تجاوز در بازداشت‌های کوتاه‌مدت در خانه‌های امن نیروهای اطلاعاتی- امنیتی جمهوری اسلامی در ایران

seyamaknaderi December 1, 2020 Comments Off on تجاوز در بازداشت‌های کوتاه‌مدت در خانه‌های امن نیروهای اطلاعاتی- امنیتی جمهوری اسلامی در ایران
تجاوز در بازداشت‌های کوتاه‌مدت در خانه‌های امن نیروهای اطلاعاتی- امنیتی جمهوری اسلامی در ایران


 حنیف حیدرنژاد

– نویسنده 18 سال است که در مرکز روان‌درمانی «یاری‌رسانی پزشکی به پناهجویان در شهر بوخوم  آلمان» با جان به در بردگان و آسیب‌دیدگان زندان و شکنجه فعالیت تخصصی دارد. سالانه صدها نفر از کشورهای مختلف به این مرکز مراجعه می‌کنند. ایرانیان پناهجو از جمله گروه‌های اصلی مراجعین به این مرکز هستند. تا آنجا که به تجاوز، به مثابه ابزاری برای شکستن روحیه اعتراض اجتماعی، مربوط می‌شود، تجربه من در کار با پناهجویان ایرانی در ده سال گذشته نشان می‌دهد که ارگان‌های اطلاعاتی- امنیتی رژیم، روش جدیدی را به کار گرفته‌اند که در سال‌های اخیر هرچه بیشتر به آن متوسل می‌شوند.
*****
حنیف حیدرنژاد- به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نگاهی می‌اندازیم به روش جدیدی که حکومت اسلامی در ایران در تجاوز به زنان از آن استفاده می‌کند.
تجاوز و آزار جنسی یکی از انواع روش‌های مرسوم و گسترده در خانه‌های امن، بازداشتگاه‌ها و زندان‌های حکومت اسلامی در ایران است. فحاشی‌های رکیک جنسی، آزار جنسی، «اتهامات جنسی- اخلاقی»، تهدید به تجاوز و بالاخره تجاوز، ابزاریست در دست شکنجه‌گران علیه دستگیرشدگان. در این مورد در چهار دهه گذشته اسناد زیادی از جمله شهادت زندانیان سیاسی از طریق انتشار خاطرات، انجام مصاحبه یا دادخواهی از طریق انتشار نامه به سران حکومت وجود دارد. حکومت هیچگاه چنین اتهاماتی را نپذیرفته و حاضرهم نبوده تا سازمان‌های حقوق بشری مستقل در این زمینه تحقیق انجام داده یا به گزارش‌ها و خبرهای گزارشگران سازمان ملل متحد در این زمینه نیز پاسخ نداده و به این رفتار خود همچنان ادامه داده است.
با گسترش اعتراضات مردمی ‌در ایران به ویژه از خرداد سال ۱۳۸۸ تا آبان ۱۳۹۸، ارگان‌های اطلاعاتی- امنیتی در هراس از شدت گرفتن هرچه بیشتر این اعتراضات، روش‌های وحشیانه‌تری را با هدف سرکوب از یکسو و ترساندن مردم و جلوگیری از ادامه اعتراضات و شروع اعتراضات جدید از سوی دیگر، به کار می‌گیرند. برخی از این روش‌ها را می‌توان از طریق ویدئوهای منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی به روشنی دید: عبور با ماشین از روی پیکر تظاهرکنندگان، شلیک مستقیم به سر و صورت و قلب معترضان، شکنجه‌های وحشیانه دستگیرشدگان به نحوی که آثار متعدد شکنجه بر پیکر آنها قابل تشخیص است، دستگیری‌های گسترده و بی‌خبر نگه داشتن خانواده از سرنوشت دستگیرشدگان، صدور احکام زندانِ طولانی، تعیین وثیقه‌های بسیار بسیار سنگین. اینها همه، از جمله  روش‌های حکومت در ترساندن مردم برای دور نگه داشتن آنها از شرکت در اعتراضات صنفی- سیاسی- اجتماعی- است.
