مجید معروفخانی
– قتل عام ۶۷؛ امنیتیترین پرونده نظام در دادگاه سوئد؛ «مسئلهای» که اگر شروع بشود «پایانی نخواهد داشت…»
به همان دلایل و به میزانی که رژیم جمهوری اسلامی از مطرح شدن پرونده جنایت علیه بشریت در قتل عام۶۷ وحشت داشته و نه تنها از بازگشودن پرونده، بلکه از بازطرح نام و یاد آن دوری میجوید، به همان اندازه و میزان سرّیترین، امنیتیترین و هراسانگیزترین پرونده ۵ دهه و یکی از کابوسهای نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود.
– میرحسین موسوی در فایل صوتی در یک جلسه خصوصی: «بالاخره یک اتفاقاتی افتاد، ممکنه یک گوشهاش به امام بر بخوره، یک گوشهاش به دولت بر بخوره، یک گوشهاش به جناحهای مختلف بر بخوره، یک وضعیتی در آنجا هست، منتها این –ورود به اون مسئله شروع بشه، پایانی نخواهد داشت…»
پنج شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۱
سیامک نادری – به زودی در ماه اوت ۲۰۲۱ « امنیّتیترین پرونده ۵ دهه نظام جمهوری اسلامی » و محاکمه حمید نوری به اتهام جنایت علیه بشریت در قتل عام ۶۷ در شهر استکهلم در دادگستری سوئد برگزار میشود.
از روزی که در ۹مرداد سال۶۷ از پشت پنجره ی زندان گوهردشت، طبقه دوم(فرعی ۸) صدای همبندم عزیزم مجید معروف خانی را از سلول انفرادی که در فاصله ده متر من قرا داشت و با پنجره های مشبک شده با ورق های آهنی طوسی رنگ پوشیده شده بود، شنیدم، سی و سه سال می گذرد و در این سالیان عشق ها و زخم های پاره های تن و عزیز ترین عزیزانم را بغل کرده و صدا و طنین یاد و خاطر راهرو های مرگ در قتل عام ۶۷ همچنان من را به پیش می راند.
اینک در هر جا که قدم میگذارم، چشمانم اسیر پلاکهای خانهها در خیابانها و کوچههاست… با شمارش پلاک خانهها میدانم که باز میرسم به پلاک ۶۷. برای من و ما ۶۷ یک شماره نیست، نماد و پلاک روح و روان ما و تمامی سالیانی است که عشقهای کاکل قرمزی و طوقیهای سینه ستبر ما را پرپر کردند
.
بیست ماه است از دستگیری حمید نوری می گذرد و دراین میان باز بسیاری از مادران خاوران و پدران چهره در خاک سائیدند: عزیزانی همچون فریدە تربیت، مادر لطفی( فروغ تاجبخش)، گل بست سلاجقه، عالیه علیپور، مادر بازرگان( معصومه دانشمند)، مادر قائدی(حاجیه سجودی)، فرنگیس صلصالی (مادر گلچوبیان)، مادر شریفی(پوراندخت مختاری) ، مادر روح اله تیموری، ، حسین نعیم( پدر نعیم که او را درملاقات گوهردشت می دیدم) و افسانه راجی خواهر جانباختگان ۶۷و خاورانش… اما هنوزا هنوز، جان باختگان ۶۷ همچنان با چهره ای جوان و عزیزان کاکل قرمز و طوقیانی گردن سیاه از رسن دارهای شقاوت آویخته پیش رویمان قرار دارند و یاد و نامشان ماندگار.
وحشت از «تالی نحس» قتل عام
چند روز مانده به پایان سی سومین سالگرد جنایت علیه بشریّت در قتل عام۶۷، سکوت ترسناک و تمام نشدنی قاتلان، نشان از وحشت و « تالی نحس» دامنگیر بنیان گذار و تمامیت نظام را به نمایش می گذارد. عجبا که رژیمی اینچنین قداره بند و عربده کش درعرصه های جهانی و بدون توجّه به نُرمهای سیاسی، دیپلماتیک خودرا به نمایش می گذارد، سکوت کرکننده اش در پس این جنایت، نشان هراس ناگفتنی و پرده پوشی از جنایت علیه بشریّت است، و در ذهن محاسبه گرش مصلحت نظام و حفظ خود موج می زند؛ و هرز گاهی که ناگزیر از شکستن روزه سکوت و« تابو۶۷» بمثابه امنیّتی ترین پرونده نظام می شوند، مخاطب آنها نه مردمند و نه افکار عمومی، بلکه لگام زدن به عناصر طیف ها و دسته بندی های درونی چند پاره گشته درون نظام است، تا قافیه را نبازند. زیرا همچنانکه آقای منتظری به تأکید گفته بود:
« بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می کند به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند.»
