پس از گذشت یکسال که خانم فرشته هدایتی سه مصاحبه با همنشین بهار، مصاحبه تلویزویونی با آقای محمد رضا شاهید در۵ قسمت، و انتشار کتاب سرگذشت خود و دوستانش بنام « زخم های بی التیام » و همچنین یکی دو مصاحبه کوچکتر بصورت ویدئویی و یا متنی انجام داد، رجوی و سازمان مجاهدین سکوت مطلق پیشه کرد و هیچ موضعی نگرفت؟. چرا که خانم فرشته هدایتی یک زن بود و موضوع جراحی رحم و … را مطرح کرده بود. و درطی این یکسال من نیز بدرستی با اشاره به این سکوت خفت بار همیشه خطاب به سازمان مجاهدین و رجوی می گفتم:« چرا خفقان گرفتید؟»
علت این است که برای سازمان مجاهدین با همه خفت و خواری، سکوت کردن ضررش بمراتب کمتر بود تا به صحنه آمده و به این مسئله دامن بزند، این سکوت، تمام داستان وحشت سازمان و رجوی از این موضوع بود. اما هنگامی که کار به مصاحبه فرشته هدایتی با رسانه نروژی و انعکاس آن کشید. از این پس ضرر سکوت نه تنها بیشتر، بلکه خار زهرداری بود بر سرمایه ای که رجوی بطور اخص در نروژ بنا کرده بود، رابطه خوب با دولت و دولتمردان نروژ، مجلس و رئیس مجلس، محافل و شخصیت های حقوق بشری معتبر وشناخته شده که سازمان توانسته بود با مصادره جنایات رژیم جمهوری اسلامی به سود خود، و با سوء استفاده از لیست شهدا و جان باختگان دهه ۶۰ و قتل عام ۶۷ نروژ را قوی ترین تکیه گاه و لابی سیاست های خود بویژه در امر حقوق بشری تبدیل کرد ه بود. مصاحبه فرشته هدایتی با رسانه نروژی، بدلیل اینکه نروژ نقطه اصلی فعالیت حقوق بشری و پشتیبانی سازمان مجاهدین بود؛ به همین دلیل برغم اینکه نمی خواست، و نمی توانست برعلیه فرشته هدایتی موضع گرفته و اطلاعیه صادر کند، بناگزیر جهت حفظ منافع اش در نروژ و به طبع، تسرّی نیافتن به کشورهای دیگر، با یک اطلاعیه مشعشع سراسر دروغپردازی و شیطانسازی به سبک و سیاق همیشگی برعلیه خانم فرشته هدایتی، بیش از پیش چنته خالی سازمان مجاهدین و رهبری عقیدتی را به نمایش گذاشت:
خدمتگزاری و مزدوری برای اطلاعات آخوندی در باره دعاوی ننگین فرشته خلج هدایتی علیه مجاهدین(قسمت اول)
« ژورنالیسم در خدمت دمکراسی یا سلاحی علیه دمکراسی
خبرنگار نروژی و مجاهدین ایرانی
اطلاعیه کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت (حمایتشده از سوی ۴۰۰۰ پارلمانتر در اروپا و امریکا) )
۱۰ ژوئن۲۰۱۹ – ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ »
مجاهدین و رجوی همیشه به شیطان سازی رژیم و ایادی آن در باره مجاهدین می پردازند. ازجمله یک نمونه از شیطانسازی (در مورد مجاهدین) همین خبرنگار نروژی( انگدال) نام می برد. آخرین نشست شورای ملی مقاومت با حضورمریم رجوی اصلی ترین بحث و تمام بحث شورا بر سر شیطان سازی رژیم و…برعلیه مجاهدین است.
سوال اساسی این است که آیا رژیم جمهوری اسلامی که در داخل و خارج ایران همچنین درسطح جهانی تابدین حد منفور است!، از کدام اصالت، حقانیت و مشروعیت برخوردار است که شیطان سازی او را باور کنند؟، درحالیکه همه می گویند شیطان همین رژیم جمهوری اسلامی است!. یعنی رژیم تا بدین حد مشروعیت وحقانیت دارد، یا اینکه شما در درون و بیرون خودتان مشروعیتی ندارید و جدای ازمواضع و عملکردتان، از درون تشکیلات خودتان افرادی از خیانت و فساد و جنایت شما روشنگری کرده اند. جداشدگانی هم که روشنگری علنی نکرده اند اطلاعات و حقایق درون تشکیلات را به دولت امریکا و کشورهای اروپایی داده اند و همچنین در محافل خود بازگو می کنند. حقایقی که می گویند شیطان سازی نیست، بلکه رهبری عقیدتی خود یک شیطان و زعیم شیطان سازی است.
