مهدی ابريشم چی: « ما سلول خانواده را درايران فردا منفجر می کنيم.» مژگان پورمحسن

 

از جمله  رازهای درونی گروه رجوی که به يمن روشنگری های آقای سيامک نادری تا حدی رو شده است نگاه سران اين گروه به انسان، زن و مرد و خانواده بعنوان پايهٔ اجتماعی انسانی است. من برای هر فردی  در جامعه اين حق را قائلم که موافق يا مخالف موضوعی يا ديدگاهی باشد و بصورت شفاهی و کتبی از نگاه خويش دفاع کند خواه موافقانی داشته باشد خواه نداشته باشد. اين موضوع در مورد گروههای سياسی و مذاهب مختلف نيز صادق است.

وقتی گروهی يا قشری در قدرت است يا برای بدست آوردن قدرت تلاش می کند حق ندارد اعتقادات اساسی اش که با کشور و مردم رابطهٔ مستقيم دارد را مخفی نگاه داشته و هر وقت صلاح ديد همچون  شعبده باز از کلاهش خرگوشی را درآورد. رجوی سالهای طولانيست که بجز شعبده بازی برای نيروهايش کاری انجام نداده . نيروهايی که نه ارث پدری وی بلکه فرزندان مبارز ملت ايران بوده و هستند و نمی بايست انرژی کلان و عمر نازنينشان بيهوده تلف میشد و همچنان توسط اين رهبر حرام شده و از بين برود.

 

آقای سيامک نادری نوشته اند که مهدی ابريشم چی در سال ۱۳۷۹ در قرارگاه العماره و مصادف با اعزام نفرات برای عمليات داخل کشور و خمپاره زنيها می گفت: « ما سلول خانواده را منفجر می کنيم…خانواده مظهر فساد و استثمار است…» يکی از جديدالورودها به سازمان سؤال کرد: « پس توليد مثل چه ميشود، چون در اينصورت ديگر ادامهٔ نسل در کار نخواهد بود؟»؛ ابريشم چی جواب داد:

« می خواهيم توليد مثل نداشته باشيم. خانواده کانون فساد است، بايد منهدم شود. در آينده اگر خواستيم بيک صورت ديگر مسئله اش را حل می کنيم.» ( خارج از رابطهٔ زناشويی احتمالأ بشيوهٔ آزمايشگاهی)

هرذهن سالمی می پرسد اين تئوری ضد انسانی از کجا آمده؟ در کدام کشور قابل اجرا بوده و نتيجهٔ بدست آمده چيست؟ واقعيت اين است که در کشورهای دمکراتيک اگر رهبری سياسی يا مسئول حزبی چنين کلمات قصاری حتی در برابربرخی اعضاء حزبش ابراز کند او را سريعأ به متخصص روانی معرفی کرده و در بيمارستان بستری می کنند. چنين روان پريشی در غرب برای ديگران خطرناک محسوب ميشود و بهمين دليل از جامعه و ارتباط با ديگران منع شده و تا اين درجه از جنون در فرد وجود دارد صرفأ در محيطی بسته و تحت نظر پزشکان ميتواند بسر برد.

 

آنها که هنوز تحت عنوان مبارزه با آخوندها يا با بهانه قراردادن خون شهدا از اين ديوانگان زنجيری دفاع می کنند آيا به مسئوليتشان در امروز و فردای ايران فکر میکنند؟ آيا آنها حاضرند خودشان به رهنمود رهبرشان عمل نموده و خانواده (همسر و فرزندان) را طلاق داده و « ام الفساد» را بگفتهٔ رهبرشان منفجر نمايند؟ آيا حاضرند هم اکنون اين برنامهٔ آينده رهبرشان را به اطلاع فاميل و بستگان و دوستانشان برسانند؟ آيا حاضرند از مريم رجوی بخواهند که بعوض تکرار حرفهای دروغ بيايد و با افتخار اين پروژهٔ بی مانندش را برای ايران فردا در تلويزيونش رسمأ اعلام  کند؟

 

اينهم آيندهٔ درخشان کشور و مردم ايران به رهبری ماه تابان و سکولار و دمکرات و مسلمان و شيعهٔ رجوی. چهل سال آزگار خمينی ضد بشر از پيکر مجروح اين مردم مظلوم و ساده خون ريخت و بر درد و رنجشان لحظه به لحظه افزود و حالا آلترناتيو سکولار دمکرات اسلامی شيعه را ببينيد که سراندرپا نفرت از مردم ايران و کشور ايران می خواهد ديگر اين ملت وجود نداشته باشد. چنين برنامه ای هم بمذاق عربستان و امارات خوش می آيد هم بمذاق اسرائيل. چو ملت ايران نباشد آنها که هستند که ساکن وطن خالی از سکنه شوند.

براستی رجوی را ميشود فقط موجودی تمامأ عقده ونفرت نسبت به انسان، کشور ايران و مردم وطنمان تعريف کرد يا بدل همان خمينی جنايتکار که در بدو ورود به ايران پس از پانزده سال گفت که « هيچ احساسی ندارد.» ديديم اين «هيچ احساسی» وطن و مردم را بر باد داد؛ مجددأ مملکت داغان و مردم زجرکشيده مان را بدست ديوانهٔ متنفر از ايران و ايرانی ندهيم.

 

۲۲- ژوئيهٔ ۲۰۱۸

سایت حقیقت مانا – ۱شهریور ۹۷ – سیامک نادری