ابراهیم رئیسی، حمید نوری، علی خامنهآی
چرا قتل عام ۶۷ امنیتیترین پرونده نظام محسوب میشود؟
به همان دلایل و به میزانی که رژیم جمهوری اسلامی از مطرح شدن پرونده جنایت علیه بشریت در قتل عام۶۷ وحشت داشته و نه تنها از بازگشودن پرونده، بلکه از باز طرح نام و یاد آن دوری می جوید، به همان اندازه و میزان سرّی ترین، امنیتی ترین و هراس انگیزترین پرونده ۵ دهه و کابوس نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود.
کلان پروندههای امنیتی نظام
در میان ده ها کلان پرونده های امنیّتی نظام در طول این پنج دهه ، هر یک از آنها خواه ناخواه بنوعی توسط افرراد وعناصری از درون و یا بیرون نظام راز گشایی شده است. لیست پرونده های راز گشوده شده و به نحوی بازشدن سرکلاف هریک از آنها نشان ازهمین حقیقت دارد که پرونده قتل عام ۶۷ هنوز سرّی ترین مسئله امنیيتی نظام است:
– انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰
– انفجار دفتر نخست وزیری در ۸ شهریور ۱۳۶۰
– افتضاح برملا شدن خرید سلاح از امریکا « ایران کنترا» در ۲۹مرداد سال ۱۳۶۴
– شکست در جنگ با عراق و انتشار نامه فرماندهان سپاه به خمینی پس از ۲۷ سال
– مذاکرات مجلس در انتخاب خامنه ای بعنوان رهبر و جانشین خمینی
– انفجار درحرم امام رضا در مشهد در سال ۱۳۷۳
– قتل هایی زنجیره ای در پاییز سال ۱۳۷۷
-اقدامات تروریستی رژیم جمهوری اسلامی در جهان( میکونوس ، آرژانتین، برجهای خُبَر و ده ها نمونه دیگر…)
– افشای پروژه هسته ای رژیم درسال ۱۳۸۲
– سرکوب،کشتار و قتل عام قیام های چهار گانه در ۷۸، ۸۸، دی ۹۶ و آبان۹۸
– فایل صوتی محرمانه ظریف در ۵ اردیبهشت ماه۱۴۰۰
– سوراخ کردن سقف سازمان فضایی کشور و بردن اسناد در ۹ خرداد ۱۴۰۰ توسط احمدی نژاد
– و نمونه های دیگر از این دست …
رویکرد نظام در باره جنایات دهه ۶۰ بطورعام و قتل عام ۶۷ بطور خاص، در دوره های مختلف متفاوت بوده است، در سالیان پیش ورد به این بحث در باره اعدام های دهه ۶۰ خط قرمز بود، با گسترش اینترنت و فضای مجازی و شکستن انحصار رسانه ای در دست حاکمیّت و انتشار حقایق زندان و کتابهای خاطرات زندانیان و…، رژیم ناگزیر دست به تولید و انتشار مصاحبه ها، کتاب، سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی همچون ماجرای نیمروز و…سعی در تحریف حقایق دارد.
