سیامک نادری
آقایانی که این بیانیه مستهجن و ننگین را نوشته اید، آقایانی که مشابه رژیم جمهوری اسلامی این بیانیه « خودی و ناخودی» را به اشتراک گذاشته اید، آقایانی که زیر این پست ننگین در فیسبوک تیک زده، پسندیده و حمایت کرده و در واقع امضای خود را پای آن گذاشته اید:
هتک حرمت وحشیانه و مستهجن رژیم جمهوری اسلامی به زنان آزاده و شریف میهن در داخل ایران به اندازه کافی وجود دارد، شما بارکش فرهنگ غول بیابان فاشیزم مذهبی زن ستیز نشوید.
در متن و نوشتار بدون امضا که خود را « جمعی از فعالین سیاسی شهر کلن» معرفی کرده اند، نه تنها شاهد هتاکی و بیشرمی سیاسی نسبت به خانم اختر قاسمی و حرفه اش هستیم، بلکه به صرف زن بودن، هتاکی های مستهجن جنسی و شبیه سازی فرهنگ منحط شناخته شده خمینی و حوزه های علمیه قم و جنایتکاران حزب مؤتلفه اسلامی و از قضا اولین حربه بازجویان و شکنجه گران اوین و… برعلیه زنان و تحقیر جنسیّت ایشان بکار گرفته شده است.
برغم اینکه انتشار این متن ننگین و شرم آور است و طی این چهار دهه در عرصه فرهنگ سیاسی شاهد چنین وقاحت مستهجنی نبودیم( غیر از رژیم جمهوری اسلامی و فرقه مجاهدین که اسنادش وجود دارد )، اما ناگزیرم برای پاسداشت نجابت در سیاست و مبارزه با این فرهنگ آلوده…بیانیه فوق را که در پست فیسبوکی فردی بنام طهمورث زمانی آمده است را ذیلاً در اختیار خوانندگان قرار دهم:
لینک فیسبوک:
https://www.facebook.com/photo/?fbid=1299953344102596&set=a.124144708350138
در این بیانیه بدون امضا که خط و اهداف خاص و فراتر از خانم اختر قاسمی را دنبال می کند، و در شرایط کنونی مردم را از توتالیتاریسم پهلوی می ترسانند غافل از اینکه مردم در داخل ایران آنچنانکه از تمامی اخبار و ویدئوهایی که از طریق رسانه ها در دسترس است در یک مونیزم و یکسویگی قاطع بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و خامنه ای شعار سر داده و بر نفی و سرنگونی رژیم تمرکز کرده اند.
کسانی که همگان را از توتالیتاریسم پهلوی می ترسانند، بارکش غول بیابان – اسلام شیعی و «چوب دو سر طلای» آن در داخل و خارج کشور ( رژیم جمهوری اسلامی و فرقه مجاهدین متکی به رهبری عقیدتی کپی برابر اصل ولایت فقیه) شده و عجیب آنکه مردم را از توتالیتاریسم فرقه مجاهدین و حتی تعیین رئیس جمهور از پیش برگزیده آنها برای «دوران انتقال» نمی ترسانند؟ ، اما با فرقه مجاهدین بر علیه آقای رضاپهلوی همگام شده اند؟ و این ننگ بر دامان همگان خواهد ماند.
عکس: تصویر نگاری و پیام رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران برای دوران انتقال حاکمیت به ملت ۸ آبان ۱۴۰۱
لینک «کانال یوتیوپی حقیقت مانا» مصاحبه با اعضای پیشین فرقه مجاهدین و روشنگری از توتالیتاریسم هولناک ایدئولوژیک را ذیلاً می آورم:
https://www.youtube.com/channel/UCv-5AUNbv8ZaYfxBnQ-TTTg
شکنجه سفید” در زندانهای مریم رجوی، در انفرادی لخت مادرزادم کردند…گفتگو با جابر طایی سمیرمی( آرش)”
این بیاینه با فرهنگ فاشیستی – جنسی می خواهد با ایجاد ارعاب و هتک حرمت افراد و بویژه انگشت گذاشتن روی یک « زن » خط و موضع خود که همانا در شعار« مرگ برستمگر- چه شاه باشه چه رهبر» خلاصه می شود پیش ببرد و دقیقاً برخلاف ادعای ضد توتالیتاریسیتی، توتالیتاریسم عریان شده در این بیانیه را حاکم کند. به طبع ایجاد ارعاب تنها در«اخترقاسمی» خلاصه نخواهد شد، همچنانکه بنا به تجربه این ۵ دهه در درون تشکیلات گروه های سیاسی حذف، بایکوت و طرد نظر گاه و ذهن، به حذف فیزیکی و دست زدن به قتل و جنایت و تبهکاری… کشانده خواهد شد. تجارب هولناک چنین امری نه تنها در مجاهدین خلق بلکه در سازمان چریکهای فدایی خلق در بهمن سال ۱۳۶۴، در مَقر رادیو صدای فدایی در روستای گاپیلون در کردستان عراق نیز رخ داد؛ و حذف نظرگاه به حذف فیزیکی کشیده شد و یکدیگر را زیر آتش گرفتند و به حیات بزرگترین سازمان چریک فدایی پایان دادند. هرگونه حذف و بایکوت در ذهن بطور دیالکتیک به حذف فیزیکی راه می برد.
