تعریف حیثیت در فرهنگ لغت دکتر محمد قریب:«آبرو، وضع، اسلوب و اعتبار که در خصوص اشخاص…بکار می رود» این تعریف در خصوص اشخاص مورد استعمال واقع میشود واما درباره واحدپول از« اعتبارِ» آن سخن میگوییم و نه از«حیثیت ظاهری»!
دولت حسن روحانی،کلیات لایحه حذف چهار صفراز پول ملی را تصویب کرد و قرار است آن را با قید دوفوریت به مجلس فرستد.
پیش از این، عبدالناصر همتی، رئيس جدید بانک مرکزی ایران، در15 دی ماه 1397، به دولت پیشنهاد کرده بود از پول ملی چهار صفر برداشته شود و تومان به واحد رسمی پول کشور تبدیل شود. عبدالناصر همتی امیدوار بود که دولت این پیشنهاد را بپذیرد.
وی افزوده است که بدین ترتیب دولت می تواند از «حیثیتِ ظاهری واحدپول ملی در برابر ارزش پول دیگر کشورها دفاع نماید!
سیاست برداشتن صفر بیشتر در کشورهایی به کار برده میشود که در پی افزایش نقدینگی و تورم به طورمرتب از اعتبار وارزش پول ملی شان کاسته و بر شمار صفرهای آن افزوده میشود، همچون در برزیل، یوگسلاوی پیشین، آرژانتین، اوکراین، بولیوی آذربایجان، ترکیه .
گاهی به همراه برداشتن صفر، نام پول را نیز تغییر میدهند.پرسش اینجاست که اگر این بار این پیشنهاد در ایران عملی شود و چهار صفر از ریال برداشته شود، سختیهای اقتصادی کشور، همچون رکود تولید و بیکاری و گرانی، پایان خواهند یافت؟ برای پاسخ باید دانست که آیا تنها برداشتن صفر از پول ملی کافی است یا سیاستهای ساختاری دیگری پیش از این اقدام ضروری است؟
برخی کارشناسان میگویند که حذف صفر میتواند در شرایطی که تورم افزایش و ارزش و اعتبار پول ملی کاهش یافته است، موقر گردد به آین معنا که دیگر نیازی به استفاده از حجم نقدینگی نخواهد بود.
و این در حالی است که در ایران هنوز سیستم بانکداری الکترونیک در مراحل نخستین قرار دارد و مردم برای مبادلات خود از پول نقد استفاده میکنند و سالانه انبانی از اسکناس های فرسوده سوزانده میشود که از این حیث «حذف صفر» میتواند در کاهش هزینههای چاپ و انتشار اسکناس مؤثر گردد.
البته این امر موافقان و مخالفانی دارد:
موافقان از مزیتهای حذف صفر پول ملی می گویند:
1- داد و ستد برای مردم آسانتر میشود. چون هم حساب خرید و فروش آسانتر میشود و هم حمل و نقل پول؛
2-دولت هم هزینه کمتری برای چاپ و نشر اسکناس خواهد پرداخت؛
3-کاهش آثار روانی تورم و…
به ویژه آنکه شمار اسکناسهای در گردش در ایران به نسبت چند برابر شمار اسکناس در کشورهای پیشرفته است.
منافع اقتصادیِ واقعی حاصل از حذف سه صفر از پول ملی چیست؟
البته جای بسی تعجب است که برخی کارشناسان و مسئولان در خصوص اجرای حذف سه صفر از اقتصادی ای بحث میکنند که هیچگاه بنا و بنیادی در واقعیت اقتصادی ندارد.
دیدگاه مخالفان این اقدام امااینچنین است:
که در شرایط کنونی این کار ضرورتی ندارد و شایسته است نخست تورم مهار شود و سپس در خصوص حذف صفر و یا حتا تغییر واحد پولی از ریال به تومان تصمیم گیرد شود.
از این بیش براساس نظریه اقتصاددانان، زمانی یک دولت میتواند واحدپولی را تغییر دهد که رشد اقتصادی وجود دارد.
از دیگر فراز در برابر استدلال موافقان میتوان بیان داشت که اجرای طرح حذف سه صفر از واحد پول ملی با هزینههای بسیارگزاف به منظور جایگزینی پول تازه با پول کنونی مواجه است. این هزینهها شامل تعویض کلیه اسکناس ها و سکه های کنونی با اسکناسها و سکه های تازه و نیز هزینههای تطبیق قیمت های کنونی با نرخ های تازه خواهد گردید.از دیگر موارد همانا هزینههای ناشی از اتلاف وقت مردم و ایجاد سردرگمی میان افراد جامعه است.
کشورهای گوناگون همچون برزیل، بولیوی، آرژانتین و ترکیه این امر را انجام دادندکه از تجربهای در همسایگی ایران میتوان آموخت.
از آغاز دهه (1980)، مردم ترکیه گرفتار تورم تندی بودند، به نحوی که برای خرید نان در سال (2000)،ناگزیر از پرداخت چند میلیون لیر بودند.