نکاتی چند از این اطلاعیه سراسر دروغ و شیطان سازی را ارائه میدهم :
۱) شیطان سازی با عکس فرشته هدایتی
همین یک عکس از اطلاعیه به سبک وسیاق رجوی، آیینه تمام قدی از شیطان سازی نهادینه شده در دستگاه توتالیتاریسی است که روی دست کا. گ. ب در دوران استالین بلند شده است:
عکسی سیاه و سفید، تار و کدر برای سیاه نمایی فرشته هدایتی با چهره ای مافیایی و فردی بزهکار و موهای آشفته و پریشان که با فتوشاپ رشته موهایی بافته در پشت سر او مثل مار بسمت بالا رفته وهمچنین شبیه چند شاخ گشته اند؛ گویی که ما با یک « زن شاخدار» مواجه هستیم؟. این از الطاف و روح و جوهر« اسلام دمکراتیک و بردبار»ی است که مریم رجوی پرچمدار آن است. به هرمیزان که همین عکس واقعیت دارد به همان میزان سایر ترّهات این بیمار جنسی، شخصیتی و عقیدتی، و کینه توزی عقده های کیش شخصیتش . پیش از این گفته بود که: ما با یک بیت و باند رهبری عقیدتی تبهکار و مافیایی سروکار داریم. وآقای دکتر کریم قصیم نیز بدرستی اورا « مرد نابکار» توصیف کرد.
جملات سه تن از عکاسان معروف را می آورم که رجوی آنها را درجهت منافع خود، معکوس آن عمل کرده است:
– «من به کلمات اعتماد ندارم. من به عکس ها اعتماد دارم.» (Gilles Peress ) گیلز پرس
– «تمام هدف عکس گرفتن این است که شما مجبور نیستید همه چیز را با کلمات توضیح دهید.» (Elliott Erwitt ) الیوت ارویت
– « در عکاسی هیچ سایه ای وجود ندارد که نتوان آن را روشن کرد.» (August Sander) آگوست سندر
در دادگاه های اروپایی حتی چهره مجرمین جنایتکار را می پوشانند!، رهبر عقیدتی با فتوشاپ چهره فرشته هدایتی را به هرشکلی که منافعش با آن اقتضا می کند در می آورد؟( ازگوهر بی بدیل و نوامیس ایدئولوژیکی تا خدمت گزار اطلاعات آخوندی و ازهمه وقیح تر و رذیلانه تر اتهامات اخلاقی؟) این عکس نه حاصل نبوغ، پاکی، شرافت، وجدان و اصول و ارزشهای انسانی و دمکراتیک ، بل ناشی از کلاشی و شارلاتانیسم اسلام سیاسی، سقوط رهبری عقیدتی به عمق چاه ولایت فقیه نوع خمینی است.
هنگامی که در اردیبهشت سال ۵۸ رژیم آخوندی درشهر قم مدعی شد درپایگاه سازمان مجاهدین، شورت زنانه و قرص ضد بارداری و…پیدا شده است…؛ سازمان مجاهدین درسال ۵۸ طی اطلاعیه ای می گفت:« در اسلام چنین است که حتی اگر فردی مسئله اخلاقی داشته باشند نباید آنرا به معرض نمایش عموم گذاشت» و در نشریه مجاهد همان زمان سخنان شیخ علی تهرانی یکی ازشاگردان خمینی را در نهی ازچنین پرده دری را بچاپ رساند. اینک خود با یک دگردیسی همه جانبه، جا پای وزارت اطلاعات آخوندی گذاشته است.
۲) یک عکس بهتر از هزار کلمه
در تیتر و عکسی این اطلاعیه، خانم فرشته هدایتی را کنار مسعود خدا بنده و سایت ایران اینترلینک و رژیم آخوندی و وزارت اطلاعات بدنام آن و محمد کرمی می گذارد ، و در کنار آن سایت همنیشین بهار و وبلاگ دریچه زرد اسماعیل وفا یغمایی را نیز بی نصیب نمی گذارد، درحالی که آقای اسماعیل وفا یغمایی هیچ نقش و موضوعیتی در رابطه با خانم فرشته هدایتی نداشته است، اما اسماعیل چنان که از نامش پیداست بفرموده رجوی مرغ عزا و عروسی برای قربانی کردن است. یک تشکر به آقای وفا یغمایی بدهکار هستیم از بابت اینکه «دریچه» کوچک زرد را که گشوده است، به «دروازه»ای تبدیل نکرد تا گند گاو چاله دهان کف کرده فاضلاب بیت رهبری، بیش ازاین که هست محیط زیست را آلوده و مردمان را متأذی نسازد.
