15 اسفند 1399 | |
حنیف حیدرنژاد
لطفا به اطلاعیه زیر توجه کنید:
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «در پی اعتراف صریح آخوند علوی وزیر اطلاعات رژیم مبنی بر اینکه وزارت بدنام سرنخ شیطانسازی و تروریسم و همه لجنپراکنیها و فیلمسازی علیه مجاهدین را در دست دارد، کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت به، محمدرضا روحانی، ایرج مصداقی، اسماعیل یغمایی، عفت و عاطفه اقبال و یک دوجین مزدور که از سرنوشت مهرداد عارفانی و نسیمه نعامی و امیر سعدونی و باطل شدن تابعیت و پاسپورتهای آنها وحشت کرده اند هشدار داد که از آخر و عاقبت آنها عبرت بگیرند.»
اطلاعیه رجوی دو پرسش بر می انگیزد:
1. چرا رجوی به آنانی که او آنها را “مزدور وزارت اطلاعات” می خواند “هشدار” می دهد؟ بجای هشدار، چرا بر علیه آنها اعلام جرم نکرده و مدارک و اسناد خود در اثبات ادعاهایش را به مراجع قضائی ذی صلاح اروپائی ارائه نمی دهد؟
2. چرا رجوی در مورد مهرداد عارفانی، نسیمه نعامی و امیر سعدونی از همکاران اسدالله اسدی، دیپلمات- تروریست رژیم، که با سازمان مجاهدین همکاری نزدیک داشته اند، سکوت کرده است. چرا این سازمان نمی گوید چرا و چطور این افراد سال های طولانی در این تشکیلات فعال بوده و چرا این سازمان خواب بود و از ارتباط آنها با دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی رژیم بی خبر بود؟ چرا بجای پاسخ به این سوال ها مخالفین خودش را مورد حمله قرار داده و اتهام زنی بی پایه و اساس می کند؟
پاسخ از نطر من ساده است: رجوی مثل همیشه برای فرار از پاسخگوئی، با فرار به جلو و متهم کردن دیگران، از مسئولیت پذیری فرار می کند. روشی شناخته شده و البته بسیار مشمئز کننده که چهار دهه است ادامه دارد.
رجوی آنقدر در توهمات خود اسیر است که ماموران وزارت اطلاعاتِ نفوذ کرده در تشکیلات خودش را نمی بیند و آنقدر خواب است که قبل از خوردن ضربه، زحمت شناسائی و دستگیری و خنثی کردن عملیات آن نفوذی ها را موساد اسرائیل به عهده می گیرد.
نوشته فوق در 11 فوریه 2021 در صفحه فیسبوکم منتشر شده بود. پیش از آن در 4 فوریه مطلب دیگری با عنوان “دیپلمات- تروریست” منتشر کرده بودم.
در هفته های گذشته برخی دیگر از مخالفین رجوی نیز او را در مورد نفوذ افراد وزارت اطلاعات در تشکیلاتش مورد سوال قرار داده اند. در عکس العمل به این انتقاد ها و پرسش ها، رجوی در تلویزیونش در برنامه ای با نام “آفساید دادگاه اسدی پیک شادی“، با به هم بافتن زمین و آسمان که نشان از سطح بسیار پائین منطق اوست، باز هم از پاسخگوئی به اصل مسئله فرار کرد. اما همچنان این سوال مطرح می باشد که واقعا چرا رجوی که از یک تیم قوی بین المللی حقوقی برخوردار بوده و منابع مالی کافی نیز در اختیار دارد، از اقدام قانونی برعلیه آنانی که به آنها اتهام “مزدوری وزارت اطلاعات” می زند خود داری می کند، اما در همین حال ماموران واقعی وزارت اطلاعات برای سال های طولانی در تشکیلاتش حضور داشته و او از شناسائی آنها عاجز بوده است؟ همچنین این سوال مطرح است که چه تعداد دیگر از این ماموران هنوز در تشکیلات او وجود دارند؟ این ماموران، یعنی مهرداد عارفانی، نسیمه نعامی و امیر سعدونی به نام سازمان مجاهدین بوده که با ایرانیان در کشورهای مختلف رابطه برقرار کرده و وارد خانه و خانواده آنها شده و از آنها اطلاعات جمع آوری کرده و این اطلاعات را به وزارت اطلاعات داده اند. رجوی به خانواده هائی که این افراد با آنها برای سال های طولانی ارتباط داشته چه پاسخی می دهد؟
سازمان مجاهدین در یکی از وبسایت های خودش به نام “ایران افشا گر” در مورد مهرداد عارفانی، یکی از همدستان اسدالله اسدی که در دادگاه بلژیک محاکمه شد، به نقل از اسناد این دادگاه می نویسد: “در بازرسی خانه عارفانی انواع یو اس بی ها، انواع کامپیوترها، انواع مختلف تلفن های موبایل، سیم کارتهای متعدد، انواع دیسکهای سخت خارجی، انواع دوربینها بدست آمده است که لیستی از آنها را در اسناد زیر ملاحظه میکنید. این اقلام از یک وضع کاملا غیر عادی خبر میدهد. اما برخی از اقلام هر گونه ابهام را برطرف می کند و روشن می سازد که دارنده آنها اهداف اطلاعاتی و جاسوسی را دنبال میکند.”