نویسنده ۱۸ سال است که در مرکز روان‌درمانی «یاری‌رسانی پزشکی به پناهجویان در شهر بوخوم  آلمان-Medizinische Flüchtlingshilfe Bochum» با قربانیان و آسیب‌دیدگان زندان و شکنجه فعالیت تخصصی دارد. سالانه صدها نفر از کشورهای مختلف به این مرکز مراجعه می‌کنند. ایرانیان پناهجو از جمله گروه‌های اصلی مراجعین به این مرکز هستند. تا آنجا که به تجاوز، به مثابه ابزاری برای شکستن روحیه اعتراض اجتماعی، مربوط می‌شود، تجربه من در کار با پناهجویان ایرانی در ده سال گذشته نشان می‌دهد که ارگان‌های اطلاعاتی- امنیتی رژیم، روش جدیدی را به کار گرفته‌اند که در سال‌های اخیر هرچه بیشتر به آن متوسل می‌شوند.
بازداشت‌های هدفمند کوتاه‌مدت و تجاوز
بسیاری از زنان پناهجوی جوان ایرانی ۲۲ تا ۲۸ ساله گزارش می‌دهند که یا در محل کار یا در خیابان هنگام شرکت در تظاهرات یا در حالی که در تظاهرات شرکت نداشته ولی از دور نظاره می‌کرده یا عکس و فیلم می‌گرفته‌اند، بطور غافلگیرکننده دستگیر شده و با چشم‌بند به مکان نامعلوم منتقل شده و پس از مدت کوتاهی (یک تا چند شب) آزاد شده‌اند. نیروی دستگیرکننده در اغلب مواقع لباس‌شخصی‌های اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا وزرات اطلاعات بوده‌اند. در برخی موارد در بین نیروهای دستگیرکننده، زنان اطلاعاتی- امنیتی هم حاضر بوده‌اند. مکان بازداشت، اغلب نامعلوم و خانه‌های امن یا بازداشتگاه‌هایی بوده که دستگیرشدگان از موقعیت آن اطلاع دقیقی ندارند. بازجوها اغلب همان دستگیرکنندگان و در مواردی هم، افراد دیگری بوده‌اند. دستگیرشدگان اغلب در سلول انفرادی نگهداری شده و چشم‌بند داشته‌اند. دستگیرشدگان اغلب بجز صدای شکنجه، فرد دیگری را در زمان بازداشت ندیده‌اند.
همچنین دستگیرشدگان اغلب در زمان دستگیری تا انتقال به بازداشتگاه، با فحاشی جنسی، دستمالی و تهدید به مرگ به خاطر «همکاری یا جاسوسی و دادن اطلاعات به رسانه‌های بیگانه» روبرو بوده‌اند. فرد بازداشت شده در ابتدای بازداشت چندین ساعت با چشمان بسته و کاملا بی‌خبر از علت دستگیری خود در یک اتاق سرد و تاریک بسر برده است. در همان ابتدای ورود به بازداشتگاه بازجوها فرد دستگیرشده را مجبور به دادن رمز ورود به تلفن همراه یا لپ‌تاپ شخصی کرده و از این طریق به اطلاعات زیادی در مورد آن فرد دسترسی پیدا می‌کنند. بعد از چند ساعت، بازجویان با اطلاعات به دست آمده از فرد دستگیرشده، اینگونه نشان می‌دهند که خیلی در مورد آن فرد می‌دانند و با انواع برچسب و اتهامات شخصی یا سیاسی و… او را ترسانده و از او می‌خواهند تا با آنها همکاری کرده و اتهامات ساختگی که حاصل فانتزی و تخیلات نیروهای اطلاعاتی- امنیتی است را تکرار و تائید کرده و یا متن دیکته‌شده‌ای را امضا کند. اغلب در زمان آزادیِ فرد بازداشت شده، از او تعهد گرفته تا دیگر حرف یا اقدامی ‌علیه «رهبر و امنیت ملی» انجام ندهد و به دنبال شکایت از فرد یا نیرویی که او را بازداشت کرده است نباشد.
