سیامک نادری
هیچ ماده ای در جهان یافت نمی شود که بتواند دستهای خونین این دو جنایتکار درون و برون مرزی و پیشانی جنگی رژیم مبتنی برولایت فقیه و «رهبر قاتل» آنرا پاک سازد.
در این یک مقاله با ارائه مستنداتی توأم با بررسی و استدلال می تواند بعنوان آغازی جهت تحقیق در باره نقش قاسم سلیمانی، جنایتکار برون مرزی، و جنایتکار « ویژه» درون مرزی و ازجمله قیام آبان ۹۸ قرار بگیرد. هدف این است که بتوان با جمع آوری اطلاعات و شواهد، هرچه بیشتر بتوان چهره این جنایتکار نظام را چه در برون مرز، و بطور اخص آنچه پنهان مانده است چهره ی جنایتکارانه او در درون مرز شناسانده شود.
مباحث و عناوین مقاله:
روشنگری درباره قاسم سلیمانی جنایتکار برون و درون مرز، درسرکوب ۴ قیام بزرگ مردم ایران، بکارگیری تک تیراندازها در آبان۹۸، تئوری سازی و استدالال مردم فریبانه جنگ با داعش بمثابه دور کردن تهدید از مردم ومیهن؟، و توسعه انقلاب اسلامی با هدف کشورگشایی و تشکیل ام القرای اسلامی تحت رهبری « ولی امرمسلمین جهان ( خامنه ای)» کشاندن مردم ومیهن به جنگ های نیابتی خاورمیانه و نابودی سرمایه های ملی ایران، ابداع سپاه قدس؟، جهت تهاجم نظامی علیه کشورها، که درهیچ یک از ارتش کشورهای کنونی جهان، حتی «کره شمالی»، چنین نیروی رسمی برون مرزی جهت جنگ و تروریسم وجود ندارد.؟
تشییع جنازه سلیمانی و بسیج حکومتی، دال بر حقانیّت و مشروعیت نیست. هر دو جناح رژيم « صدور انقلاب» را منشاء قدرت خود میدانند، با این تفاوت و اختلاف که: اصلاح طلبان با «تعامل و مذاکره با امریکا»، و خامنه ای و اصول گرایان با عدم تعامل و مذاکره با امریکا می خواهند این سیاست بنیاد گرایی اسلامی را پیش ببرند.
تئوری «امنیّت نظام جمهوری اسلامی» توجیهی جهت بنیادگرایی و « صدور انقلاب »، دو ضربه استراتژیک به القرای اسلامی : ۱) کورتاژ ام القرای اسلامی. ۲) کشتن قاسم سلیمانی سمبل چرخش سیاست امریکا. ضربه اصلی نه کشته شدن قاسم سلیمانی، بل چرخش سیاسیت امریکا است.
جنایتکار برون مرزی و جنایتکار« ویژه » درون مرز
تک تیر اندازهای قاسم سلیمانی جنایتکار در قیام آبان ۹۸
قاسم سلیمانی درمنزل شهید مدافع حرم حسین محراب- شهید مدافع حرم «حسین محرابی»
ما نیازمند شناسایی تمام عیار چهره حقیقی قاسم سلیمانی و «جعبه سیاه سپاه برون مرزی قدس»، وعلت و ضرورت تشکیل این سپاه صدور جنگ و تروریسم و دخالت در امور داخلی کشورها و از همه مهمتر نقش این جنایتکار و نیروی سپاه قدس در سرکوب داخلی و از جمله نقش تک تیر اندازهای سپاه قدس در کشتار آبان ۹۸ هستیم.
تشکیل چنین سپاهی جهت دخالت نظامی درامور دیگر کشورها در هیچیک از ارتش دولت های کنونی جهان سابقه ندارد، کما اینکه سپاه پاسداران انقلاب « اسلامی» بدون قید نام «ایران»، بیانگر کار کرد فرامرزی( صدور انقلاب وتروریسم) درجهان است. این الگو با اندیشه ی خون و خوی کشتار و کشور گشایی و بسط ایدئولوژی اسلام، مشابه همان روش پیامبر اسلام است در ۱۴۰۰سال پیش می باشد.
مردم ما در تمامیت شان نیازمند هستند چهره و نقش حقیقی قاسم سلیمانی در تحکیم پایه های رژیم جمهوری اسلامی و « جعبه سیاهِ » سپاه برون مرزی قدس در سرکوب و کشتار تظاهرات مردم ایران در چها رقیام سال ها ۷۸، ۸۸، دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تا اینک و امروز را بشناسند.
مردم ما می بایست اهداف رژیم ولایت فقیه و خامنه ای( بعنوان ولی فقیه مسلمین جهان!) در جنگ با داعش را بشناسند، زیرا پیش از داعش، گروه طالبان با همان اندیشه و سبک و سیاق داعش وجود داشت و رژیم جمهوری اسلامی بهیچوجه سودای جنگ با آنان را نداشت. اختلاف ازجایی آغاز شد که داعش شهر موصل درعراق را اشغال کرد و به بسط حکومت خود بعنوان خلیفه اسلام( درمقابل خلیفه و ولی فقیه مسلمین جهان! )قد برافراشت.