۲) استناد به روزنامه های رژیم
در اطلاعیه آمده است:« خبرگزاری فارس سپاه پاسداران ۷سال پیش نوشت مجاهدین ”برای از بین بردن هر گونه عطوفت مادری یا بازگشت احتمالی زنان به شرایط قبل، در سالهای استقرار در پادگان اشرف، طی یک سناریوی خوفناک ضدبشری طرح عقیم کردن زنان را پیاده کرد» (خبرگزاری فارس ۲۴آبان ۱۳۹۱) .
در همین تاریخ مشرق نیوز رژیم مینویسد «بیش از ۱۵۰نفر از خانمها تحت عمل جراحی عقیمسازی قرار گرفته بودند.»
در مارس ۲۰۱۸یک مأمور شناختهشده اطلاعات آخوندها بهنام محمد جعفری در سایت خود موسوم به ”همنشین بهار“، گفتگویی علیه مجاهدین را با زنی بهنام فرشته خلج هدایتی (۶۰ساله) که در نروژ زندگی میکند منتشر کرد که اخیراً برای دروغپردازی علیه مجاهدین خلق به استخدام وزارت اطلاعات درآمده بود. دروغهای مشمئزکننده عقیمسازی توسط این زن با ناشیگری فوقالعاده تکرار شده بود
سازمان با بلاهت تمام طوری وانمود می کند که گویی انتشار اخبار در رسانه های رژیم نشانه و مدرک وسند مزدوری فرد تلقی می گردد. درحالیکه در رسانه های سازمان مجاهدین، تمام نقل قول هایی که از جناحهای مختلف رژیم صورت می گیرد و این نشانه و مدرک وسند مزدوری و خدمت گزاری ایادی رژیم برای سازمان مجاهدین و رجوی نیست؟. اما رجوی از این مسئله بعنوان سند خدمت گزاری و مزدوری استفاده میکند؟.
۳) بکارگیری متن تعهد توسط فرشته هدایتی در این اطلاعیه در «سایت سازمان مجاهدین خلق» به شکل محو و ناخوانا بچاپ رسیده است؟( این تعهد نامه ها نوعی از اعتراف گیری اجباری با متن دیکته شده توسط تشکیلات و رجوی است). درهمین اطلاعیه باید پرسید: چرا چنین مدرک و سندی که ارائه میدهید که غیر قابل خواندن است و از روشن و واضح چاپ شدن آن هراسانید؟. آقای رهبری عقیدتی غیر شفاف، حد اقل مدرک وسند ادعایی خود را شفاف نشان دهید؟. تا جاییکه که دیده ایم، شما شرم را تماماُ وانهاده اید، معلوم نیست از چه چیزی هراس دارید؟.
عکس مدرک متنی:
۴) آیا درطی این چهل سال جدا شده ایی از شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین یافت می شوند که بخواست رجوی و یا از هراس ترور شخصیت و اتهام زنی سکوت نکرده باشند و رجو ی آنها را متهم به خدمت گزاری به اطلاعات آخوندی نکرده باشد؟. هرگز!. آیا این جدای از باجگیری، سیاه نمایی و شیطانسازی است؟. آیا سکوت و تن دادن اعضای جدا شده به این هیولای عقیدتی و شیطان سازی،نفی آزادی بیان، عقیده، اراده و اختیار و مسئولیت انسان، باعث دوام این هیولا و قوام شیطان سازی نشده است؟
۵) دراین اطلاعیه حتی نشریه نروژی نیز که قسمتی از آن توسط ارائه شده ، بصورت محو و ناخوانا بچاپ رسیده است. ذهن شیطان وشیطان سازی طوری بچاپ میرساند تا نتوانید بخوانید، خسته شوید، چشمتان تارشود، تا به بافته ها و تافته هایش القایی اطلاعیه تن بدهید. به متن محو شدهٔ نشریه نروژی توجه کنید حرف مرا درمی یابید:
«یک نمونه از شیطانسازی (در مورد مجاهدین) که انگدال وانمود میکند با تبحر در تحقیقاتش کشف کرده این است که مینویسد: ”یک عضو سابق مجاهدین میگوید، مجاهدین خلق زندگی او را منهدم کرد… او مجاهدین را بهخاطر برداشتن تخمدانهایش متهم میکند بهطوریکه دیگر نتوانست بچه به دنیا بیاورد»
۶) پرونده قطور اخلاقی؟، در تشکیلات مریم پاک متصف به سپید سپید سپید!
درآیین نگارش تآکید میشود که مطالب را بصورت یقیق کامل و مطلق و با بکارگیری عباراتی مثل « همه میدانند» « این امرثابت شده ایست» «محرز است که…» ننویسید… زیرا خواننده به نوشته شما با دیده تردید می نگرد.