اما در مورد قتل عام ۶۷ بمثابه امنیّتی ترین پرونده نظام، که حتی تصمیم و اجرای آن از جانشین خمینی( آقای منتظری) پنهان نگاه داشته شده بود، کماکان در برهمان پاشنه می چرخد. زیرا تا مرداد سال۹۵ و پیش از انتشار فایل صوتی آقای منتظری توسط پسرش (آقای احمد منتظری)، قتل عام ۶۷ خط قرمز و پرونده محرمانه ۵ستاره محسوب می شد، و از قضا با انتشار فایل صوتی آقای منتظری و بازتاب نظرگیر آن در خارج و بویژه در داخل کشور، خامنه ای ناگزیرشد شخصاً به میدان آمده و نهیب بزند که:
« جای جلاد و مظلوم عوض نشود»
برغم اینکه احمد خاتمی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان و امام جمعه تهران نیز گفت:«باید به آنها مدال داده شود» اما خامنه ای به هیچوجه حاضر نیست به تعبیر خودش این «جلادان»( جانباختگان) و « مظلومان»( خمینی و هیآت مرگ و…) را به مردم و جهانیان بشناساند تا بسود نظام بهره برداری کند.؟ در واقع سخنان خامنه ای و احمد خاتمی جز «فرار به جلو» و وحشت از حقیقت….معنا و مفهوم دیگری را بازتاب نمی دهد.
همچنین برغم اینکه روح الله حسینیان ادعا می کرد:
( ۱) مردم باید تشکر کنند ازآقای رئیسی( بدلیل قتل عام ۶۷) ونه انتقاد کنند؟»
و برغم اینکه مصطفی پور محمدی نیز می گفت: .
««حالا ما به خاطر فضای روانی بدهکاریم و باید پاسخ بدهیم؟» او در ادامه پا را فراتر نهاده، مدعی میشود: «الان وقت حرف زدن نیست، وقت تسویه حساب است.»(۲)
اما خامنه ای و عناصر اصلی نظام هنوز هم نه تنها نمی توانند در باره امنیتی ترین پرونده ۵ دهه نظام، کتاب و فیلم سینمایی و سریال تلویزونی انتشار داده و تولید کنند، بلکه همچنان در حکم سرّی ترین و امنیّتی ترین و غیر قابل گشوده ترین پرونده نظام باقی مانده است.
زیرا حداد عادل به خوبی یک وجه این پرونده حسّاس از آن با تعبیر « قصه زیر پوست مردم » یاد کرده است و برای سفید سازی ابراهیم رئیسی یکی از اعضای هیأت مرگ گفته بود:« رئیسی تاکنون حکم اعدام نداده است.»؟
لینک: حدادعادل: اگر فردا در جامعه جهانی به ما بگویند ۳۸ سال قاتل بودید چه باید بگوییم
حداد عادل از یک وجه این پرونده حسّاس با تعبیر «قصه زیر پوست مردم » یاد کرده و برای سپیدشویی ابراهیم رئیسی یکی از
اعضای هیئت مرگ گفته بود:
«رئیسی تا کنون حکم اعدام نداده است!»
https://www.zeitoons.com/30686
ویژگیهای قتل عام۶۷
۱- جنایت ایدئولوژیک: این نسل کشی با هدف انتقام کشی ازکفار،منافقین،ملحدید ومرتدین درچهارچوب نگرش اسلام صورت گرفته و یک جنایت ایديولوژیک محض است. اعدامها شامل اعضای همه گروههای سیاسی اعم از ایدئولوژی اسلام ومارکسیستی می گشت. غیر مسلمانها نیز در قبرستان کفار و ملحد به خاك سپرده شدند، تا در مکانهایی تحت نام «كفرآباد»، «لعنتآباد»و«پرتآباد»ها جای گیرند.
۲ – شقاوت و بیرحمی در قتل عام: نشانه های اعدام های عجولانه وضربتی، اعدام زنان دارای کودک شیرخوار، نمونه اعدام بیماران و افراد ناتوان و کم توان و قطع نخاعی و ….
۳- پنهانکاری در جنایت: بدلیل پنهانکاری در جنایت اسامی قتل عام شدگان، مدت محکومیّت پیشین، نحوه محاکمه و اسناد حکم اعدام، و سنگ مزار و… آنان در رسانه های کشور انتشار نیافته است. و در میان آنان بسیار افرادی بودند که اساساً مدت محکومیّت آنها تمام شده بود.
۴- گورهای دستجمعی: بدلیل گستردگی ومخفی بودن اعدامها، قتل عام شدگان درگورهای دسته جمعی بخاک سپرده شده اند و مکان گورهای دستجمعی وسنگ قبرها اعدام شدگان را به خانواده ها اطلاع نداده اند.