مستقل از هر نوع تحلیل بر اساس مجرّدات ناب ذهنی و خارج از واقعیت های درصحنه سیاسی و نظامی ، حقیقت این است که: پدیه ای چون « داعش» تنها می توانست به کشورهایی که در بحران جنگ داخلی و آوارگی و…بسر می برند ( سوریه و عراق) امکان نفوذ یافته و قد علم کند. کمااینکه غیر از عراق و سوریه، در هیچیک از کشورهای دیگر امکان نفوذ و دوام وبقا سیاسی و نظامی نیافتند. به همین دلیل نام بردن از «داعش» بمثابه تهدیدی برای میهن ومردم ایران، و اشاعه این نظر و تئوری ساده سازانه و فریبکارانه، تنها و تنها بسود منافع خامنه ای و حاکمیت ولایت فقیه بود، تا بتواند با این بهانه به اهداف نفوذ توسعه طلبانه خود جهت هژمونی بر حلال شیعی و ازجمله در سوریه و عراق دست یابد.
همچنانکه درطی این سالیان عناصر اصلی رژیم جمهوری اسلامی بارها نیّات فریبکارانه ی با صدای بلند اعلام کرده اند:« لبنان و عراق و یمن و سوریه و…عمق استراتژیک ما است و ما برای دفاع از امنیّت خود[ قیام مردم ایران] خاکریزهایمان را نه در ایران، بلکه در خارج از ایران کشیده و خاکریزهای امنیت کشور را ، درخارج از کشور برقرار ساخته ایم.» آيا نیازی به توضیح واضحات است که هر نوعی از حمایت از مدافعان حرم و مبارزه با داعش توسط رژیم ( بعنوان تهدیدی علیه کشور ایران) ؟، چیزی جز این است که خود را به ناشنوایی در برابر حقایق بزنند.؟
Jan 26, 2020 ایران اینتر نشنال:
نقش قاسم سلیمانی در افغانستان چه بود؟
« ارتباط رژیم ایران و طالبان و نقش قاسم سلیمانی در افغانستان»
گزارشی از نرگس هورخش
لینک ایران اینتر نشنال :
مردم ما باید بدانند اگر با داعش بمثابه تهدیدی برعلیه کشور ومیهن خود مخالف هستیم، بطریق اولی هرگز نمی توانیم در میهن خود درطی این چهار دهه حاکمانی داشته باشند که در ریشه ها و در نظر و عملکرد، پا به پا و نعل به نعل داعش بسایند.
انفجار حرم امام هشتم شیعیان در مشهد
اگر خامنه ای و قاسم سلیمانی و « مدافعان حرم» تا بدین حدّ مدعی و شیفته حرم در سوریه هستند، و همین نیروها که خود را تاریخاً «غلام» رضا می نامند و به آستان بوسی او رخ و پیشانی می سایند، نمی بایست حرم امام هشتم شیعیان(امام رضا و ضامن آهو) را درخاک خود و مشهد مقدس؟، منفجر کنند.
انفجار حرم امام هشتم توسط رژیم جمهوری اسلامی در۳۰ خرداد ۱۳۷۳، وزارت اطلاعات رژیم جهت توطئه علیه مجاهدین خلق این انفجار را به آنها نسبت داد.
برای چنین اسلام و رهبران آن، و قاسم سلیمانی و ابراهیم رئیسی عضو هیأت مرگ در قتل عام ۶۷، که آیت الله منتظری در باره آنها می گوید:« به نظر من بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده از اول انقلاب تا حالا انجام شده است، این کاری است که به دست شماها انجام شده است… در آینده تاریخ ما را محکوم میکند و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند.» چیز عجیبی نیست یکروز حرم امام و پیشوای عقیدتی و مقدس خود را منفجر کنند و روز بعد به آیین غبار روبی آن بیشنند.
قاسم سلیمانی و ابراهیم رئیسی در غبار روبی از حرم امام هشتم شیعیان در مشهد
انفجار حرمین امام هادی و عسگری در سامرا
درجه پایبندی و عرض ارادت؟ و چاکری؟ این حاکمان در انفجار حرم امام هادی و انفجارحرم و گنبد امام یازدهم حسن عسگری در سامرا ( پدر امام زمان، مهدی موعود، ناجی انسان و…) در ۱۳ اسفند سال ۸۴ مشخص شده است.)