در اطلاعیه آمده است:« این موضوع برای جامعه ایرانیان آنقدر تکراری و شناخته بود که مجاهدین خلق نیازی به انتشار اسناد و نامهها و پرونده قطور اخلاقی و پزشکی زن مزبور ندید.»
از قضا آنچنان که خانم فرشته هدایتی گفته و نوشته اند، ازدست این تشکیلات و رهبری در اشرف، به همراه دختر جوانی اقدام به فرار از اشرف کرده اند. و این اقدام به فرار مشترک یکی از موارد اخلاقی نسبت داده شده در این « پرونده قطوراخلاقی» است؟. ازقضا بگفته و نوشته خانم فرشته هدایتی خانم زهرا نوری زندانی سیاسی خمینی نیز بدلیل نسبت دادن تهمت اخلاقی به وی و بازی کردن با حیثیت زنان… دست به خودکشی زد!. من به شخصه وقتی این ترم « پرونده قطور اخلاقی »را درباره زنان و فرشته هدایتی در اطلاعیه بکار گرفتند، و از آنجا که میدانم چنین ابزاری برعلیه «زنان» بویژه زنانی که در تشکیلات سازمان بودند کارکرد قوی تری در روح و روان وشخصیت آنها دارد، از هرزگی اخلاقی و رذالت این زوج عقیدتی زخمی شدم، زخمی از اینکه چرا رجوی و کمیسیون امنیت و ضد تروریسم برعلیه من چنین اتهامات اخلاقی را پیراهن عثمان نکرد!. خواهش دارم از این اتهامات نه ۴ مورد و نه ۴۰ مورد، نه ۴۰۰۰مورد، بل به تعداد ۳۶سال که درتشکیلات بودم ۳۶۰۰۰مورد اتهام اخلاقی به من هم بزنید. این باعث شرف و افتخار من خواهد بود که درسازمانی بودم که من و همه اعضا، دریک فرقه تفکیک جنسیّتی، که حتی در سالن ها و …ورود و خروج زنان از هم جدا بود، اگراعضا یک لحظه به یاد همسران طلاق داده شده، می افتادند و یا نا خواسته خواب آنها را می دیدند و یاهرخوابی ازجنس مخالف، می بایست درنشست جمعی تحت نام غسل بیان کرده و برعلیه این غریزه بشری اظهار تنفر و گناه می کردند. اما رهبری عقیدتی مجاز بود، زنان همین اعضا را که با اجبار طلاق داده بودند، تحت عنوان شورای رهبری درمقابل او و البته بدون حضورمردان دیگر، روسری را بردارند… و برقصند….، اسم اینکار بجای «پرونده قطور اخلاقی»، «پرونده پاکبازی رهبری عقیدتی» شمرده می شد، درحالیکه این رهبری عقیدتی بود که درمقابل جنسیّت و «زن» پاک خودش را باخته بود.
گیرم که رجوی به من ۳۶۰۰۰ مورد اخلاقی نسبت داد. پاسخ را از «خیام» می شنویم:
«شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا شیخا، هر آن چه گویی هستم آیا تو چنان که مینمایی هستی؟»
درقسمتی ازکتاب حقیقت مانا درسال ۹۵ در البانی چنین نوشته ام:
رجوی در سال ۷۴ می گفت:«تیز بگویم! شما دوست ندارید خواهرانتان درموضع مسئول کار کنند وهژمونی دست آنها باشد، بلکه آنها را فقط برای این می خواهید که بیفتید روی آنها!. شما برادران شاشتان کف کرده!. چیه؟ زن می خواهید؟ مشکل همه شما چیزی نیست جزبحث «دوران»(جنسّیت و مسائل جنسی)، قرار بود تناقضات خود را برای مریم بنویسید و بدهید امّا این کار را نکردید وهمین تناقضات به مرور شما را درتشکیلات به این روزانداخته و دچارانفعال و درخود بودن وبریدگی کرده است».
«ممد آقا(محمد حنیف نژاد) هم درزمان شاه دربرابرکسانی که دنبال زن وزندگی درسازمان بودند وچنین حرفهایی می زدند گفت: «باباشما فکر می کنید ما تُ…نداریم؟ من خوب می فهمم که مشکل همه شما کجاست… ؛ شما که انقلاب نمی کنید معنی اش اینکه شاشتان کف کرده و دنبال «زن» هستید و به همین خاطررژیم هم تا حالا سرپا مانده و سرنگون نشده!»
« رجوی بعنوان رهبری عقیدتی می گفت:«… دکتر به بدن مریضی محرم است! من ( رهبری عقیدتی) نامحرم باشم؟.»