بدین شکل هر گونه سکوت و توجیه و باند و جناح بازی و «خودی و غیر خودی» کردن به شیوه رژیم جمهوری اسلامی بعنوان بدعت و آفتی در خارج از کشور جولان خواهد داد.
این همان نقطه ای است که مرز نقد و نظر را، با ادبیات مستهجن ضد زن در نرینه اندیشگی در رکیک ترین وجه ممکن و از قضا برای « تحقیر» یک « زن» و جنسیّت او بکاربرده و مخدوش کرده است. همه افراد قابل نقد و انتقاد هستند از جمله خانم اختر قاسمی، کما اینکه من یا ما ممکن است با ایشان هم نظر نبوده و یا اساساً نظرات و دیدگاههای مخالف هم دیگر باشیم. اما این توجیه و سکویی برای خالی کردن حقد کین و تصفیه حساب حزبی و گروهی و شخصی نیست. دفاع از فرهنگ و اصول و ارزشهای سیاسی و دمکراتیک و همچنین دستاورد «اعلامیه جهانی حقوق بشر » در ۳۰ماده آئینه پیش روی من، ما و همگان است و پیشاپیش دانسته است که حقوق بشر امری « تفکیک ناپذیر» است. این فرهنگ حسین شریعتمداری عربده کش خامنه ای است و الا کدام فعال سیاسی در بیانه خود مخالف سیاسی خود را با پری بلنده و اخترچهار چشم مقایسه میکند. حتی پری بلنده و اخترچهار چشم را نیز نباید از لنز کور رنگی ایدئولوژیک، مذهب و اسلام شیعی و قشری و حوزوی دید و الا در این مسیر باید پشت سر عناصیر رژیم و حسین شریعمداری ها و … صف کشید و بخشی از این فرهنگ منحط گشت.
کسانی که فکر می کنند خروجی طرح شعار های حزبی،گروهی و جناحی و ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی و به طبع ایجاد درگیری داخلی که البته تنها در « خارج از کشور» موضوعیت و نمود داشته و دامن زده میشود و بمثابه سم و آفت جنبش و انقلاب پیش روی که تحت نام « زن – زندگی- آزادی» به پیش می رود، چیزی جز همین بیانیه و تبعات مستهجن آن نیست به بیراهه می روند. چه بخواهیم و چه نخواهیم ادامه این وضعیت و دنبال کردن و تقدم خواسته حزبی و گروهی خارج از متن جنبش و انقلاب «زن – زندگی – ازادی» النهایه در بهترین صورت تکرار همین بیانیه شرم آوراست و خواه ناخواه در صورت ادامه این کشاکش خارج از متن، خروجی های آینده بسا گسترده تر، شرم آورتر و صد البته به زیان مردم و بسود رژیم و خامنه ای خواهد گشت.
کما اینکه در جنگ دوم جهانی که چین در اشغال ژاپن بود و نیرو های کومینگ تانگ ها توسط چیانکایچک از پشت به نیروهای حزب کمونیست حمله می کردند، مائو تسه تونگ از درگیری پرهیز می کرد و بدلیل فراخ بودن و پهناوری سرزمین چین سعی می کرد از درگیری بگریزد و وارد جنگ داخلی با نیروهای های چیانکایچک نشود زیرا دشمن اصلی ژاپن بود که چین را به اشغال خود درآورده بود.