سازمان مجاهدین اما، به این اشاره نمی کند که مهرداد عارفانی به نام و از سوی این سازمان بوده که با افراد، خانواده ها و انجمن های مختلف ایرانی تماس داشته و وارد حریم خصوصی آنها شده و از این طریق فرصت کافی داشته تا این “ابزار جاسوسی” را در ارتباط با اهداف اطلاعاتی اش در خانه یا کامپیوتر افراد کارگذاری کند. برای نمونه به بخشی از بیانیه انجمن اس او اس ایران در اتریش در این مورد توجه کنید: “بیشتر ارتباطات تشکل ما با آقای عارفانی بصورت دیجیتال و تلفنی بود اما وی چندباری نیز به وین آمده بود. وی از سوی انجمن ما دو بار برای شرکت در شب شعر در تبعید در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ و یکبار هم در دسامبر سال ۲۰۱۷ جهت شرکت در مراسم بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر دعوت شده بود. البته بجز این سه مورد ثبت شده، سه بار هم بصورت خصوصی به وین بصورت کوتاه مدت سفر داشت. او دلیل سفرش را اینگونه بیان میکرد که بعنوان پیک سازمان (مجاهدین) به وین آمده و باید سریع هم برگردد. … آقای مهرداد عارفانی علاوه بر عضویت در انجمن ما با دیگر نیروهای سیاسی – اجتماعی هم در ارتباط بود. بطور مثال ما از فعالیتهای آقای عارفانی بعنوان یک فعال مخالف رژیم ایران در کنار فعالین سازمان مجاهدین خلق و دیگر نیروهای در تبعید که در بلژیک و دیگر کشورها بسر میبرند و ارائه خدمات رسانه ای از سوی وی به آنها نیز مطلع بودیم. ما مطلع بودیم که او بنا به درخواست انجمن سازمان مجاهدین در بلژیک برای تصویر برداری با صدور معرفی نامه از سوی رادیو ایرانزمین به پارلمان اروپا میرفت.”
آنگونه که ملاحظه می شود، مهرداد عارفانی به عنوان “پیک سازمان مجاهدین” با انجمن های مختلف و اعضای آنها رابطه داشته و به آنها “خدمات رسانه ای” پیشنهاد می کرده. به این ترتیب او به راحتی میتوانسته با این پوشش به کامپیوتر و لبتاپ افراد دسترسی پیدا کند.
سازمان مجاهدین حالا به اسناد دادگاه بلژیکی در مورد مهرداد عارفانی استناد می کند، اما پاسخ نمی دهد چطور او توانسته بود به عنوان مامور وزارت اطلاعات برای سال های طولانی در این سازمان نفوذ کند و این سازمان از آن بی اطلاع بوده است؟ بجای این توضیحات، سازمان با برنامه سازی تلویزیونی و صدور اطلاعیه اقدام به اتهام زنی به انسان هائی می کند که سابقه ای شناخته شده در ضدیت و مبارزه با حکومت اسلامی حاکم بر کشورمان دارند. فرار رجوی از پاسخگوئی به این پرسش ها نه تنها بی مسئولتی او را نشان می دهد، بلکه این سوال را پر رنگ تر می کند که آیا عدم پاسخگوئی او به این دلیل نیست که او از رو شدن هرچه بیشتر نفوذ و حضور نفوذی های وزارت اطلاعات در درون تشکیلاتش هراسناک است؟
|
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.