هیچ روز و شبی نبود که در کمیته به اصطلاح ضد خرابکاری فریاد زندانیان زیر شکنجه به گوش نرسد. هیچ روزی…من در رژیم پیشین با شکنجه روبرو شدم اما آنچه بعد از انقلاب در زندان دیدم و کشیدم، قابل وصف نیست. سال ۶۰ و ۶۱ بخصوص، شکنجههای هولناک، در زندانهای ایران بیداد میکرد، جنایتی که در دور و تسلسل اعدامها و ترورها، دامن سازمانی را هم که از «زدن سرانگشتان رژیم» دَم میزد، گرفت و تشکیلات مزبور با عملیات به اصطلاح مهندسی، به شکنجه مخالفین خویش متوسل شد. البته در تحلیل نهایی، این رژیم حاکم است که همه را به ستوه میآورَد و در پیامد آن، خشونت، خشونت میزاید و خشک و تر در آتش «واکنشهایی تند» یا «مقابله به مثل» میسوزند. (بشنوید ۱۴ دقیقه است)
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.