داعش پدیده ای آنی ، خلق الساعه، و جدیدی نیست. پیش از اینکه پدیده ای با نام داعش در سال ۱۳۹۳ درموصل عراق ظهور کند، درهمان سال ۱۳۶۰ همین خون و خوی بهیمی شکنجه و کشتار، و زجرکش کردن انسان توسط حاکمان فقیه در ایران را شاهد بودیم:
نیازی به ارائه نمونه های بیشمار از چنین احکامی وجود ندارد، زیرا در این چهار دهه هر ایرانی( جدای از مخالف یا موافق رژیم) خود شنیده و تجربه کرده است.
در قتل عام ۶۷ بیش از ۴۰۰۰ تن از زندانیان در کمتر از ۲ماه حلق آویز و اعدام شدند، قتل های زنجیره و سلسله ای از قتل و جنایت و شکنجه ها تا اینک و امروز ادامه داشته و خواهد داشت. زیرا چنین خون و خوی بهیمی، ماهیّت اسلام و خلیفه و ولی فقیه آن است.
این احکام برخاسته از ایدئولوژی اسلام و پیامبر و امامان شیعه و خلفای پس از آن است، تا جهنمی را بر روی زمین برعلیه مخالفانشان ایجاد کنند که در قرآن وعده داده شده است. داعش پدیده جدیدی نبوده و نیست. زیرا خدای جبار خود داعشی اولین بود، و تا اینک و امروز آیات کین و انتقام و غضب اش شلاق کش روح و روان و جان های مردم ما جاریست.
اگر چه در ظاهر امر قتل یک شخص بی گناه مثل اینکه که همه را کشته باشی، اما درجهت منافع اسلام همچنانکه خمینی می گوید، هر امری مجاز است.
«هر کس نفسی را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته است.»
« أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا» آیه ۳۲ سوره مائده
نیکیتا اسفندانی دختر۱۴ساله یکی از نوجوانانی است که بیگناه به مغز او شلیک کرده اند.
کسی که پیشانی ابراهیم رئیسی عضو هیأت مرک را می بوسد، هرگز عجیب نیست که به پیشانی دختر ۱۴ ساله ایرانی شلیک کند. زیرا هر دو این اعمال یک هدف را دنبال می کنند:
سخن و عمل حاکمان اسلام سراپا متضاد و متناقض است. آنجا که به کلام علی و نهج البلاغه در خطبه ۲۷ برمیگردد. علی درقبال سربازان معاویه که گوشواره را از گوش زن یهودی ربوده بودند، میگوید:« هرکس با شنیدن این خبر از اسف و اندوه بمیرده بر او هیچ ملالی نیست و سزاور مردن است.»
اما کشتن نوجوانان و مردم در آبان ۹۸ برای حفظ اسلام و ادامه حاکمیّت خامنه ای واجب شمرده میشود.
سراسر آیات قرآن بر چنین شدت عمل در خشونت و جنگ حکم را صادر کرده است:
آيه ۲۹ سوره فتح: « والذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم.»
« يا ايها النبي جاهد الکفار و المنافقين واغلظ عليهم.» سوره توبه، آيه 37
«اي پيامبر! با کافران و منافقين جهاد کن و بر آنها ساخت بگير! (و در مورد آنها خشونت به کار ببر!.»
« و ليجدوا فيکم غلظهً.» توبه، آيه ۱۲۳
«آنها (کافران) بايد در شما شدت و خشونت احساس کنند.»
«« فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوایییلَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ. » آیه ۵ سوره توبه
« پس چون ماههاىِ حرام سپرى شد، مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهى به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند، راه برایشان گشاده گردانید، زیرا خدا آمرزنده مهربان است.»
تاجاییکه در سراسر جهان همین عملکرد تابعی از ایدئولوژی اسلام است. بطور مثال در طی این چهار دهه هیچگاه ولو یک مورد از این جنایاتی که در ایران بدست حاکمان فقیه صورت گرفته است، توسط آیت الله سیستانی نفی و محکوم نشده است.
حتی کشتار آبان ۹۸ که جهانی در مقابل این کشتار و نقض حقوق اولیه بشر، حد اقل در لفط و در رسانه ها سکوت نکرده محکوم کرد. اما نه تنها هیچ صدای اعتراض از حوزه نجف و آیت الله سیستانی بعنوان مرجع تقلید( فرای عراق) برنخاست، بلکه بنا به شعارهای مردم در قیام آبان ۹۸، خامنه ای را « رهبر قاتل» می نامیدند و در دی ماه عکسهای قاسم سلیمانی را به آتش می کشیدند، آیت الله سیستانی بمناسبت کشته شدن قاسم سلیمانی به خامنه ایی عرض تسلیت ارسال می کند« شهادت سردار عالیقدر آقای قاسم سلیمانی رحمت الله علیه»
لاجوردی و سلیمانی دو پیشانی جنگی نظام در درون و برون مرز
قاسم سلیمانی آن روی سکه لاجوردی (جلاد درون مرز)، درعملیات برون مرزی جنایتکار رژیم در صدور انقلاب و ام القرای اسلامی بود. بهترین تعبیر از نقش قاسم سلیمانی بعنوان فرمانده همه جانبه توسط خامنه ای صورت گرفت و او را:« رهبر سیاسی و نظامی » نامید. این دو جنایتکاران درون و برون مرز اصلی ترین عناصر جنگ و جنایت و نسل کشی هستند.
