در ویدئوی زیر از دقیقه ۳۶:۳۰ به بعد:
بعد از انتشار این برنامه و به دلیل اعتراض افکار عمومی نسبت به این گفتهی فرناز قاضیزاده که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، وی توضیح داد: «[مایلم] در مورد برنامه پیشین، در مورد یک سوال در مورد قتلهای زنجیرهای توضیح دهم. یک سوال من در مورد قتل دگر اندیشان با سوء تفاهم همراه بود، قصد من به هیچ وجه تطهیر یا عادیسازی کشتن مخالفان توسط سیستم امنیتی ایران یا هیچ کشور دیگهای نبود. محتوای برنامه و مجموعه سوال و جوابهای انجام شده در آن این رو بخوبی نشون میده. قصدم صرفا این بود که بپرسم، این کار با توجه به سابقه اون چرا باید تعجبآور باشه. متاسفانه این سوال درست ادا نشد. من همینجا از همه بازماندگان قتلهای امنیتی که ممکن است از این سوال من رنجیده شده باشند، عذرخواهی میکنم.»
باید توجه داشت که فرناز قاضیزاده یک مجری با سابقه رادیو تلویزیون بیبیسی است. میداند که هر لغت یا هر جمله یا نوع طرح و ادا کردن هر جمله چه معنایی دارد. به حساسیت بینندگان و شنوندگان هم آشناست. او میداند در مورد یک برنامه که به مناسبت بیستمن سالگرد قتلهای زنجیرهای ارائه میشود، علاوه بر خانواده و بازماندگان قربانیان و مردم عادی، جنایتکاران هم برنامه را میبینند و میدانند هر حرفی پیام خاص خودش را دارد. اینها را هر روزنامهنگار و آشنا به کار رسانه میداند و باید بداند. به باور نگارنده توضیح فرناز قاضیزاده در مورد «سوء تفاهم در نوع ادای یک سوال» قابل باور نیست. وظیفه حرفهای او ایجاب میکند که همه حساسیتها و تاثیر جملهپردازی و نوع طرح سوال را بداند و رعایت کند.
علاوه بر مسئولیتِ فردی فرناز قاضیزاده به عنوان یک مجری، دستگاه رادیو تلویزیون بیبیسی فارسی نیز در قبال آنچه اتفاق افتاده مسئولیت دارد زیرا از یک طرف طرح چنین سوالی، که البته فقط سوال نیست بلکه القاء یک نظر در ذهن شنونده است، توجیه ترور و جنایت سیستماتیک دولتی توسط نظام جمهوری اسلامی میباشد. از طرف دیگر اما، به «دستگاههای امنیتی کشورهای دیگر» نیز اتهام زده میشود که آنها نیز چنین کاری را میکنند، آنهم بدون آنکه کشور مشخصی نام برده شود یا در مورد ادعای اعلام شده، سندی ارائه گردد! اینها همه نه تنها نافی رعایت حداقل استانداردهای حرفهای است، بلکه مهمتر اینکه یک دستگاه رسانهای عظیم که با پول مالیاتدهندگان اداره میشود خشونت دولتی و قتل دگراندیشان در یک کشور را «عادی» جلوه داده و عملا دست خونین جنایتکاران را شستشو میدهد. نگاهی به یک نمونه در کشور آلمان میتواند اهمیت موضوع را روشن کند:
در سال ۲۰۰۷ کانال تلویزیونی اِنداِر آلمان، یک مجری بسیار معروف و محبوب شبکه خبر به نام اِوا هِرمان را با بیست سال سابقه کار اخراج کرد. علت: او در یک جلسه سخنرانی در جایی خارج از ساختمان رادیو تلویزیون و در معرفی کتاب خود که تازه منتشر شده بود، به قدردانی دستگاه آلمان هیتلری از نقش زن به عنوان مادر اشاره کرده و ابراز تاسف میکند که چنین نقشی بعد از جنبش ۱۹۶۸ به کنار زده شد.
توجه کنید که اِوا هِرمان در این گفته خود نه در مورد جنایت، قتل و ترور سیستماتیک، بلکه در مورد اهمیتی که آلمان هیتلری برای زن در نقش مادر داشت صحبت کرده و فقط همین سیاست را غیرمستقیم ستوده بود، آنهم نه در یک برنامه شبکهای که در آن کار میکرد بلکه در جایی که اصلا ربطی به محل کار وی نداشت! اما همین جمله کافی بود تا به دلیل طرح نظریات دست راستی، موجی از اعتراض متوجه شخص گوینده و پس از آن متوجه دستگاه رادیو تلویزیونی که وی در آن کار میکرد بشود. به نحوی که مدیریت رادیو تلویزیون مربوطه در هامبورگ این مجری را اخراج کرد. در مورد دلیل اخراج از جمله چنین توضیح داده شد: «خانم هِرمان آزاد است نظر خودش را دنبال کند، اما چنین چیزی با سمت کاری او همخوانی ندارد.»
رئیس هیئت مدیره انجمن یهودیان شهر اولدنبورگ هم گفت: «انتظار از یک مجری باهوش این است که جملهبندیهای تمیز و شسته رفتهای به کار ببرد.»
ملاحظه میشود که در مورد آلمان، مدیران رادیو تلویزیون مربوطه به اهمیت تاثیرگذاری میلیونی یک چهره بر افکار عمومی، که شهرتش را مدیون همان شبکه است، آشنا هستند و خوب میدانند چنین فردی حتی اگر خارج از محیط و وظایف کاری خود حرفی زده و نظرات نژادپرستانه و یا جنایت را تطهیر و توجیه کند، دیگر شایستهی همکاری در آن رسانه نیست.
در مورد فرناز قاضیزاده، بخش فارسی رادیو تلویزیون بیبیسی باید از مردم ایران برای استفاده از برنامه این رسانه در انتشار گفتههایی که توجیه و بیآزار نشان دادن قتل دگراندیشان است عذرخواهی کرده و مجری خود، فرناز قاضیزاده را به دلیل تطهیر و توجیه خشونت و ترور سیستماتیک توسط یک دولت و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آن اخراج کند. با چنین اقدامی، بیبیسی نشان خواهد داد که به کرامت انسانی و به مبارزه با تطهیر خشونتپراکنی و رعایت اصول حرفهای کار ژورنالیستی پایبند بوده و در مقابلِ اشتباه، حاضر به عذرخواهی جدی از شنوندگان و بینندگان خود است. اگر بیبیسی چنین اقدامی نکند، اعتبار خود را بیش از آنچه تا کنون از دست داده، از دست خواهد داد.
http://www.hanifhidarnejad.com
سایت حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.