آدم بی شرم وقیح! تنها صدها نفرازبهترین دوستانم شهید شده اند. می گویی ۱۲۰۰۰ شهید شده اند، برگردن آنها طناب داربود، توچطور می توانی برگردن زنان اعضا ی سازمان، گردنبند طلا بیندازی ومدعی محرمیّت با بدن زنان باشی؟. کدام رهبری عقیدتی وکدام پیامبری چنین محرمیّتی برای خود قائل بود که توپیامبر دوّمش باشی؟. امام حسین که تو می گویی پیامبر جاودان آزادی است کجا درکربلا به یارانش گفت: من محرم بدن زنانتان هستم؟. اگراین جنایت ها و بی حرمتی ها و بی ناموسی ها را نمی کردی!، تا بدین حدّ خشمگین نمی شدم. وازدهان من چنین کلماتی بیرون نمی آمد. ببین به کجا رسانده ایی؟!. به خودم گفتم: سیامک این کلمات را ننویس! حذف کن!. درجا گفتم بگذارمردم ببینند وبدانند که به کجا رسیده ایم؟!. بگذار خون و خشم عصیانی ما را ببینند. چه چیز داریم پنهان کنیم؟!. می خواهیم محترمانه صحبت کنیم؟!. مگر کسی ما را محترمانه شکنجه کرده؟ مگر کسی محترمانه ما را دریده؟ مگر کسی محترمانه ما را به بازی گرفته؟ مگر کسی محترمانه لجن مالمان کرده …دیگر بس است سکوت وسکوت وسکوت! دیگر بس است خفقان دارالخلافه رجوی!. همچنانکه هفده سال قیمت شکنجه های تورا دراشرف ولیبرتی دادم و از آلودگی تو پاک ماندم، قیمت بر زبان آوردن حقیقت درون سازمان راهم خواهم داد. تصمیم گرفته ایم نه یک قیصر، هر قیصرملعونی چون تو را بزیر بکشیم وبنمایش بگذاریم وجود سراسر تهی اش را!.
۷) در این اطلاعیه آمده است:
« در مارس ۲۰۱۸یک مأمور شناختهشده اطلاعات آخوندها بهنام محمد جعفری در سایت خود موسوم به ”همنشین بهار“، گفتگویی علیه مجاهدین را با زنی بهنام فرشته خلج هدایتی (۶۰ساله) که در نروژ زندگی میکند منتشر کرد که اخیراً برای دروغپردازی علیه مجاهدین خلق به استخدام وزارت اطلاعات درآمده بود. دروغهای مشمئزکننده عقیمسازی توسط این زن با ناشیگری فوقالعاده تکرار شده بود »
طبق همین سند و نسبت دادن دروغ و اتهام زنی می توان در دادگاه برعلیه رجوی و سازمان مجاهدین اعلام جرم کرد. همین که تا کنون دراین باره سکوت شده و به دادگاه شکایت نکرده اند این باعث جری تر شدن رهبری شده است.
۸) دراطلاعیه آمده است:
« ۴بار اخراج و درخواست پناهندگی به عنوان یک ایرانی نزد مجاهدین»
بلا استثنا کسانی که ازسازمان مجاهدین جدا شده اند اما سکوت نکرده اند، چنین حکم اخراجی نصیب شان میشود. البته رجوی حق دارد و ازیک نظر درست می گوید. زیرا تمام اعضای سازمان حتی مسئولان اول سازمان درطی این سالیان، همگی نه ۴ بار بلکه بیش از۱۰ بارحکم اخراج ازسوی رجوی و تشکیلات گرفته اند، این شیوه و ترفند رجوی برای سندسازی حقوقی است، تا کسانی که جدا می شوند از آن بعنوان حکم اخراج بکارگرفته شود. وهمین امضا ها و همین برگه ها در تشکیلات و از زبان مسئولین سازمان و رجوی بعنوان سند افتخار مجاهد بودن شمرده میشود؟.
۹) حفظ اسرار پزشکی بیماران یکی از سوگندهای پزشکی است و پزشک حتی مجاز نیست اسرار پزشکی را به زندانبان و یا بدون اطلاع موکل به دادگاه ارائه دهد. اما مسائل پزشکی یکی از اهرمهای استفاده بر علیه اعضا در درون تشکیلات و همچنین جدا شدگان از سازمان مجاهدین است. انتشار اسنادی پزشکی جرم محسوب شده و قابل پیگرد در دادگاه است. نمونه هایی ازاین اسناد پزشکی در این اطلاعیه آمده است:
تشخیص و گزارش پزشک عراقی دکتر علی حسین متخصص زنان
و نتیجه بیو پسی در آزمایشگاه دکتر راجی الحدیثی
(۱۸و ۲۳و ۲۴ژوئن ۲۰۰۶)
گزارش دکتر غازی جواد متخصص رادیولوژی از سونوگرافی و فیبرومهای متعدد
(۲۲فوریه ۲۰۰۸)
گزارش عمل نمونهبرداری دکتر الفت نقاش متخصص زنان
و جواب بیو پسی آزمایشگاه دکتر لویی ادوارد
(۲۵سپتامبر و ۱۰اکتبر ۲۰۰۹)
۱۰) درباره کمک مالی در این اطلاعیه مدعی است:
« برخی از رسیدهای کمک مالی در آلبانی
«اذعان میکنم این کمکهزینه منهای هزینههای هنگفتی است که در جریان این سفر از خون وجان مجاهدین استوار در اشرف و لیبرتی به پای سلامت ما ریخته شده است. خودم را شرمنده و شکرگزار میدانم به امید جبران هر آنچه سازمان در این سالیان برایم کرده است».