۵- ابعاد همچنان پنهان قتل عام: پس ازگذشت سه دهه هنوز بسیاری جوانب این جنایت روشن نشده و همچنین اسامی و مزار بسیاری قتل عام شدگان ناپیداست. رژیم در سالیان مختلف به دفعات تخریب مزار جانباختگان و از بین بردن آثار قتل عام و آرامستان آنها را از جمله در خاوران به اشکال مختلف به اجرا گذاشته است.
۶- بیدفاع بودن اعدامشدگان: قتل عام شدگان ۶۷ هیچگاه وکیل نداشته اند. مادران خاوران درواقع بجای وکیل زندانیان فعالیت می کردند.
۶- مخوف بودن این قتل عام: قتل عام ۶۷ تا بدانجا توجیه ناپذیر است که میر حسین موسوی در مصاحبه گفته است:« بهتر است که واردش نشویم» این بیانگر امنیتی ترین پرونده دهه ۵نظام است، که تاکنون هیچ روزنه ای در خروجی اطلاعاتی و درز امنیتی نداشته است.
۸- کلیدی بودن قتل عام ۶۷:
هرگونه مطرح شدن قتل عام ۶۷، به مثابه باز شدن کلاف سایر قتل عام ها و حسابرسی از نظام است و به همین دلیل قتل عام ۶۷ به نماد به تمام جنایتهای رژیم تبدیل میشود که بنیانگذار جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد
دستگیری حمید نوری و انکار هویّت و مسئولیتها
پس از دستگیری حمیدنوری در سوئد تنها شاهد یک موضعگیری بودم: حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس می گوید:« شخص دیگری را دستگیر کرده اند.»(۳)
سری ترین، امنیتی ترین پرونده نظام تا بدانجا است که حمید نوری در دادگاه سوئد مدعی میشود که:« اشتباهی دستگیرشده است»
«حمید نوری روز چهارشنبه ۱۳نوامبر ۲۰۱۹در نخستین جلسه تفهیم اتهام در دادگاه، اتهامات وارده و هرگونه مشارکت در اعدامهای سال ۶٧ را رد کرد و گفت هیچ مقامی در زندانهای جمهوری اسلامی ایران نداشته است.»( ۴ )
اظهارات مقیسهای ( ناصریان) و رازینی
در نوار صوتی ارائه شده توسط« کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران »(۵) مستقل از خاستگاه سیاسی آن که اساساً مورد بحث این نوشته نیست، محمد مقیسه ای( ناصریان رئیس زندان گوهردشت در قتل عام ۶۷ و علی رازینی از دست اندرکاران قتل عام ۶۷ تلاش کرده اند تا حمید نوری را مهره ای درجه چندم و کارمند ساده ای که هیچ اطلاعاتی ندارد جلوه دهند:
علی رازینی گفته است:«… دستگاه قضایی ما با خونسردی و خیلی آرام اعلام میکند که ایشون در گذشته و در سه دهه قبل از این در فلان ارگان کارمند جزء بوده و بعد هم بازنشست شده و رفته، آنها نمیتوانند روی این مانور بدهند،اگر یک سمتی چیزی داشته باشه، حالا مثلاً یک بازجویی که پروندههای محدودی از ردههای پایین دستش بوده، آن موقع هم یادتان است که چیزها چطور بوده دیگه دادسراها و شعب اش اینا، خیلی اینها اختیارات قضایی به آن صورت نداشتند، در واقع ابزار تحقیق بوده، چیزی بارش نیست، نه اطلاعاتی داره که سیستم اطلاعاتی ازش استفاده کنه…»
این سخنان در حالیست که من و همه شاهدین قتل عام ۶۷ در گوهردشت بخوبی از نقش حمید نوری بدلیل شناخت وی از پرونده تک تک زندانیان، بعنوان دست راست ناصریان( مقیسه ای) رئیس زندان وقت بوده واقف بودیم
نقش حمید نوری و سند متعلق به سال ۱۳۸۸
در میان این سالیان پر تلاطمی که برمن گذشت و بعد توانستم از چندین کشور بگذرم تا اینک که درکشور آلمان پناهنده هستم، سندی که همراه دارم نشان از نقش اصلی حمید نوری در قتل عام ۶۷ در زندان گوهر دشت است. جدای از گزارش هایی که در سال ۱۳۶۸برای آقای رینالدو گالیندوپل گزارشگر ویژه سازمان ملل ارسال کرده بودم، سند زیر گزارشی است که ۲۰ سال بعد یعنی در ۳۱ تیرماه ۱۳۸۸ برای مجامع حقوق بشری نوشته و ارسال کرده ام؛ همچنین اولین زندانی و شاهد قتل عام ۶۷ بودم که یکماه پس از آزادی از زندان اوین در تاریخ۲۰ آذر۶۷ بلافاصله از ایران خارج شده و حقایق جنایت علیه بشریّت و قتل عام ۶۷ را روشنگری کرده و در اختیار مجامع بین المللی وحقوق بشری قرار دادم.
