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران و رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر هویت ملی از گذشتهی مشترک
بیشتر بخوانید »دکتر محمد ملکی: وای بر ما که جلادان را نجاتدهنده انگاشتیم!
دکتر محمد ملکی ۱۶بهمن ۱۳۹۷ «ما خطا کردیم و از همان روزهای آغازین تاوان سختی دادیم. برای جبران آن خطا، من در تمامی این ۴۰ سال از مبارزه با استبداد دینی دست برنداشتم
بیشتر بخوانید »نماینده خامنه ای در اصفهان خواستار اسیدپاشی توسط سپاه و بسیج شد اقبال اقبالی
Posted date: ژوئن 03, 2019در: اجتماعی, اندیشه, اندیشه ورزان, سیاسی, فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی پس از 40 سرکوب و ارتکاب جنایت علیه بشریت، درمانده، ناتوان و شکست خورده از تحمیل بی فرهنگی پیشاقرون
بیشتر بخوانید »کینه توزی مسعود رجوی در برابر یک استعفا در پرسش و پاسخ محمد رضا روحانی و سیامک نادری
حقیقت مانا
بیشتر بخوانید »عیدی نعمتی، شاعر آرزوهای نیک تبعیدیان درگذشت
۱۸ خرداد ۱۳۹۸ الاهه نجفی FacebookTwitterBalatarinFlipboardPrint Email عیدی نعمتی، شاعر ایرانی که سالیانی دراز در تبعید در شهر تورنتو کانادا زندگی میکرد، چشم بر جهان ما فروبست. نعمتی که در آقاجاری، در یک خانواده
بیشتر بخوانید »روحالله حسینیان، جنایتکاری در لباس وکیل مدافع ایرج مصداقی
۹ خرداد ۱۳۹۸ FacebookTwitterBalatarinFlipboardPrint Email این نوشته به روح الله حسینیان میپردازد که جامع رذایل دستگاه امنیتی و قضایی و روحانی نظام ولایی است. او دارای پرونده وکالت نیز هست. پیشتر در مورد وکیل
بیشتر بخوانید »از بی حقوق کارگران اقلیت دینی، ظلم بر وکلا تا روز جهانی محیط زیست نیره انصاری
دوشنبه (13) خردادماه(1398)،وزارت کار جمهوری اسلامی بخشنامه اس دائر بر ممنوعیت پرسنل اقلیتهای دینی در مهدهای کودک صادر نمود. مدیرکل روابط عمومی سازمان بهزیستی ایران ضمن تایید صدور بخشنامهای درباره «محدودیت» کار اقلیتهای مذهبی
بیشتر بخوانید »طاقت سر کردن شب مختار شلالوند
از بیخوابی و خستگی کلافه شده بودم ساعت حدود ده و نیم شب بود، اما خانه دوست را بلد بودم. حتی تصور اینکه کسی خونه نباشه پریشانم می کرد. صدای مهربان مادرش که در
بیشتر بخوانید »