این درحالی است که سازمان مجاهدین با کمیساریا قرارداد بسته بود تا هزینه زندگی جدا شدگان را خود به عهده بگیرد. هدف از اینکار درچنگ گرفتن و در کنترل خود داشتن جداشدگان درآلبانی جهت حفظ اطلاعات و ممانعت از درز فساد و جنایت و خیانت دراشرف و لیبرتی و آلبانی بود. بعلاو اینکه جدا شدگان پس از۳۰ سال زندگی دریک تشکیلات، هنگامی که درسن ۶۰ سالگی به جامعه آزاد وارد می شوند، هیچ سرمایه ایی و هیج وسیله زندگی، جز لباسی که برتن پوشیده اند، هیچ چیز دیگری ندارند و آن لباس هم با جامعه کنونی هیچ انطباقی ندارد، و ازقضا چنین لباس و پوششی باعث آزار روحی و روانی آنان میشود و تداعی تشکیلات اشرف و لیبرتی است و بسیاری ازافراد به محض جدا شدن، دراولین فرصت آن لباسها را به سطل زباله می اندازند.
توضیح اینکه همین بورژوازی که رجوی او را دشمن می داند و بقول او این بورژوازی و دولت ها غرق در استثمار و جنیسیت ( مسائل جنسی) و… هستند، هم اکنون در آلمان به من که ۳۶سال دریک سازمان تروریستی بودم و برسراین مسئله در بررسی پرونده پناهجویی خیلی حساس بودند!، فعلا ماهی ۳۸۹ یورو می پردازد. و در مرحله بعد از این میزان بیشتر میشود، با یک سوئیت مجانی، کلاس زبان مجانی و پرداخت بلیط ماهیانه مجانی، و با حل مسائل پزشکی در زمینه ای گوناگون، دارو و لوازم پزشکی مجانی، فیزیو تراپی مجانی و… برخلاف رهبری عقیدتی نه تنها از ازادی بیان و عقیده و یا حتی انتقادم نسبت به مسئولین کمپ و کمپ و…ممانعت نمی شود بلکه درکمپ قبلی اگر افرادی شیشه در و پنجره ساختمان رامی شکستند به این دلیل که «مست» بودند، هیچگونه جرم و اتهامی متوجه آنها نمی شود. این تفاوت یک کشور و دولت خارجی دشمنِ ، استثمارگر و غرق درجنسیّت و فساد و… است با « اسلام دمکراتیک و بردبار»ی که در این ۳۶ سال تنها و تنها بر روح و روان و جسم ما مغزسابی و سُم سایی و سم کوبی کرد.
۱۱) به روباه گفتند: شاهدت کیست؟ گفت: دُمم
در این اطلاعیه آمده است:
« کلیه اسناد در آرشیو مرکز امداد پزشکی مجاهدین موجود و قابلارائه به دادگاه است. از اینمیان فقط چند سند و نمونه به درخواست کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت برای افشا و رد دعاوی وزارت اطلاعات رژیم ایران در مورد عقیمسازی زنان و دروغهای خلج هدایتی در این خصوص، ارائه میشود. اگر اربابان اطلاعات بدنام آخوندی، مزدور مربوطه و دیگر مدعیان فرومایه راست میگویند بایستی از بابت ادعای خود به دادگاه مراجعه و شکایت کنند»
الف) هدف از طرح قابل ارائه بودن اسناد به دادگاه، طبل توخالی ارعاب و پنهان کردن چنته خالی خود است. اگر رجوی یک سرسوزن حقانیت و سند و مدرک داشت دقیقاً مثل داستان مجله اشپیگل به دادگاه شکایت می کرد تا بتواند ازتمام گزارش موجود، فقط دو متن کوتاه ( سربریدن و …را حذف کند و ازتمامت گزارش اشپیکل را حذف کند)، در برابر اتهام جراحی رحم و… می توانست مسئله را به دادگاه بکشاند و هیچ نیازی به تولید اطلاعیه سراسر مجعول شیطان سازی نبود!. به همین دلیل در یک اقدم زبونانه تدافعی بصراحت توپ توخالی دادگاه را به زمین طرف مقابل می اندازد و میگوید:« اگر اربابان اطلاعات بدنام آخوندی، مزدور مربوطه و دیگر مدعیان فرومایه راست میگویند بایستی از بابت ادعای خود به دادگاه مراجعه و شکایت کنند»؟
خارج از وقاحت نوع رهبری عقیدتی، درضرب المثل می گویند: طرف خیلی خوش تن و بدن است؟، لب خزینه هم می نشیند؟.