در میان انبوه ردیف اسامی عاملین و زندانبان و شکنجه گران زندان گوهردشت، در ردیف آخر و پایانی، برخلاف سایر اسامی فوق بطور خاص روی نام حمید عباسی (نوری) تأکید کرده ام که وی از «عوامل اصلی» اعدام های ۶۷ بود.
سکوت سنگین و کرکننده رژیم در قبال دستگیری حمید نوری
رژیم جمهوری اسلامی برخلاف سایر موارد که در قبال دستگیری افراد وعناصر اطلاعاتی و تروریست خود در خارج از کشور واکنش نشان داده و به انتشار اخبار و موضعگیری رسمی و غیر رسمی می پردازند، در مورد دستگیری حمید نوری در سوئد بطور آگاهانه و هوشمندانه واکنش علنی نشان نداده و در رسانه های رژیم نیز هیچگونه بازتابی از دستگیری، و محاکمه وی منتشر نشده، اگر وحشت و هراس رژیم در موارد مشابه دستگیری لابی ها و عناصر درجه چندم اطلاعاتی وتروریستی در خارج از کشور و بازتاب آن در رسانه های داخلی امری معمول و روش کار رژیم است، سکوت سنگین وکرکننده رژیم در قبال دستگیری حمید نوری و محاکمه او ۱۰ آگوست در بزرگترین دادگاه تاریخ سوئد بسا غیر معمول و بازتاب خاری در گلو و «حبس نفس ها» در سینه های رهبر نظام و عوامل جنایت علیه بشریّت است.
با توجه به اینکه در همین هفته اخیر در ۲۵ تیرماه ۱۴۰۰« دادگاهی در هلند یک تبعه سوریه را به خاطر جرایم جنگی به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.»(۶) در هفته اخیر در ۲۵ تیرماه ۱۴۰۰«دادگاهی در هلند یک تبعه سوریه را به خاطر جرائم جنگی به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.»(۶) با این تفاوت که در محاکمه حمید نوری خواه ناخواه نه به مثابه محاکمه یک فرد به خاطر ارتکاب جرائم جنگی و شکنجه و… بلکه محاکمه حمید نوری به مثابه نمادی از تمامیّت رژیم و بنیانگذار آن «خمینی » و علی خامنهای رهبر کنونی نظام و سید ابراهیم رئیسی به عنوان هشتمین رئیس دولت این رژیم است که پس از ۴ دهه جنایت قرار است ماه اوت به «پاستور» قدم بگذارد، و از قضا رئیس دولت سیزدهم یکی از اعضای هیئت مرگ در کشتار ۶۷ است.
چنانکه در مقاله « بازی دوسر باخت «انتخابات ۱۴۰۰»؛ خودزنی خامنهای در فاز پایانی رهبری» در کیهان لندن اشاره کردم: دادخواهی ۶۷ و محاکمه حمید نوری میتواند گستردهترین میدان و ملموسترین موضوع و مؤلفه برای نامشروع دانستن رژیم جمهوری اسلامی باشد. اگر خامنهای بیرق رئیس جمهوری نظام را به عضو هیأت مرگ قتل عام ۶۷ سپرده است، مخالفان نیز میباید پرچم بیش از چهار دهه دادخواهی را که در محاکمه حمید نوری متجّلی میشود برافرشته کنند.