همچنانکه لاجوردی جلاد(۱) پیشانی جنگی درون مرز، و نفرشماره یک خمینی در سالهای ابتدایی دهه ۶۰ درسرکوب و قلع وقمع مبارزین و گروه های سیاسی بود، از سال ۱۳۷۶ قاسم سلیمانی پیشانی جنگی برون مرزی رژیم ولایت فقیه را نمایندگی میکرد. ویژگی هر دو این جنایتکارن حیطه وسیع و تام الاختیارآنان بود، این دو نیروی ویژه حفظ و صدرور انقلاب، بلحاظ اقتصادی نیز با استفاده از قدرت و امکانات در تأمین هزینه ها بصورت مستقل و خودگردان عمل می کردند. همچنانکه لاجوردی از مصادره اموال توسط دادستانی… و کار و تولید زندانیان سیاسی در بند جهاد در اوین جهت هزینه های امور دادستانی و زندانها بکار می گرفت.
جنا یتکاران تام الاختیار
قاسم سلیمانی همچون پیشانی جنگی درون مرزی ( لاجوردی) از این قدرت برخوردار بود که نمایندگان مجلس و وزرای دولت و حتی وزیر خارجه او یعنی جواد ظریف را دور بزند و بشار اسد را جهت دیدار باخامنه ایی به ایران بیاورد و بدون خبردار شدن و حضور وزیر خارجه جمهوری اسلامی با خامنه ای ملاقات کند؛ تاجایی که حتی قهر و استعفای ظریف را در پی داشت.
پرشیا دایجست – سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تایید کرد که این وزارت خانه در هیچ سطحی از سفر بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به ایران اطلاع نداشته و این بی اطلاعی تا پایان سفر حفظ شده است.
همچنانکه در پیامی به ژنرال پترائوس گفته بود:« تو باید با من توافق کنی، دیپلماتهای ایرانی و دیگران را فراموش کن».
توصیف ظریف ازجانب امریکا به « ماله کش اعظم» خلاف حقیقت نبود. زیرا وزیر خارجه اصلی در « دولت بزرگتر و پنهان ام القرای اسلامی» که حکم «دولت اصلی و استراتژیک نظام» را دارد، کسی نبود جز قاسم سلیمانی. هرکجا که رد پایی از صدور انقلاب و تروریسم وجود دارد، سرنخ آن به قاسم سلیمانی می رسد: بمب های کنارجاده ای در عراق برعلیه نیروهای امریکا با بیش از ۴۰۰۰کشته. جنگ ۶ روزه لبنان. مرد اصلی پرونده عراق. جنگ حوثی ها دریمن. موشک باران و کشتن اعضای غیر مسلح و بی دفاع سازمان مجاهدین در عراق و لیبرتی.
چنین عنصری که قابلیت های جنگ های نامتقارن و جنگ جبهه ای و تروریسم و قدرت حل وفصل مسائل سیاسی و استراتژیک در صحنه را یکجا دارا بود. بلاتردید پیشانی جنگی برون مرزی رژیم جمهوری اسلامی، کُلت در دست خامنه ای که می توانست به هرکجا نشانه روی و شلیک کند.
عکس ملاقات خامنه ای و با بشار اسد با حضور قاسم سلیمانی
ساختار سپاه و تزریق نیرو بر اساس شرایط سیاسی و نظامی
سپاه پاسداران شامل ۵ نیرو، با مأموریتهای متفاوت است
۱) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۲) نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۳) نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۴) نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۵) سازمان بسیج مستضعفین
و همچنین «ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » مسئولیت هماهنگی و فرماندهی نیروهای پنجگانه را بر عهده دارد.
ستاد مشترک درشرایط مختلف سیاسی و نظامی ( عملیات درون مرزی و برون مرزی)، بنا به درخواست های فرماندهی پنجگانه سپاه و ازجمله نیروی قدس( قاسم سلیمانی) می توانند برای انجام مأموریت از سایر نیروهای سپاه درخواست «نیروی تحت امر» نموده و با تزریق این نیروی «تحت امر» به سپاه تحت فرماندهی خود، آنها را در پشتیبانی و یا عملیات رزمی تحت مسئولیت خود بکار بگیرند.
به همین دلیل شرکت نیروی قدس و نیروهای تابعه( حشدالشعبی و…) درسرکوب تظاهرات و قیام مردم ایران، امری در چارچوب دفاع از رژیم جمهوری اسلامی است. به همین جهت شرکت نیروی قدس و قاسم سلیمانی درسرکوب داخل کشور پدیده ای غیرمعمول نبوده ونیست. همچنانکه ازنام این نیروی پیداست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند و بار وشأن ایدئولوژیک دارند. به عبارتی حتی هیچ ضرورتی در تقدم و تأخر دربکارگیری پسوند «ایران» و «اسلام» برنام سپاه پاسداران وجود ندارد، زیرا اصالت با اسلام است و نه ایران؛ و در همین حد اشارت بدان در این مقاله کافی است.