یک ویژگی مهم اغلب ایندسته از دستگیرشدگان این است که در اغلب موارد، دستگیری‌ها بطور انفرادی انجام می‌شود. دستگیرشدگان پشینه فعالیت سیاسی نداشته و یا بجز اعتراض به وضعیت موجود که بطور عمومی، اکثریت بزرگی از مردم در ایران را شامل می‌شود، دارای گرایش سیاسی مشخصی نبوده و یا وابستگی به یک حزب و جریان سیاسی مشخص نداشته و حتی اغلب بی‌خبر از بسیاری از تحولات و رویدادهای تاریخی- سیاسی دهه‌های اخیر در ایران هستند. درواقع آنها جزیی از انبوه مردم کوچه و بازار و معترضین به شرایط موجود بوده و خواهان بهبود شرایط زندگی اجتماعی و حقوق شهروندی خود هستند.
زنان دستگیرشده گزارش می‌دهند که در همان شب اول یا دوم دستگیری و بازداشت، توسط دو یا چند نفر، برای یک یا چند بار مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. آنها بعدا با سر و وضعی که آشکارا نشان می‌داده مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، با اتومبیل سواری به محل زندگی یا همان نزدیکی انتقال داده شده و از ماشین به بیرون پرتاب شده و در کنار خیابان یا جاده‌ای رها شده‌اند. در بین زنانی که با من صحبت کرده‌اند، دست‌کم سه نفر در زمان تجاوز حامله بوده و این را به شکنجه‌گران و متجاوزین خود هم گفته بودند.
این نوع دستگیری‌ها قبل از شروع اعتراضات صنفی- سیاسی- اجتماعی هم وجود دارد، اما شدت و گستردگی اینگونه دستگیری‌ها در زمان شروع و در روزهای اولیه، که اعتراضات هنوز ادامه دارد، بیشتر می‌شود.
 اهداف حکومت از این نوع تجاوز
نهادهای اطلاعاتی- امنیتی حکومت، با چنین روشی بطور همزمان چند هدف را دنبال می‌کنند:
هدف اول: وحشت آفرینی در بین مردم  با هدف در هم شکستن روحیه اعتراض اجتماعی
– وحشت‌آفرینی در بین خانواده، دوستانِ فرد دستگیرشده و مردم محله. در این روش، حکومت عمد دارد تا آشکارا تجاوز را به رخ مردم بکشد. به همین دلیل فردِ مورد تجاوز را با سر و وضعی که این مسئله را نشان می‌دهد در محله خودش یا همان نزدیکی رها می‌کند تا خبر آن به گوش بقیه مردمی ‌که آن فرد را می‌شناسند نیز برسد.
– با وحشت پراکنی، حکومت به دنبال آنست تا خانواده‌ها را به سمتی سوق دهد که از ترس دستگیری فرزندانشان، خودشان مانع فعالیت‌های اعتراضی فرزندانشان شده و از رفتن آنها به خیابان‌ها جلوگیری کنند.
– با دستگیری کوتاه‌مدت و رهایی پس از آزار و شکنجه و تجاوز، حکومت امیدوار است در حالی که بخشی از دوستان و جوانان نزدیک به فرد مورد تجاوز، به مسئله دستگیری او فکر می‌کنند، با دیدن وضعیت آن فرد، ترسیده و با تصور اینکه ممکن است چنین وضعیتی در انتظار خود آنها باشد، از ادامه شرکت در اعتراضات پرهیز کنند.
– فرد مورد تجاوز، پس از رهایی، برای مدت‌ها درگیر مسائل پزشکی و روحی- روانی می‌شود. بسیاری از این زنان از افسردگی و گوشه‌گیری رنج برده و برخی از آنان از فکر به خودکشی یا گروه کوچک‌تری حتی از تجربه‌ی خود در اقدام به خودکشی سخن می‌گویند.
– محاسبه حکومت این است که در ازای هر یک فردِ مورد تجاوز قرار گرفته، یک یا چند خانواده را برای مدت چند ماه تا چند سال منفعل کند. فرد مورد تجاوز و خانواده او برای چندین ماه تا چندین سال درگیر مراجعات پزشکی و روان‌درمانی شده و عملا فرصتی برای اینکه به اعتراضات بپیوندند برایشان باقی نمی‌ماند.
برخی از این زنان نهایتا گوشه‌گیر شده یا به مهاجرت فکر کرده و از کشور خارج می‌شوند.