https://kayhan.london/fa/1400/03/14/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%88%d8%b3%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%ae%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%aa-%db%b1%db%b4%db%b0%db%b0%d8%9b-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b2%d9%86
خامنه ای و تمامیّت رژیم که البته با اتخاذ سیاستی بغایت هوشیارانه بیش از سه دهه اجازه هیچگونه ریسک و ناپرهیزی از درز اطلاعات و گشودن شده باب پرونده قتل عام۶۷ بعمل نیاورده است، اینک بر اساس اصل « صلاحیت قضایی جهانی» با یکی از عوامل اصلی قتل عام ۶۷ در بزرکترین دادگاه تاریخ سوئد، طالع نحسی برای تمامت رژیم در عرصه داخلی وخارجی مواجه گشته است ومهمتر آنکه هیچ اهرمی در اختیار ندارد تا مانع زهرآگینی بازتاب آن به زیان نظام شود.
پس از۳۳ سال غم و اندوه و اشکها
اولین ترنّم بارش شادی و لبخندها
پس از سی و سه سال زخم جگرسوز مادران و خاورانش و غم و اندوهی مدید …دستگیری، حبس در سلول انفرادی و محاکمه حمید نوری اولین لبخندی بود که برلبان مردم و دریک دادخواهی ملی را شاهد بودیم
همچنین هفته پیش از طریق تماس و ارتباط با وکیل پرونده حمید نوری آقای یوران یالمارشون ایشان توضیح دادند: «چه در دادگاه و چه در سالن کنفرانس جانبی که علاقمندان و دادخواهان قتل عام در آن حضور دارند، به زبان فارسی ترجمه می شود. تمام صحبت های شاکیان و شاهدان با صدا و تصویر ضبط میشود.»
آیا امنیّتیترین پرونده نظام همچنان سر به مُهر باقی خواهد ماند؟
سرنوشت امنیّتیترین پرونده نظام را در سخنان میرحسین موسوی جستجو کنیم که در باره تالی نحس قتل عام ۶۷ میگوید:
« بلاخره یک اتفاقاتی افتاد، ممکنه یک گوشه اش به امام بربخوره، یک گوشه اش به دولت بربخوره، یک گوشه اش به جناح های مختلف بر بربخوره، یک وضعیتی در آنجا هست، منتهی این- ورود به اون مسئله شروع بشه، پایانی نخواهد داشت،…ولی اینکه سال ۶۷ چنین اتفاقی افتاد یک چیز زشتی بوده و خلاف بوده و جنایتکارانه بوده ونمی تونه کسی این رو تأیید بکنه،و از این مسئله بیمی نباید باشه که بگیم. دولت هم در این زمینه اصلاً سهمی نداشته و دولت از قوه قضاییه جدا بود…»
در پاسخ به این سوال در وهله نخست این واقعیّت پیش روی ما است: نفْس شروع محاکمه حمید نوری و موافقت دولت سوئد در برپایی بزرگترین دادگاه تاریخ سوئد نشانگر آن است که فرمان و سرکلاف از دست خامنه ای رهبر نظام و رژیم جمهوری اسلامی خارج شده است. درثانی اگر خامنه ای پس از انتشار فایل صوتی آقای منتظری شخصاً بعنوان «ضربت گیر» به میدان شتافت، به طبع با بازتابهای جهانی این دادگاه و و آثار و تبعات اجتناب ناپذیر آن، شرایط سخت و درتنگنا قرار گرفتن خامنه ای و نظام در جنایت علیه بشریّت در « بزرگترین کشتارزندانیان سیاسی درتاریخ معاصر» بسا متفاوت تر خواهد گشت.
________________________________________
زیرنویسها:
۱) هراس خامنهایی و آتش بفرمان مهره جنایتکار اطلاعاتی، امنیتی رژیم و اعتراف به راز « قتل عام ۶۷» توسط خمینی
۲) مصطفی پورمحمدی، متهم یا مدعی؟
۳) سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس: ایرانی بازداشت شده در سوئد، سال ۱۳۶۷ دادیار نبوده است
۴) دادگاه سوئد، با صدور حکم بازداشت حمید نوری، صلاحیت خود را برای رسیدگی به جرائم مرتکب شده در ایران تائید کرد
۵) ماجرای دژخیم بازداشت شده در سوئد
۶) دادگاهی در هلند یک تبعه سوریه را به خاطر جرایم جنگی به ۲۰ سال زندان محکوم کرد
منبع :کیهان لندن
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.