قاسم سلیمانی جنایتکار جعبه سیاه برون و « درون مرز»
سلیمانی و نیروی قدس در کشتار آبان ۹۸
اگر لاجوردی مسئول سرکوب و «حفظ انقلاب » در داخل کشور بود، قاسم سلیمانی مسئول سیاست «صدور انقلاب» بود، با این تفاوت که از تجربه قاسم سلیمانی در سرکوب داخل میهن و درون مرز نیزاستفاده می شد.
کد خبر 983244
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ – ۱۹:۱۹
عکس/ دیدار سرلشکر قاسم سلیمانی با خانواده شهید مدافع حرم
سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی صبح امروز ۲۰ مرداد ماه، با حضور در منزل شهید مدافع حرم، شهید حسین محرابی، با خانواده ایشان دیدار کردند. مشرق
کشته شدن عضو نیروی قدس بدست جوانان در شهر شادگان
عبدالحسین مجدمی از فرماندهان نیروی قدس
و از نزدیکان قاسم سلیمانی در کشتار آبان ۹۸
عبدالحسین مجدمی یکی از فرماندهان نیروی قدس و از نزدیکان قاسم سلیمانی ….بود که در ماهشهر به کشتار مردم دست زده بود.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا،شهید عبدالحسین مجدمی از مدافعان حرم، یار سردار سلیمانی و فرمانده بسیج دارخوین از توابع شهرستان شادگان استان خوزستان، بامداد امروز بر اثر حمله مسلحانه افراد ناشناس و نقاب دار به خانهاش، به شهادت رسید.
عبدالحسین مجدمی در کنار قاسم سلیمانی در فروردین ۹۸
شبکه خوزستان، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، خبر داد که :«عبدالحسین مجدمی از نیروهای سپاه قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران و نزدیکان قاسم سلیمانی» بوده است. او همچنین از نیروهای اعزامی به سوریه بوده که سپاه پاسداران آنها را بهعنوان «نیروهای مدافع حرم» مینامد.»
جنایات قاسم سلیمانی در داخل ایران
قاسم سلیمانی فرمانده سرکوب تظاهرات مردم ایران بود. تک تیر اندازهای سپاه قدس یکی از سرکوب کنندگان کشتار آبان ۹۸ بودند. همچنانکه دوماه پیش از آن، به دو تن از مسئولین عراقی گفته بود:« اگر این تظاهرات در ایران بود ما می دانستیم چطور سرکوبش کنیم.»
کما اینکه یکی از عناصر رژیم پیشتر چنین وعده ای برای سرکوب و بکارگیری گردانهای ساخته شده « توسط سپاه قدس» را داده بود:
گفت: رییس دادگاه انقلاب تهران، موسی غضنفرآبادی پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۷
« اگر ما انقلاب را یاری نکنیم، حشدالشعبی عراقی، فاطمیون افغانی، زینبیون پاکستانی و حوثیهای یمنی خواهند آمد و انقلاب را یاری خواهند کرد.»
بخشی از این نیروهای حافظ «انقلاب» که غضنفرآبادی از آنها نام برد توسط سپاه قدس در ابتدا برای جنگ درسوریه به خدمت گرفته شدند و تحت عنوان «مدافعان حرم» شناخته میشوند. این نیروها بعدها در جریان جنگ داخلی دریمن، نیز شرکت داشتند. گردانهایی از کشورها مختلف که با پرداخت حقوق ماهیانه، در جنگ های نیابتی رژیم جمهوری اسلامی شرکت میکنند. آنروی سکّه ی بکار گیری این گردان ها در برون مرز، بکارگیری آنها در سرکوب داخل مرز و همچنین در قیام دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ است:
می گوید:« نیروهای شبه نظامی که در سالهای اخیر توسط سپاه پاسداران در کشورهای همسایه ایجاد شدهاند انقلاب را یاری کنند.» کما اینکه چنین چشم اندازی به حقیقت پیوست و نیروهای تابعه سپاه قدس درسرکوب مردم ایران شرکت داشتند. همچنانکه پیش از این نیروهای حشد الشعبی( عراق) در فروردین ۹۸ بهنگام سیل درشهرهای جنوبی ایران، با پرچم و ستون زرهی و خودروهای نظامی وارد شهرهای جنوبی ایران شده و در انجا مستقر شدند. و درپاسخ مخالفین ورود حشد الشعبی به داخل مرزهای ایران، عنوان شد که این نیزوها جزئی از نیرو های اسلام و انقلاب اسلامی است.؟
منبع: سایت زیتون
عکس غضنفرآبادی رئیس دادگاه انقلاب درکنار قاسم سلیمانی
ورود حشد الشعبی به ایران به دعوت قاسم سلیمانی
19.04.2019 دویچه وله تاریخ
حضور شبهنظامیان خارجی در مناطق سیلزده ایران؛ اعتراضها و نگرانیها
« ورود شبهنظامیان خارجی به ایران زیر عنوان “کمک به سیلزدگان” با موجی از اعتراض مواجه شد. چند نماینده مجلس این اقدام را “نقض قانون اساسی” میدانند. برخی هم علت حضور آنان در ایران را “سرکوب” اعتراضات مردمی عنوان میکنند.»
