مجاهدین خلق، یک گروه سرکوبگر بسیار خطرناک هستند که ظاهرشان با یک عالمه مشاطه گری هم تبدیل به موجودات دمکرات و آزادی خواه نخواهد شد.
مجاهدین خلق، یک گروه سرکوبگر بسیار خطرناک هستند که ظاهرشان با یک عالمه مشاطه گری هم تبدیل به موجودات دمکرات و آزادی خواه نخواهد شد.
م. سخن
به کوشش برخی از فعالان محترم سیاسی، سایتی طراحی شده با برنامه ای معین برای برگزاری انتخابات آزاد در میان مردم ایران. امشب در برنامه ی «آخرین لحظه» جناب شهرام همایون، ایشان نام افرادی را که به عنوان نامزدهای اولیه معرفی شده اند و تقریبا تمام طیف های سیاسی از چپ و راست و میانه و اهل قلم و هنرمند و اهل رسانه را در بر می گیرد و تعداد نسبتا زیادی هم بودند در تلویزیون «کانال یک» خواندند که نام من هم یکی از آن ها بود.
من مدت هاست احساس می کنم که با تلخی و حرف های ناامید کننده ام، شبیه کسانی شده ام که از هر چیز و هر کاری ایراد می گیرند و هنوز اتفاقی نیفتاده با یک «نه» ی بزرگ، حس خرابکاری به تلاش کنندگان برای زیر یک سقف جمع کردن اپوزیسیون جمهوری اسلامی می دهند، بنابراین، سعی کرده ام و سعی می کنم که جلوی زبان ام را بگیرم، و اگر کاری قرار است صورت بگیرد، بدون این که حرفی بزنم که باعث از هم پاشیدگی و ایجاد نا امیدی در جمعی شود بگذارم آن کار انجام شود و نتیجه کارها در عمل مشخص شود.
اول از همه در اینجا ضمن تشکر از کس یا کسانی که نام مرا در فهرست فوق که همه از نام آوران هستند گذاشته اند سپاسگزاری می کنم. من سال هاست فقط نویسندگی سیاسی می کنم و مطلقا وارد فعالیت های سیاسی نمی شوم. علت هم دارد، که آن را بارها نوشته ام، و مهم ترین این علت ها، احساس به سرانجام نرسیدن کارها، با فرهنگ تشتت خواه و همه چیز خواه ما، و در نهایت اتلاف وقت و انرژی ست که می تواند صرف کارِ مهم تری، یعنی آگاهی دادن از طریق نوشتن شود.
بنابراین بدون این که قصد ناز و نوز کردن و از هم پاشاندن جمعی محترم داشته باشم، با نهایت تشکر، از حضور در این جمع خودداری می کنم.
من می توانستم به همین اندازه بنویسم و دیگر زیاد به عمق ماجرا نروم. خاصه این خروج و عدم حضور را کمی دیرتر اطلاع دهم. ولی برای این که این احساس به وجود نیاید که تحت تاثیر جریانی خاص، بر این جمع، اِشکال وارد می کنم، تصمیم گرفتم، خیلی سریع علت عدم حضور خود و بی فایده بودن این جمع به این شکل را بیان کنم. قطعا امکان اشتباه من بسیار است و ابدا اصراری ندارم که کسی دلیل مرا بپذیرد یا بپسندد. قصد شلوغ کاری نوشتاری هم ندارم و از صمیم قلب آرزو می کنم نهاد «راه رهایی ایران» به رهایی ایران دست پیدا کند.
بزرگ ترین اِشکالِ من به این جمع، حضور امثال مریم رجوی ها هستند.
دوستان «راه رهایی ایران» نشان می دهند که دموکراسی و آزادی انتخاب را با نامزد کردن امثال رجوی و مجاهدین خلق درست درک نکرده اند. احتمالا آن ها نگرانند که با کنار گذاشته شدن این دار و دسته، و دار و دسته های از درون جمهوری اسلامی بر آمده، انگ دیکتاتوری و مشابهت روش ها با نظام اسلامی به آن ها بخورد و به همین خاطر، هر بد اندیشی را به جمع شان راه می دهند. حذف این ها که قصد دارند با روی کار آمدن شان، بساط دمکراسی و سکولاریسم را جمع کنند، اسم اش دیکتاتوری نیست بلکه حفاظت از دمکراسی و منافع مردم ایران است. این کار با حذف آزادی خواهان توسط ج.ا. زمین تا آسمان فرق دارد و در همه ی دمکراسی های واقعی جهان هم این حذف وجود دارد.
عذر می خواهم از این زبان و نحوه ی گفتار صریح و بی پروایم ولی حقیقت برای من همین است.
این که امثال مریم رجوی، از اوج آسمان ها، به زمین بیایند و بپذیرند که در چنین جمعی به عنوان یک گروه سیاسی عادی حضور یابند، در باور من نمی گنجد. این ها برای خود خواب ها دیده اند و آرزوهای دور و درازی برای بعد از حکومت اسلامی دارند.
من، به عنوان یک ایرانی، به هیچ وجه نمی توانم بپذیرم، که به نام دمکراسی، اشخاص لچک به سر مذهبی یی که قرآن بر سر می گذارند و سیاست را توام با سینه زنی و نوحه خوانی و آدم کشی می کنند در چنین جمعی حضور یابند و من بخواهم یا بتوانم به اشخاصی از این گروه رای بدهم و به جمعی که دار و دسته ای خطرناک مثل مجاهدین خلقِ امروز، حضور دارند اِعتبار و امتیاز بدهم.
مجاهدین خلق، یک گروه سرکوبگر بسیار خطرناک هستند که ظاهرشان با یک عالمه مشاطه گری هم تبدیل به موجودات دمکرات و آزادی خواه نخواهد شد.
این ها بر اساس اصولی که برای من، معنای اپوزیسیون واقعا ایرانی و تحول خواه را تعریف می کنند، قابل هیچ مذاکره و همراهی یی نیستند. هرگاه، راس تا ذیل این سازمان، در هنگام فعالیت سیاسی، لچک های سازمانی شان را از سر بر داشتند، و شعار فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما را به تاریخ گذشته شان سپردند، و اصول اولیه ی دمکراسی و آزادی را در درون سازمان خود به اجرا در آوردند، آن گاه شاید بتوان باب مذاکرات اولیه را با آن ها گشود.
ما نمی خواهیم که از چاه خمینی در بیاییم و در گودال عمیق رجوی بیفتیم.
به همین ترتیب، حضور کسانی که خواهان تجزیه ی ایران هستند، در جمع ایران دوستان و آزادی خواهان بی معنا ست. حال هر که می خواهند باشند، و تعدادشان هر قدر می خواهد باشد.
اگر اتحاد، معنی اش نشستن در کنار مریم رجوی و آدم های تجزیه طلب باشد، من هرگز به چنین اتحادی تن نخواهم داد. دیگران البته هر چه بخواهند می کنند و ما هم همچنان بر حرف و نظر صحیح خودمان پای می فشاریم.
حال دیگر از نتیجه ی کار چنین جمعیتی چیزی نمی گویم که پاک ما را ناامید خواهد کرد. مثل جریان «فرشگرد» که انگار دیگر وجود ندارد و مثل جریان «ققنوس» که تا چندی بعد او هم وجود خارجی و موثری نخواهد داشت.
با پوزش از بدبینی خودم که به نظرم بر اساس منطق است.
اگر غیر از این باشد، من از اشتباه خود، عذر خواهم خواست و بسیار خوشحال خواهم شد که کار دوستان به نتیجه ی عملی برسد.
سایت حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.