|
انتشار”بیانیه تکمیلیِ” ۱۴ کنشگر سیاسی و مدنی در داخل کشور(۱) با واکنش های متفاوتی از سوی اپوزیسیون خارج از کشور مواجه شده است. بخش بزرگی از اپوزیسیون، که طیف متنوع و گسترده ای را شامل می شوند، از این بیانیه و تدوین کنندگان آن حمایت کرده اند. افراد و جریان هائی ازطیف های سیاسی چپ، میانه و راست، با انتقاد به بیانیه و تدوین کنندگان آن اعلام کرده اند بیانیه مورد تائیدشان نیست. عده ای بیانیه را قبول دارند اما به تنی چند ازامضاء کنندگان بیانیه ” اعتماد” نمی کنند وبهمبن دلیل یا خود را کنار کشیده اند یا به فعالیت علیه آن چند تن که در اسارت حکومت اسلامی هستند، مشغول اند. برخی انتشاراین بیانیه را کاردستگاه های امنیتی و اطلاعاتی حکومت اسلامی، به عنوان ” سوپاپ اطمینان” ،” تله”، “تاکتیکی توهم آفرین”، ویا اقدامی با هدف تضعیف نیروهای اپوزیسیون درداخل وخارج از کشور، دانسته اند. افراد وجمع هائی سکوت کرده اند تا ببینند چه پیش خواهد آمد، و نتیجه چه خواهد شد تا به موقع پا به میدان بگذارند. والبته جای پدیدۀ “موج سواری” و “سهم خواهی” نیزدراین میانه خالی نبوده است.
تا اینجای کار، واین دست برخوردها قابل درک وفهم است، اما آنچه که دراین میانه اسباب تعجب وتحّیراست میزان عصبانیت و پرخاشگری بخش” آچمز” شدۀ اپوزیسیون درمقابل انتشاراین بیانیه، به ویژه سیل حمایت ازبیانیه درخارج کشوراست.
چرا انتشاراین بیانیه، حمایت وسیع ازاین بیانیه و مقاله ای کوتاه دربارۀ نظریۀ “همه با هم، راه گذراز جمهوری اسلامی ” که در پیوند با این بیانیه نوشته شده ، سبب شده است جماعتی، به ویژه برخی ازمرشدان و ریش سفیدان ” جاسنگین” اپوزیسیون ، دست به تحریف این نطر بزنند ؟. چرا این افراد و جریان ها تلاش می کنند این ” همه با هم” را با ” همه با هم” خمینی مقایسه کنند و یکسان جا بزنند. چرا این جماعت کار و بارشان تخریب و تضعیف ” کمیته حمایت از بیانیه 14 کنشگر سیاسی داخل کشور”(2) شده است؟
پاسخ وچرائی روشن است: فرقه گرائی و…. (۳)۲من در مقاله ” همه با هم، راه گذرازجمهوری اسلامی”، نوشتم :
“…. گفتمان “همه با هم ” برای براندازی حکومت اسلامی تاکتیکیست کارآ و اثربخش در پیوندی ارگانیک با استراتژیای که رفاه، آزادی، همبستگی وعدالت برای مردم میهنمان به ارمغان خواهد آورد. “همه باهم”ای که نه یک پیوند حزبی و تشکیلاتی، و نه یک رابطه مکانیکی میان افراد و جمعها ست. این همه باهم بازتاب ایده ومنافع یک طبقه یا گروه اجتماعی یا شخصیت سیاسی نیست، منافع میهن ومردم، منافع ملی چسبِ این” همه باهم” است، همه با هم”ای فرا ساختاری و فراحزبی، و نماد دموکراسی پلورالیستی که منافع ملی، رفاه عمومی و سعادتمندی مردم را هدف گرفته است. فقط ” همه با هم” میتوانند پروژههای کلان ملی را به موفقیت و پیروزی برسانند.