« عبدالکریم حسینزاده، نماینده نقده در مجلس شورای اسلامی، در توییتر نوشته است: «آیا ارتش و سپاه به اندازه کافی نیرو نداشت؟ آیا فراخوان مردمی دادیم و کسی نیامد که حشدالشعبی و فاطمیون وارد مناطق سیلزده شدند؟ گیرم که نیاز بود، چرا بدون اطلاع و مجوز دولت و مجلس؟.»
« همچنین روزنامه کیهان نوشته بود که مدافعان حرم” از عراق، افغانستان و پاکستان به دعوت قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس، بازوی برونمرزی سپاه پاسداران، به ایران آمدهاند.»
عدم اعتماد و هراس رژیم از نیروی سرکوب خودی
رژیم جمهوری اسلامی و خامنه ای از شکاف و تردید درعدم همراهی احتمالی نیروی سرکوب داخلی وابسته به نظام درمقابله با قیام و شورش مردم هراس دارند بویژه اینکه این قیام ها ادامه یافته و گسترش یابند و درصورت اعتراضات وسیع و توده ای مردم، ناچار میشوند از گردان های حشدالشعبی ، فاطمیون ، زینبیون و حوثیهای استفاده کنند. کما اینکه در سال ۸۸ و وجود نیروهای سرکوبگری که بزبان عربی صحبت می کردند وهمچنین در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ درشبکه های مجازی از بکارگیری این نیروها و بطورمشخص درماهشهرسخن رفت.
همچنانکه درسخنان غضنفرآبادی رییس دادگاه انقلاب تهران درباره بکار گیری نیروهای شبه نظامی خارجی در داخل کشور برای اولین بار توسط یک مقام قضایی در رژیم جمهوری اسلامی مطرح میشد:
« حداقل ۱۵ گروه شبه نظامی وابسته به ایران فقط در عراق و سوریه فعالیت داشته اند. حشد الشعبی که به بسیج عراق معروف است. گردان فاطمیون یکی از گروه های شبه نظامی شیعه حاضر در سوریه است که بسیاری اعضای آن را افغانستانیهای مقیم ایران تشکیل میدهند. گردان زینبیون متشکل از شیعیان پاکستانی مقیم ایران هستند. حوثی ها یا جنبش انصارالله. همچنین سپاه بدر، گروه عصائب اهل حق، حزبالله لبنان، حزبالله سوریه ، گردان ابوالفضلالعباس یا لواء ابوالفضل العباس، گردان لواء ذوالفقار، سرایا السلام، سرایا الخراسانی، کتائب حزبالله، حزبالله عراق، کتائب سیدالشهداء و حرکه النجباء کتائب امام علی، نیروهای شبه نظامی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی هستند.
علمالهدی که شناخت خوبی ازماهیّت نیروی قدس دارد، می گوید : «سفیر انگلیس باید تکهتکه شود…اگر دست نیروهای حاج قاسم میافتاد تکه بزرگش گوشش بود.»
ابو عزرائیل در کنار قاسم سلیمانی
حمایت سمبلیک خامنه ای از تک تیراندازها
حمایت سمبلیک خامنه ای از تک تیراندازها را می توان از استفاده سلاح تک تیر انداز قناسه بجای سلاح کلاش که مرسوم بود در نمازجمعه تهران را نیز مشاهده کرد:
اسلحه ای که رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه امروز به دست گرفته بودند، چه بود؟ + عکس
۲۷ دی ۱۳۹۸ – ۱۷:۴۲
« ظهر امروز نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار گردید
به گزارش شهرآرانیوز، رهبر معظم انقلاب امروز در نمازجمعه تهران، دراگانوف(قناصه)؛ یا همان تفنگ تکتیراندازان را همراه داشتند.
این تفنگ برای هدف قرار دادن چهرههای شاخص دشمن در عملیات کمین از فاصله دور بهکار برده می شود.
این اسلحه روسی است ولی ایران مدلی بهسازیشده از آن تولید کرده است.
بنابر آموزههای اسلام، مستحب است که امامان جمعه سلاح بهدست گیرند تا نشان دهند جامعهاسلامی حتی در نماز آمادگی رزمی دارد.» عکس: مهر
پیش از این نیز خامنه ای تک تیر قناسه را بطور سمبلیک در نماز جمعه بکار برده بود.