باید توجه داشت که حتی اگر میهن ما تحت حاکمیّت یک رژیم اشغالگر بود وضع مردم و میهن بسا بهتر از حاکمیّت کنونی رژیم ولایت فقیه بود، رژیم جمهوری اسلامی از یک رژیم اشغالگر نیز بسا اهریمن تر و جنایتکارتر است. بنابر این ولو اینکه در یک قدمی سرنگونی رژیم و فتح تهران و پیروزی در سراسر ایران باشیم هر گونه درگیری داخلی به زیان این انقلاب و بسود رژیم است. آیا این نیروها و جریانها بی اطلاع هستند که داخل ایران اعتراضات و تظاهرات برخلاف سال ۵۷ با تظاهرات توده ای و با گل و بلبل همراه نیست و هنوز در در ابتدای کمرکش یک انقلاب خونین هستیم کسانیکه زیر تیغ سرکوب و کشتار و باتوم ها هستند نوجوانان و جوانان و به زبانی « نوه» های ما چون مهساها، نیکاها و ساریناها هستند که با ضربات وحشیانه باتوم بر مغز و سر آنها کشته شده اند….
تناقض:اگر مردم سال ۵۷ از شاه عبود کرده اند، پس اینهمه واهمه برای چیست؟
بنظر میرسد که بیانیه فوق و یا نیروها و جریانهای دیگر از جمله فرقه مجاهدین که تمرکز خود را در شرایط کنونی روی مبارزه با آقای رضا پهلوی و پمپاژ شعار ضد رژیم پهلوی گذاشته اند یک گزینه بیشتر پیش روی خود نمی بینند و آن درگیری پیش از موعد با آقای رضا پهلوی است( زیرا محمد رضا شاه ۴۳ سال پیش سرنگون شد و ۴۲ سال پیش درگذشت) و از قضا آقای رضا پهلوی هم ادعای تاج و تخت نداشته و خود را جمهوری خواه میداند و برخلاف سایر گروه ها . بصراحت هم گفته است که در آینده به دنبال جایگاهی برای خود نیست….
به همین سبب این جریانات گزینه دیگری پیش روی خود نمی بینند زیرا برخلاف مائو تسه تونگ که در جامعه چین خود را در اکثریت و برتری کمی و کیفی می دید، گویا این نیروها به وضعیت کنونی خود در وزن کشی سیاسی و پایگاه اجتماعی، و در اقلیت قرارداشتن خود واقف هستند و به همین جهت سعی دارند پیش از موعد، بصورت هم عرض هر دو اهداف خود را پیش ببرند( سرنگونی رژیم و نابودی آقای رضا پهلوی) و در صحنه عمل و پیش رو آنچه بیشتر ذهن و انرژی آنها را درگیر کرده است نه مشکل اولی، بلکه دومی ( آقای رضاپهلوی) است. و الا نیرویی که پایگاه اجتماعی داشته و به خود اطمینان دارد بطور قانونمند نباید هراسی از آقای رضا پهلوی داشته باشد؟. وقتی این نیروها و از جمله فرقه مجاهدین و مسعود رجوی میگویند: « مردم سلطنت را در سال ۵۷ برای همیشه دفن کردند!»، پس چرا باید از فرزند بدون تاج و تخت و بدون ادعای رهبری او اینهمه هراس و واهمه داشته باشند؟ که هر روز یک پلاکارد اصلی را با خود یدک بکشند« مرگ بر ستمگر – چه شاه باشه چه رهبر»؟ و از همه مضحک تر اینروزها شاهد هستیم که هواداران فرقه مجاهدین که با اتوبوس جابجا می شود علاوه بر پلاکاردهای اصلی و بزرگ، یک پلاکارد نیز برگردن تک تک هوادارانشان انداخته اند تا بدینوسیله این شعار را دو قبضه کنند.
اگر اینگونه شعارها و این سبک و سیاق کارکرد داشت رژیم جمهوری اسلامی ۴۳ سال است که از مدارس تا دانشگاه و از منبر تا برنامه های تلویزیونی و نشر کتابها و…، در سال ۹۶ با این شعار مواجه نمی شد که « رضاشاه – روحت شاد». مردم حتی نمی گویند« صد رحمت به زمان شاه» بلکه بسیاری و در واقع اکثریتی آرزوی زمان شاه و رفتن نکبت سیاه سال ۵۷ را دارند؟ . همچنانکه از شش سال پیش گفته ام مردم نمی خواهند «خلق قهرمان» ایران باشند مردم می خواهند قهرمان زندگی و رؤیاهای خود باشند.