حتی اگر این رهبری بخواهد بازهم لب خزینه بنشیند، دادگاه جای لب خزینه نشستن و بکارگیری این سبک و سیاق شیطانسازی نیست، و از قضا بدلیل همین شیطان سازی، دروغ پردازی، پرونده سازی و اعتراف گیری می بایست درمقابل قاضی پاسخگو باشید. به همین دلیل رجوی و مجاهدین خلق که درعراق با پوتین های صدام گام برمی داشت اینک با دستکش هاس سفید دیپلماسی لابی های خود «اطلاعیه کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت (حمایتشده از سوی ۴۰۰۰ پارلمانتر در اروپا و امریکا) ) را به رخ می کشد، کما اینکه رجوی در اشرف و لیبرتی از «ناوگان وکلایش» سخن می گفت. وقتی کسی از رجوی نمی هراسد، دیگر نشان دادن مترسک ۴۰۰۰نفره و چنین تهدیدی محلی از اعراب ندارد. اگر می توانستی و جرأت داشتی خودت به میدان می آمدی. درچنین دادگاهی که با این موضوع شروع بشود، دیگر پایانش معلوم نخواهد بود. زیرا من و سایر دوستان و جداشدگان، بسیاری از پرونده ها را ازجمله « زندان های سال ۷۳ و ۷۶ و شکنجه و قتل» « شرکت کودکان در سنین زیر۱۸ سال درجنگ و ارتش ازسال ۶۰ تا فروغ جاویدان سال ۶۷ و تا سال ۱۳۹۰» « کشاندن بیش از۱۰۰۰نفر با فریب ونیرنگ به اشرف بعنوان کسب و کار و پول و حل کیس پناهندگی »« خودکشی ها در درون تشکیلات » » « قتل و سربه نیست کردن اعضا»« کشاندن افراد و فرزندان اعضای سازمان به اشرف درسال ۱۳۷۶( تحت عنوان میلیشیا)»« تهدید و ارعاب و سرکوب، قطع رابطه باجهان خارج، اعتراف گیری اجباری و حتی تهدید به آتش زدن اعضا» و دهها نمونه دیگر از این دست فساد و جنایت با اسناد و مدارک، اسامی و شاهدین را ارائه خواهیم داد. هیچ وکیلی نمی تواند در برابر اسناد جنایت بأیستد و از علنی و رسانه ای شدن آن درسطح جهانی جلوگیری کند. اگر رجوی می توانست چنین کند نیازی به الدوروم بلدروم «۴۰۰۰ وکیل» نمی گشت.
ب) موضوع گزارش مجله نروژی و مصاحبه های خانم فرشته هدایتی، درباره تشکیلات مجاهدین خلق و رهبری آن است. درحالیکه در مورد مجله اشپیگل، مجاهدین خلق بجای اینکه خود پاسخگو باشد وظیفه پاسخگویی را به شورای ملی مقاومت احاله داد؟. اما اینبار فضاحت بسا بیشتر است زیرا در استیصال و درماندگی کامل، و گریز از پا سخگویی وشفاف سازی، اینبار بجای جلو فرستان شورا، با یک عقب نشینی به پس شورا ، کمیته بین المللی در جستجوی عدالت( آلخو ویدال کوادراس) را جلو فرستاده و مأمور این پرونده( فرشته هدایتی) مربوط به تشکیلات مجاهدین کرده است؟.
آلخو ویدال کوادراس همان شخصی است در حزب دست راستی اسپانیا، افتضاح دریافت یک میلیون یورویی کمک مالی ازجانب سازمان مجاهدین در روزنامه های اسپانیا جنجال برانگیز گشت و این پرونده کمک مالی «مشکوک» درمجلس اسپانیا و همچنین مراجع قضایی آن کشور دردست تحقیق و بررسی است. بکارگیری چنین عنصری آنهم برای «جستجوی عدالت»؟ نشان از رهبری روباه نشانی دارد که دُمش را بعنوان شاهد در مقابل فرشته هدایتی بدست گرفته و نشان میدهد.