دلیل استفاده رهبری از سلاح قناسه در خطبه های نماز عید سعید فطر چیست؟
يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۲ ق.ظ
منبع: پایگاه سایبری استان خوزستان
حضرت امام خامنه ای سال قبل در خطبه های نماز عید سعید فطر 93 از اسلحه برنو استفاده نمودند ، اما اینکه امسال 1394 حضرت آقا از سلاح قناسه استفاده نمودند میتواند دلایل بسیار فراوانی را به همراه داشته باشد…ایشان نیز به صراحت اعلام کردند که دست از حمایت از دولت های اسلامی بر نخواهیم داشت.
قناسه سلاحی است که از فرسنگ ها دورتر، میتواند هدفی را بزند و از پای بیاندازد، از دیدگاه حقیر این نوع انتخاب سلاح، دو جنبه ممکن است داشته باشد
۱) سلاح قناسه، سلاح تخصص معظم له است که این نشان از آمادگی رزمی دارد ….
۲) سلاح قناسه بدلیل اینکه اهداف دور دشمن را میتواند هدف گیری نماید، ممکن است رهبری با این نشان دوم، بخواهد به دشمنان ایران اسلامی بفهمانند که نقشه راه را میدانیم…
لینک :
http://saiber89.blog.ir/post/570
همچنانکه سلیمانی به دیدار خانواده کشته شدگان نیروی قدس می رفت، خامنه ای نیز حمایت معنوی خود را از آنها دریغ نمی کرد و با رسانه ای کردن این دیدار ها، نیروی قدس و مدافعان حرم؟ و…را باد درجهت ولی امرمسلمین جهان که خود باشد باد میزد.
روزنامه مشرق ۸ فروردین ۱۳۹۷
عکس/ دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدای فاطمیون
رهبر معظم انقلاب شب گذشته همزمان با میلاد امام جواد(ع)، با خانواده شهیدان «حسین محرابی» و «مصطفی عارفی» از لشکر فاطمیون دیدار کردند.
قاسم سلیمانی سردمدار سرکوب قیام ۱۳۷۸
در سرکوب جنبش اعتراضی دانشجویی ۱۸ تیر سال ۷۸ حمیدرضا مقدمفر مشاور فرهنگی و رسانهای سپاه آشکار ساخت که متن پیشنویس نامه تهدیدآمیز ۲۴ فرمانده سپاه به سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۸ توسط قاسم سلیمانی تنظیم شده و از دیگران امضا گرفته شده بود و خود یکی از امضا کنندگان آن بود. همچنانکه تا این زمان نامی از قاسم سلیمانی درمیان نبود و پیش از درگیری با داعش درصحنه سیاسی و عرصه رسانه ایی چهره اش برجسته نمی شد. پس از این بود که خامنهای او را « شهید زنده» نامید و در حالیکه با افزایش نفوذ و اهمیت نیروی قدس در سال ۱۳۸۹ به درجه سرلشکری که که بالاترین درجه نظامی در جمهوری اسلامی رسید.
جنایات قاسم سلیمانی پیش از ظهور داعش در سوریه
وزیر دفاع سوریه به نقش قاسم سلیمانی در سرکوب معترضان غیرمسلح در حمص در سال۱۳۸۹ پیش از تشکیل داعش و گروههای بنیادگرا اعتراف کرد. جنایاتی که قاسم سلیمانی مرتکب شده خواه ناخواه مورد به مورد پرده از برون خواهد افتاد و آن دسته از بارکشان خامنه ای و حامیان قاسم سلیمانی، با هر باند رولی از قبیل «ملی گرا»، «چپ»، «سکولار»، ضد جنگ؟» «ضدبنیادگرایی و ضد داعش؟» و انواع «سلبریتی» های نان خور حکومتی همسو با خامنه ای دروغهای افسانه ای در باره این جنایتکار و مغز متفکر نظامی اسلام، و یا « خالدبن ولید» یکه تاز جهان اسلام و مدل شیعی ساختند و پرداختند. اگر چه با ورود حماقت آمیز این سردار بی مغز و متوّهم با هواپیمای قابل ردیابی به فرودگاه بغداد، همه دروغ سازی ها فسانه شد.
لینک:
همچنانکه در سال گذشته در تلویزیون میهن تی وی گفتم:« شکنجه ای« بنام صندلی» سال ۱۳۶۲ابتدا درگوهردشت کرج در مورد من( نگارنده) و حسن افتخارجو ( هم سلول من و یکی از جانباختگان قتل عام ۶۷) صورت گرفت و من این نوع شکنجه را درسال ۱۳۹۰ توسط نیروهای پلیس دولت سوریه برعلیه زندانیان سوری را دیدم.