بدون پیشبرد سیاستِ “همه باهم” درمبارزه علیه حکومت اسلامی جمعی وقت وانرژی تلف خواهیم کرد، و جماعتی دیگر به خود ارضائی سیاسیِ چهل ساله ادامه خواهند داد. میتوانیم با حفظ استقلال نظری و سیاسی وتشکیلاتی، بی آنکه هویت و ایدههایمان را نادیده انگاریم ” همه با هم” در تفاهمی عمومی بر محورخواستهای مشترک ِ دمکراتیک گردهم آئیم و با برنامه و سازمان یافته در راستای تحقق ایدهها و خواستهایمان عمل کنیم. “همه با هم” وفاق و جنبش ملی را تقویت و مستحکم خواهد کرد، ” همه باهم”ای که خواستار نفی و رد کامل حکومت اسلامی ست و آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم وعدالت ملکه فکرش است، وبه آنها باور دارد و درراه تحقق آنها گام برداشته است…” (۴)
مخالفان نوشتند و گفتند، و می نویسند و می گویند، این همان” همه باهم” خمینی ست؟!.
دوستان! بروید بیش از 10 مقاله ای که درنقد مقاله ” همه با هم” نوشته شده است را بخوانید، و به مصاحبه های فرقه گرایانی که در طول این 4 دهه فقط دور خود چرخ خورده اند گوش کنید تا چهره واقعی فرقه گرائی را بهتر بشناسید. درمیان این مقاله ها و مصاحبه ها، غیراز یکی دوتای شان که نقد سازنده در لابلای مطلب و سخن شان دیده و شنیده می شود، مابقی را اگر بتکانید فقط ” من” و ” فرقه من” و” همه با من” زمین زیرِ پایتان را فرش خواهند کرد.
“همه باهم” مطرح شده که چشم انداز شکل گیری یک جنبش دموکراسی خواهی و سکولار را فراروی ما قرار خواهد داد با انحراف ها و اختلال های فکری، رفتاری و روانی ی فرقه گرائی ( وسکتاریسم)، خودمحوری ، خود حق پنداری و خود رهبرپنداری همخوان نبوده و نیست.
۳
فرقه گرایان ” بیانیه” وتدوین کنندگان بیانیه، “کمیته حمایت از بیانیه” در خارج از کشور و حدود 1000 شخصیت و چهره سیاسی، فرهنگی، علمی و کنشگر سیاسی و فرهنگی ومدنی در خارج از کشور، که حمایت کننده بیانیه هستند را رقیبِ قَدَری برای خود و خطری برای اضمحلال فعالیت های چندین ساله شان پنداشته اند. پیامد چنین کژاندیشی و کوته بینی چیزی جزعصبانیت و پرخاشگری و دست بردن به تخریب و تحریف و حذف، نبوده است.
” بیانیه 14 کنشگر” توهم و خواب فرقه گرایان اپوزیسیون در خارج از کشوررا برآشفته است، اینان نشان داده اند ازاین “نهیب” و بر آشفتگی برای گشودن چشم و بیداری نتوانسته اند بهره بگیرند، پس شایسته تر دانسته اند که به خیال خود به حذف رقیب، به هرشکلی که صلاح کارشان بوده وهست، کمر همت ببندند.
۴
فرقه گرایان مُبلغ و مروج نسبت و صفتِ ” ۱۴ معصوم” به ۱۴ کنشگرشجاع ، ونیز بیانیه را بیانیه ” ۱۴ معصوم” خواندن، هستند. می توان دلایل بی اعتمادی و تردیدها و حدس و گمان ها جماعتی نا آگاه و مغرض را برای این نوع برچسب زنی ها فهمید، اما جاری شدن چنین نسبت و بیانی بر زبان و قلم فرقه گرایان، با هدف تحقیر و تخطئه اقدام شجاعانه و مدنی ۱۴ کنشگری که امروز اکثر آن ها در زندان و زیر شکنجه هستند، قابل توجیه نیست. این بیانیه و جمع سکولاری که تدوین کننده اش بوده اند، در برابر این نوع تبلیغ های رژیم پسند، بارها اعلام کرده اند که اعداد مشخصی در آغازکار مورد نظرشان نبوده و” تعداد امضاء کنندگان این بیانیه ۱۶ نفر بودند که ۲ تن ازعزیزان امضاء کننده بدلایلی نخواستند نام آن ها پای بیانیه بماند، ضمن اینکه آن دو تن هم اعلام کردند حامی بیانیه خواهند ماند.” علیرغم توضیح چندین بارۀ این عزیزان هنوز برخورد تاسف باراز سوی فرقه گرایان را در بهره برداری ازواژگان ” ۱۴ معصوم” علیه ” بیانیه” و تدوین کنندگان آن را شاهدیم . مساله فرقه گرایان خواست های مندرج در بیانیه ها و یا نقد سازنده و منصفانۀ آن ها نیست، تخریب و تحریف این پویش و جنبش است.
