حنیف حیدرنژاد- سازمان مجاهدین در وحشت از تاثیرات سیاسی- اجتماعی و پیامدهای حقوقی احتمالی فیلم “کودکان کمپ اشرف“، چند هفته است به روش های مختلف در ضدیت با این فیلم و در ضدیت با آزادی بیان و سینمای آزاد، وابستگان و نیروهای خودش را به اسامی مختلف وارد صحنه کرده و به نام آنها اطلاعیه صادر می کند. آخرین نمونه انتشار اطلاعیه ای در سایت مجاهد با عنوان “بیانیه جوامع ایرانیان شامل ۲۷۹ انجمن، جامعه و تشکل ایرانی در کشورهای مختلف جهان هواداران مجاهدین و پشتیبانان شورای ملی مقاومت ایران” می باشد.
بیانیه فوق در مخالفت با “بیانیه حمایت از آزادی بیان و نمایش مستند «بچههای کمپ اشرف» در جشنواره سالیانه فیلم گوتنبرگ” صادر شده است. این بیانیه را طیف قابل توجهی از افراد و شخصیت هائی با گرایش های مختلف فکری و سیاسی امضا کرده بودند. افرادی که مسئله آنها دفاع از آزادی بیان و حمایت از سینمای آزاد بود. اطلاعیه مجاهدین در حمله به این افراد آنها را “مزدوران وزارت اطلاعات” خطاب می کند. اتهام زدن هائی بی پایه و اساس و عاری از هر گونه منطق و استدلال که هر بار تکرار شده و نشان می دهد که این سازمان چطور با فکر و اندیشه آزاد ضدیت دارد.
سازمان مجاهدین همانطور که به لحاظ فکری- ایدئولوژیک آن روی سکه جمهوری اسلامی می باشد، در بسیاری موارد، در روش ها نیز از حکومت اسلامی کپی برداری می کند. در سال های اول انقلاب، هرگاه خمینی بر علیه نیروهای مخالفش سخنرانی می کرد، رادیو و تلویزیون دولتی اقدام به پخش اطلاعیه های حمایت و پیروی از “امام” می کردند. بعضی وقت ها خواندن لیست این گروه ها و انجمن ها چندین دقیقه طول می کشید. کمی بعد هم روزنامه های صبح یا عصر، همان اطلاعیه ها و اسامی بالا بلند آن گروه ها و انجمن ها را لیست و منتشر می کردند. هر چند برای نیروهای آگاه مشخص بود که این اسامی رنگارنگ، نیروهای خود رژیم هستند، ولی تا چندین سال این روش می توانست مردم عادی را فریب دهد. همچنین بعد از چنین سخنرانی های خمینی، نیروهائی که به “اُمت حزب الله” یا “مردم همیشه در صحنه” معروف بودند به خیابان ها ریخته و مراکز نیروهای سیاسی یا دانشگاه ها را مورد حمله قرار می دادند.
در واقع یکی از ویژگی های نیروهای توتالیتر، ایجاد تظاهرات و درگیری و ایجاد هرج و مرج با استفاده از سیاهی لشکرهای خود به نام “مردم، خلق، امتِ حزب الله” و … می باشد. پیراهن قهوه ای های هیتلر (Sturmabteilung auch bekant als Braunhemden) و پیراهن سیاهان موسولینی (Schwarzhemden) شناخته شده ترین این نمونه ها در فرهنگ سیاسی عصر حاضر می باشند. نیروهائی که به “فاشیست” معروف بودند. کار و مسئولیت این نیروها آن بود که هر جا لازم شود به اسم “مردم” حاضر شده و مخالفین را سرکوب و حذف کنند. جو رعب و حشت بیافرینند و ترس را آنچنان در لایه های مختلف جامعه گسترش دهند که هیچ فردی جرات مخالفت پیدا نکند. همین روش را نیروهای لباس شخصی هنوز در ایران با همان روش های وحشت آفرینی انجام می دهند. همه این اقدامات بدان خاطر است که حکومت مسئولیت نپذیرد و مردم هم بدانند که همیشه نیروهای سرکوبگرِ لباس شخصی در کمین آنها هستند و عدالتی هم در کار نیست که بخواهند به آنجا شکایت ببرند. به نظر می رسد در راستای همین سیاستِ حذفِ مخالفین است که سازمان مجاهدین در کنار ترور شخصیت و ایجاد رعب و وحشت، به پیشبرد خط ِ تهدید جانی از طریق نیروهای “آتش به اختیار” روی آورده است.