نشان به آن نشان که سازمان مجاهدین در پرده پوشی این فضاحت آنقدر درصدد پرده پوشی است که در اطلاعیه شورا در مورد مجله اشپیگل ازموضوع کمک یک میلیون یورویی …. بعنوان یک« دعوای سیاسی» در اسپانیا نام می بردتا اعضای داخل تشکیلات غارنشین بی خبر ازدنیا و حقایق در آلبانی ، متوجه این فضاحت نشوند که سازمان ماهیانه ۶ یورو به آنها پول میدهد( و آنهم نه پول نقد بلکه بصورت بُن برای خرید از فروشگاه داخل اشرف ۳ درآلبانی) و فقط دریک فقره، از آنچکه تاکنون برملا شده، یک میلیون یورو کمک مالی برای حزب دست راستی اسپانیا پرداخت می کند.
قسمتی از اطلاعیه شورا:« ۱۷. اشپیگل آنلاین در تاریخ ۲۳ژانویه نیز بار دیگر به انجام وظیفه پرداخت و با سوءاستفاده از یک دعوای سیاسی در اسپانیا فرصت را برای تاخت و تاز علیه مجاهدین مغتنم شمرد و مجاهدین را ”سکت” و ”شخصیت پرست” توصیف کرد که ”در ایران از پشتوانه کمی برخوردار است” و بهخاطر حضور در عراق” ایرانیها نه فراموش کردهاند و نه میبخشند.»
سال۸۹ همه به سالن امجدیه فرا خوانده شدیم مریم برای جذب آلخوویدال کوادرس نایب رئیس پارلمان اروپا و استفاده از او، یک میهمانی برای آلخوویدال وهمسر ودخترکوچک اش ترتیب داده بود. بصورت کال کنفرانس همه ما حضور داشتیم. مریم پیش ازشروع میهمانی و آمدن آلخوویدال به همه اعضا گفت:« می می خواهیم آقای آلخوویدال که معاون رئیس پارلمان اروپا است را جذب بکنیم، برای پیشبرد امورسیاسی سازمان دراروپا.»
عکس آلخو ویدال کوادراس در کنار مریم رجوی
با انداختن پروژکتوری به متن اطلاعیه سازمان مجاهدین می توان بخوبی دریافت شیطان سازی چیست و شیطان کیست. شیطانی که اینچنین با سیاه نمایی خانم فرشته هدایتی می خواهد خیانت، جنایت، فساد و تباهی خودشان را سفید سازی کنند.
در ماه دومی که از اشرف به لیبرتی رفتیم، خطاب به رجوی چنین سرودم:
” بخشایش ” ۱۳۹۱/۲/۱
آه
ای کُندۀ خیس خورده گناه ؟!
هیچ آتشی
نمی سوزاندت !
بگو :
چکارت کنند …؟!
تو”خود”
“خدای خویش” باش !
ازکتاب:«من آبی سرا و، سراب؟!»
ابتدا تیتر این گزارش « رهبری عقیدتی، شیطان و شیطانسازی » بود. هنگامی که به پایان گزارش رسیدم، «اتو مات» خودکار نوشتم:
چه رویی دارد این رهبر سرسگ را! سلامت باد
تیتر قبلی را حذف و همین را تیتر گزارش کردم . زیرا می بایست حقیقت را همیشه بدون روتوش نوشت و آئینه تمام نمایی از روح گزارش را، تیتر گزارش ساخت.
“زیر برق تکنولوژی ” ۱۳۹۱/۶/۵
زیرچترتکنولوژی
نورباران پروژکتورها
با سُس های ایدئولوژیکی
خویشتن را آراست
به زرق و برق
در کشاکش این قوس و قزح رنگین
رخ تاب می دهد
شکوهِ سلطنتی چُونین
واقعیت سرکش جاهی پنهان
وکمندی – سوی نگاهها
آه – فرو می ریزد به دل
وخونابی چشم ها
و”حقیقت” مبهوت !
لب اش را دندان گرفت و چید
ته مانده بُزاق را
“حنظلِ حقیقت” را
فرو میداد !
از چُنین فردیتی سُترگ-
شیفتۀ خود –
اینسان – آبی ایمان شکست !
آبیهای دیده
در شکست نور
سیاه گشت !
از باژانه هایی چُونین .
نور باید
از درون حقیقت خویش ببارد
نه از برون.
ازکتاب:«من آبی سرا و، سراب؟!» سیامک نادری
ضمیمه :
۱) https://news.mojahedin.org/i/
۲) در دفاع از فرشته خلج هدایتی و در دفاع از آزادی عقیده و بیان( سایت حنیف حیدر نژاد)
http://www.hanifhidarnejad.com/Hidarnejad/index.php?option=com_content&task=view&id=11898&Itemid=1
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.