۵
یکی از دلائل بخشی از مخالفت ها حسادت است. بله درست خواندید، تعجب نکنید، حسادت، وحسادت یکی از بنمایه های روانی و رفتاری فرقه گرائی ست. حسادت فقط ازویژگی های روانی و رفتاری دوران کودکی و نوجوانی نیست، ما “حسادت پیرانه سر” هم داریم که خودشیفتگانِ فرقه گرا تابلوهای رنگین آن هستند. در برخورد با بیانیه و تدوین کنندگان آن، ” هرگز نیاسودگی” حاسدان عمل کرده و می کند، که ایکاش ازاین پدیده روانی در راستای رقابتی سالم بهره می گرفتند. نمی خواهند و نمی توانند بپذیرند و باور کنند که ” حلقه ای” ازمعلمان و افراد گمنام، با حرکتی شجاعانه نشان داده اند که دردل سرزمینمان زنان و مردان دلاوری مبارزه می کنند که با شجاعت عقلانی و مدنی توان در هم پیچیدن طوماررژیم اسلامی را دارند.
۶
بیانیه ۱۴ کنشگر سیاسی و مدنی در داخل کشورآینه ای شده است برابر اپوزیسیون خارج از کشور، تا این اپوزیسیون سیمای واقعی خود را درآن ببیند. برخی خود را همانگونه که بود ونمودشان هست دراین آینه به تماشا نشسته اند، فرقه گرایانِ اما آینه شکسته اند.
*****
زیرنویس:
۱- متن “بیانیه تکمیلی”:
” هموطنان گرامی،
ما چهارده تن، بیهیچ واهمه و پروایی، جمهوری اسلامی را نظامی برآمده از قوانین استبدادی میدانیم و با نشانه رفتن دقیق مبانی و مظهر مفاسد این نظام که همانا «قانون اساسی» و جایگاه ولی فقیه و «رهبری»ست، خواستار مطالبات برحق خود و بخش وسیعی از مردم خویشیم!
به بیانی واضحتر، ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد.
ما چهارده تن، در پی «گذار کامل» و مسالمتآمیز ازاین رژیم «ایرانویرانکن»، و در پی برپایی انتخاباتی آزاد هستیم.
ما نیز در آرزوی برخورداری از حکومتی دموکراتیک و سکولار بوده که اعلامیه جهانی حقوق بشر سر لوحه مجلس آیندهاش برای تدوین و تبیین مدرنترین قانون اساسی عصر حاضر باشد….”
۲- “کمیته حمایت” از کنشگران سیاسی و مدنی در داخل کشور (حسن اعتمادی، بهروز ستوده، مسعود نقره کار) منتخبِ اکثریت تدوین کنندگان و امضاء کنندگان ” بیانیه ۱۴ نفر” هستند. برنامه تلویزیونی “رمز پیروزی”، ” صدای ۱۴ کنشگرسیاسی و مدنی داخل کشور”نیز به خواست اکثریت تدوین کنندگان و امضاء کنندگان ” بیانیه ۱۴ نفر”، صدای رسمی این عزیزان است.
۳- مسعود نقره کار، واژه ای چند در بارۀ ” فرقه گرائی”
https://azadivaedalat.com/
۴- مسعود نقره کار ” همه باهم، راه گذراز جمهوری اسلامی”
https://news.gooya.com/2019/08/post-28856.php
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.