این کشور در سال (2005)، شش صفر از پول خود زدود، اما پیش از آن، با همکاری صندوق بینالمللی پول به اصلاحات بنیادی شایسته ای به ویژه در ساختار هزینههای دولتی و نظام بانکی دست زد و توانست تورم را به شکل قابل ملاحظهای کاهش دهد. افزون بر این بین سالهای (2000 تا 2005) سرمایهگذاری کردند. دولت بدهی ها را کاهش داد، تنش زدایی سیاسی را نسبت به کُردها انجام دادند و پس از (5) سال شش صفر از واحدپولی اشان را حذف نمودند و چون ساختارها به صورت بنیادین انجام یافته بود موفق شدند به یک اقتصاد پویا و سرمایه پذیرترین و فعالترین اقتصاد جهان گردد.
از همین رو، سیاست برداشتن صفر از ریال در ایران بدون به راه انداختن سیاستهای ساختاری، استقلال بانک مرکزی، اصلاح نظام بانکی، کاهش وزنه دولت در بودجه، مهار نقدینگی و نیز حل مشکل تحریم با آمریکا و تنشزادیی باید نخستین اولویتهای باشد.
در دو حالت یک کشور می تواند این امر را به منصه اجرا گذارد:
– بهبودی شرایط اقتصادی
– تنها جنبه نمایشی و روانی داشته باشد
البته این گروه از کشورها که تنها جنبه روانی این موضوع را متوجه شده اند،نتوانسته اند کارنامه مثبتی ارائه داده و همواره «تورم و گرانی» وجود دارد. برای نمونه کشور کنگو در سال (2006) چند صفر از واحد پول ملی خود را حذف که پس ازگذشت دوسال یعنی (2008) با برگشت صفرها روبرو شدند.در این سال دوباره صفرها حذف اما در کمتر از یکسال صفرها بازگشتند (2009).
فرجام سخن
فارغ از اینکه بنابه اعلام رئیس بانک مرکزی که ابتناء دارد برحذف سه صفر از واحد پول ملی ، که به نتیجه قطعی رسیده و این اقدام را مفیدِاقتصاد می داند، پرسش اساسی که پیش روی کارشناسان اقتصادی قرار دارد این است که: آیا تصویب این لایحه [حذف سه صفر] مبتنی است بر تحلیل هزینه – فایده اقتصادی است و یا بر پایه «مصلحت اندیشیِ سیاسی» استوار است؟
چنانچه تحلیل بر مبنای «هزینه – فایده اقتصادی» باشد، نتیجه این است که حذف سه صفر از واحدپول ملی، یک تصمیم اقتصادی نیست. زیرا که «خرج» آن با «دخل» آن تناسب ندارد!
افزون بر این درایران رشد اقتصادی وجود ندارد و دولت نیز توانایی کاهش حجم نقدینگی را ندارد اما میخواهد واحدپولی را تغییر دهد!؟
– از این بیش دولتی میتواند صفرهایی از واحد پول ملی حذف نماید که بدهی ها و کسریهای خود را پرداخت و یا بخش اعظم آن پرداخت کرده باشد. حال آنکه دولت اسلامی ذخیره صندوق بازنشستگان، صندوق ذخیره ارزی و… همه و همه را پیش از این استفاده کردهاند…
– تنش زدایی سیاسی باید انجام گیرد زیرا رشد اقتصاد نیازمند سرمایه و سرمایه نیز وابسته و نیاز به قوانین صحیح و کارآمد است.
دولتی که در کشورهای دیگر تنش آفرینی میکند آیا میتواند ازفساد در درون خودش تنش زدایی نماید؟
– جذب سرمایهگذاری در داخل و خارج از کشور؛
ناامنی کشور قدرمتیقن مانع ازسرمایه گذاری خارجی است.
– تزریق دلارهای نفتی در بودجه ممنوع باشد، معنا اینکه اقتصاد تولیدی باید وجود داشته باشد و نه اقتصاد طبیعی.
چنانچه اقتصاد تولیدی ایجاد نگردد، اقتصاد از میان می رود.
– خارج کردن بانکها از آلودگی اختلاس و…ضرورت دارد تا بانکها مورد سالم سازی قرار گیرند.
پس از انجام این موارد بر مبنای تشخیص کارشناسان دولت میتواند اقدام به حذف چندصفر نماید.
بدین اعتبارحذف صفراز واحد پول ملی:
-از یک سو نه تنها اثر مثبتی بر اقتصاد نخواهد داشت، بل، یکی از مواردی که میخواهند در اقتصاد بدان چنگ زنند تا بدینوسیله بتوانند دوره کوتاهی را بر عمرحیاتشان بیافزایند همین امر است.
– و این در شرایطی است که قامت مردم در برابر تورم افسار گسیخته و گرانی خم گشته است. – از دیگر فرازهزینه های ناشی از حذف چند صفر از واحد پول ملی، بسیار فراتر از منافعی است که بتواند عاید «اقتصاد ملی» و ایضاً به «نفع مردم» باشد.
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
4،8،2019
13،5،1398
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.