هدف دوم: پاداش به نیروهای اطلاعاتی- امنیتی
در حالی که اکثریت بزرگی از مردم ایران در فقر و ناداری و ناآگاهی زندگی می‌کنند، حکومت اسلامی با انواع امتیازهای مادی، به نیروهای سرکوبگر خودش انگیزه می‌دهد تا کماکان در دستگاه سرکوب بمانند. اگرچه بسیاری از نیروهای سرکوبگر رژیم نیز از وضعیت زندگی در ایران راضی نیستند، اما در مقایسه با وضعیت مردم، خوب می‌دانند تا زمانی که به حکومت وفادار باشند، خود و خانواده‌شان می‌توانند از امتیازات مادی استفاده کنند. در کنار انگیزه مادی، لذت جنسی و تجاوز به زنان نیز یکی دیگر از انگیزه‌هایی است که حکومت اسلامی به نیروهای خودش می‌دهد تا با آن بتواند هرچه بیشتر آنها را در دایره وابستگی به خودش نگه دارد (در صدر اسلام نیز غارت اموال و از این راه  تقویت وضعیت مادی و نیز به بردگی گرفتن و تجاوز به زنان، یکی از انگیزه‌ها و مُشوق‌های اصلی راهزنان و جنایتکارانی بود که به اسلام می‌پیوستند و از این نوع جنایتکاران در میان نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کم نیستند). حکومت اسلامی به همین دلیل دست نیروهای اطلاعاتی- امنیتی را در دستگیری و تجاوز به زنان باز گذاشته و آنها را از هر نوع حسابرسی و تعقیب حقوقی مصون کرده است. این، انگیزه بسیار جذابی برای بسیاری از نیروهای حکومتی است تا به شرط وفاداری به سیستم، کماکان از آن بهره ببرند.
میزان تاثیرگذاری این روش
آیا حکومت اسلامی حاکم بر ایران می‌تواند با تجاوز و انواع روش‌هایی که در وحشت‌آفرینی به کار می‌گیرد، به هدف اصلی، یعنی جلوگیری از گسترش اعتراضات اجتماعی و جلوگیری از سقوط حکومت‌ دست یابد؟
همانطور که تجربه چهار دهه گذشته نشان داده، رژیم می‌تواند از این طریق موفقیت‌های محدود و موقت به دست بیاورد. اما گسترش اعتراضات اجتماعی در لایه‌های مختلف جامعه، کوتاه شدن فاصله زمانی این اعتراضات و شدت یافتن آن، به ویژه سیاسی شدن هرچه بیشتر مطالبات مردمی ‌که اینک دیگر خواهان پایان حکومت اسلامی در ایران هستند، همه و همه نشان می‌دهد که حکومت نتوانسته در رسیدن به اهدافش موفق باشد.
تا آنجا که به تجاوز جنسی به مثابه ابزاری برای سرکوب جامعه و بازداشتن شهروندان از اعتراضات بیشتر بر می‌گردد، باید گفت: با تابوزدایی از سخن گفتن درباره تجاوز و تشویق آنانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند به اینکه علنی سخن بگویند، با تاکید بر اینکه آمران و عاملان تجاوز باید به محاکمه کشیده شوند، می‌بایست زنان و مردان مورد تجاوز قرار گرفته را مورد حمایت قرار داد تا بتوانند با بازیافتن حرمت و کرامت انسانی خود، با بازیافتن سلامتی روحی- روانی خود، به زندگی سالم فردی و اجتماعی بازگردند.
تجاوز به بازداشت‌شدگان و زندانیان ماهیت وحشیانه و ضدانسانی حکومت اسلامی را بیش از پیش روشن می‌کند و به خشم مردم علیه این رژیم هرچه بیشتر دامن زده و اگرهم بتواند بطور محدود و برای مدت‌کوتاه تاثیرگذار باشد و رعب و وحشت ایجاد  کند، در درازمدت اما تنها بر عزم مردم ایران برای مبارزه جدی‌تر و موثرتر با این حکومت جهت پایان دادن به حیات ننگین و خونبار آن خواهد افزود.

حقیقت مانا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.