سازمان مجاهدین بجای ضدیت با موضوع کودک سربازانِ سابق در این تشکیلات و بجای تهدید یا صدور انواع اطلاعیه و انجام مصاحبه های گوناگون و بجای تولید کلیپ های فرمایشی- سفارشی، می تواند بطور رسمی گزارشی در مورد این موضوع منتشر کرده و از جمله به سوالات زیر پاسخ داده و پس از آن در یک نشست رسمی خبری که همه خبرنگاران آزاد بتوانند در آن شرکت کنند، به پرسش های آنها پاسخ دهد. گزارش سازمان مجاهدین باید از جمله به این پرسش ها پاسخ دهد:
– دقیقا چه تعداد کودک از عراق به کشورهای دیگر فرستاده شدند، در چه سنی، در چه تاریخی، به کدام کشورها فرستاده شدند؟
– این کودکان در کجا یا نزد چه کسانی زندگی می کردند و الان کجا هستند؟
– رابطه این کودکان که به کشورهای دیگر فرستاده شده با پدر و مادرشان و رابطه پدر و مادرها با فرزندانشان چگونه بود. آیا با همدیگر از طریق نامه یا تلفن تماس داشتند، اگر نه، چرا؟
– چند نفر از این کودکان اقدام به خودکشی کردند، چرا، وضعیت سلامتی آنها پس از اقدام به خودکشی چگونه شد؟
– چند نفر از این کودکان از خانه فرار کردند، دچار آسیب های روحی شده یا به بزهکاری کشیده شدند؟ چرا؟
– چند نفر از این کودکان به عراق بازگردانده شدند، در زمان بازگشت به عراق چند سال داشتند، چند نفر به سربازگیری کشیده شده یا به ارتش آزادیبخش مجاهدین “پیوستند”، چند نفر از این کودکان “پیوسته” به ارتش آزادیبخش، کشته شده یا فوت شدند- چرا و چگونه، چند نفر دوباره به کشورهای اروپائی- آمریکائی بازگشتند- چگونه؟
– چرا پس از اعلام آتش بس رسمی در تاریخ ۲۳/۱/۱۳۷۰ برابر با ۱۲/۰۴/۱۹۹۱، این کودکان به عراق و نزد پدر و مادرانشان بازگردانده نشدند؟
– اگر هدف از فرستادن کودکان به خارج از عراق نجات جان آنها از بمباران بوده است، چرا پس از اعلام آتش بس رسمی در تاریخ ۲۳/۱/۱۳۷۰ برابر با ۱۲/۰۴/۱۹۹۱ فرستادن کودکان به خارج از عراق همچنان ادامه داشته است؟ ۳۲۲ نفر از این کودکان پس از پایان حمله های ائتلاف به عراق، اعزام شدند، چرا؟ آنزمان جنگ دیگر تمام شده بود.
– این کودکان ابتدا از عراق به اردن و سپس از اردن به کشورهای مختلفی اروپائی اعزام و از آنجا به دیگر کشورها فرستاده شدند. اگر واقعا قصد سازمان مجاهدین نابودی ساختار خانواده نبوده است، می توانست این کودکان را در کشور پادشاهی اردن نگهداری کند و نیازی به اعزام آنها به کشورهای اروپائی نبود. در آنزمان سازمان مجاهدین روابط بسیار دوستانه و نزدیکی با حکومت پادشاهی اردن داشت. این کودکان می توانستند در اردن نگهداری و پس از اعلام آتش بس و پایان جنگ، به نزد خانواده خود در عراق برگردانده شوند.
– چرا سازمان مجاهدین بعد از بیش از سه دهه در مورد این کودکان گزارش منتشر نکرده است تا مشخص شود بر آنها چه گذشته و امروز کجا هستند و چگونه زندگی می کنند؟
در صورت طفره رفتن سازمان مجاهدین از این راهکار ساده، یعنی انتشار گزارش در مورد کودکانی که از خانواده جدا کرده است و بجای پاسخ به پرسش های فوق و در صورت عدم برگزاری کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران آزاد، مشخص می شود تمام اقداماتی که این سازمان در ضدیت با موضوع کودک سربازان انجام می دهد صرفا برای گمراه کردن افکار عمومی و با هدفِ در رفتن از روشن شدن حقیقت و فرار از پاسخ به مسئولیتش می باشد. در واقع دلیل اصلی سازمان مجاهدین از باز کردن راه های فرعی برای حاشیه سازی در مورد کودک سربازان، آن می باشد که این سازمان بهتر از هر کسی می داند، شفافیت در مورد این موضوع و کشیده شدن آن به رسانه های آزاد می تواند زمینه اقدامات حقوقی در کشورهای دمکراتیک بر علیه این سازمان را فراهم کند. موضوعی که می تواند پیامدهای بسیار جدی حقوقی – سیاسی با خود به دنبال داشته باشد. از همین روست که سازمان مجاهدین تلاش می کند صدای مخالفان را خاموش کرده یا با اتهام زنی مانع از فعالیت آنها شود.
مطالب مرتبط
سازمان مجاهدین و ضدیت با آزادی بیان و سینمای آزاد
سازمان مجاهدین و دروغ بزرگی به نام “نجات جان کودکان”
کودک سربازان در سازمان مجاهدین خلق (یک مجموعه گردآوری شده)
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.