البته سویه دیگر «بخشی» از سلطنت طلبان هستند که جدای از مواضع آقای رضا پهلوی در این کشاکش سهم دارند و اما آنچه باعث تحریک و واکنش آنها می گردد همین شعار هایی است که از سوی بخشی از چپ ها و بویژه فرقه مجاهدین هدایت میشود که در این نوشته امکان پرداختن به آن نیست(۱)
به طبع مسئولیت من روشنگری و بیان تناقضات فوق است، پاسخ به تناقض بعهده کسانی است که در این ورطه دست و پا میزنند.
نوشته فیسبوکی آقای سیروس ملکوتی در همین زمینه را ذیلاً می آورم:
اختر قاسمی را سالها به عنوان عکاس خبری میشناسم، خوب یا بد، او یکی از معدود (اگر نگوییم تنها زن) عکاس خبری در همه سالهای فعالیت سیاسی برون مرزی اش بود و هست. نظرات خاص خود را دارد و انتخاب سیاسیش هر چه هست به خود او مربوط میشود. من با بسیاری از گزینه ها و طرح مباحث او موافق نیستم. اما با برخورد لمپنانه و وولگری که اینروزها برای مرعوب نمودنش بجای نقد سیاسی انجام پذیرفت بی شک و تردید مخالفم. این زبان سیاستی نیست که کنشگران سیاسی سالها با آن سخن میگفتند، این زبان تحمیل شده ایست که باید در نفی آن اقدام جدی نمود. بیانیه ای بدون امضا اما به تائید اشخاص حقیقی و حقوقی کنشگر سیاسی. بیانیه ای شدیدا مردسالارانه از جنس کهنه اندیشی مردسالارانه با عنوانی که اختر قاسمی را بدلیل انتخاب سیاسیش و حتی رفتاری که شاید باید مورد انتقاد قرار گیرد با کارکترهای بدنام زنان تن فروش از تاریخ گذشته همچون تاج الملوک، پری بلنده و اختر چهار چشم به قیاس میکشد. همه اینها برای مرعوب کردن یک مخالف است و به لجن کشاندن سطح برخورد مبارزاتی، تهدیدیست جدی به محیط سیاست . این نگاه در میانه انقلاب ژینا بیانگر یک عقبگرد به تاریکترین دوران جهل جدلهای سیاسیست. و درد آورتر از هرچیز اما تکثیر و تائید این بیانیه بی هویت و بی نام نشان است که توسط انسانهایی مدعی به فرهنگ مبارزاتی نو اندیشانه انجام میپذیرد. شرم آور است.
من از درج بیانیه خودداری میکنم و نمیخواهم به بهانه نقد انرا برخ بکشانم تا رضایتمندی تفکری زن ستیزانه را تامین نمایم. اما تصویر بیانیه را در زیر میگذارم و عنوانی که خود گویای تحجر رفتاری به نام مبارزه سیاسیست.
#زن_زندگی_ازادی
پایان نوشته فیسبوکی آقای سیروس ملکوتی
ضرورت مسئولیت پذیری و پاسخگویی
هنگامی که افراد در رسانه ها یا فضای مجازی بصورت علن و آشکار موضع می گیرند می بایست بتوانند از موضع خود دفاع کرده و مسئول و پاسخگوی آن باشند.
دفاع از آزادی و حرمت و کرامت انسان مسئولیتی همگانی است و به طبع چنین فرهنگ آلوده ای را برنخواهیم تابید.
لیست اسامی کسانی که بیانیه فوق را در فیسبوک به اشتراک گذاشته اند( ۱۱ اشتراک گذاری):
1 روز
برخی از پستها ممکن است به دلیل تنظیمات حریم خصوصیشان در اینجا نشان داده نشوند.
لیست اسامی کسانی که بیانیه فوق را درپست فیسبوک تیک زده، پسندیده و حمایت کرده اند(۵۰ نفر):
Kathyfamilyreveal Hashim Samiei
ضمیمه:
۱)
– اقدام پرسشبرانگیز مسعود رجوی: ترجیح حکومت «خامنهای» بر «رضا پهلوی»
https://kayhan.london/fa/1399/12/01/231435/
– اسناد مواضع و سخنان مسعود رجوی در باره « رضا پهلوی» در قیام ۸۸
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.