کما اینکه نقش قاسم سلیمانی در سرکوب قیام عراق بر علیه حاکمان فاسد نقش داشت:
“سفر قاسم سلیمانی به عراق برای آموزش مقابله با اعتراضات”
« آسوشیتدپرس از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه به بغداد یک روز پس از شروع اعتراضات در عراق خبر داده است، دو مقام ارشد امنیتی عراقی که در جلسه دیدار با سلیمانی حضور داشتهاند و نخواستهاند نامشان فاش شود به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتهاند که قاسم سلیمانی با اشاره به نمونه سرکوب اعتراضات در ایران، راه و روش سرکوب اعتراضات را به مقامات امنیتی عراق معرفی کرده است. او گفته است: « ما در ایران میدانیم چه رفتاری با معترضان بکنیم. این اتفاق در ایران افتاد و ما توانستیم آن را کنترل کنیم.»
روز پس از دیدار سلیمانی از بغداد زد و خورد میان معترضان و نیروهای امنیتی در عراق خشونتبارتر شد و شمار کشته شدگان از ۱۰۰ نفر گذشت. تکتیراندازان ناشناس هدفمندانه سر و سینه تظاهرکنندگان را هدف گلوله قرار میدادند. در عرض کمتر از یک هفته نزدیک به ۱۵۰ معترض کشته شدند.»
وحدت استراتژیک هر دو جناح در صدور انقلاب
قاسم سلیمانی دستهای خونین سیاست خارجی نظام است و
وزارت خارجه رژیم و جواد ظریف، دستکش های سفید استتار جنایت
سیاست خارجی جمهوری اسلامی اساساً دست های خونینی درتروریسم و صدور انقلاب و تشکیل ام القرای اسلامی دارد. قاسم سلیمانی دستهای خونین سیاست خارجی نظام است، و وزارت خارجه رژیم و جواد ظریف، دستکش های سفید آن. این دو مکمل هم هستند، وزارت خارجه دستکش های سفیدی است که دستهای خونین قاسم سلیمانی جنایتکار و نیروی قدس را می پوشاند.
بی دلیل نیست که امریکا جواد ظریف را ماله کش اعظم رژیم می نامد. خامنه ای قاسم سلیمانی را بعنوان یک رهبر نظامی وسیاسی و فرمانده میدانی ( همه جانبه) یاد کرد. قاسم سلیمانی نماینده مورد اعتماد و تام الاختیار خامنه ای در منطقه و فرزند معنوی و ایدئولوژیک پیشبرد منویّات ولایت فقیه و ولی امر مسلمین جهان برای تشکیل هلال شیعی و حتی فراتر از این هلال شیعی درخاورمیانه، مترصد هر جایی پایی در امریکای لاتین و بوسنی هرزه گووین و… می گشت و آثار دست های خونین او در همه جا وجود دارد.
دخالت و حضور سپاه قدس در کشورهای منطقه مهمترین ابزار تقویت و تحکیم قدرت جمهوری اسلامی در داخل کشوربود.
به همین دلیل شعارهایی مردم در تظاهرات و در دوقیام اخیر «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و یا «…سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن» « کی گفته که دشمن ما امریکا ست – دشمن ما همین جاست» و… بدین معنا است که مردم دخالتهای نظامی منطقهای را عامل هدر دادن منابع و ثروت ایران، تنش با کشورهای منطقه و جهان و مشخصاً با امریکا، و مشروعیت بخشیدن به سرکوب داخلی و خواسته های خود میداند. بنا به همین معنا و مفهوم و شعارهای مردم، قاسم سلیمانی آنطور که رژیم و ایادی داخلی و خارجی آن می گویند نه سردار ایران؟، بلکه سردار حفظ نظام و دوام و بقا خامنه ای و در زبان صریح مردم« رهبر قاتل» است.
هیج ماده ای در جهان یافت نمی شود که بتواند دستهای خونین این دو جنایتکار درون و برون مرزی و پیشانی جنگی رژیم مبتنی برولایت فقیه و «رهبر قاتل» آنرا پاک سازد.
تفاوت اصلاح طلبان و اصول گرایان درسیاست « صدور انقلاب»
در سال ۱۳۹۴ هنگامی که درکمیساریا در آلبانی مقابل هیئت امریکای جهت پذیرش اقامت درامریکا مصاحبه میکردم، به آقای دیگو که متخصص پرونده مجاهدین خلق بود بهمراه نماینده ای از وزارت خارجه و وامنیت داخله، در باره سیاست خارجی رژیم و جواد ظریف توضیح دادم هر دو جناح رژیم خامنه ایی و باند اصول گرایان و اصلاح طلبان و ازجمله وزیر خارجه آن جواد ظریف، معتقد به صدور انقلاب و تروریسم هستند و این سیاست را منشاء قدرت خود میدانند و از« کتاب سبز» نوشته جواد ظریف سخنان وی را ارائه دادم که تنها تفاوت این دو باند و جناح در این است که خامنه ایی و اصول گرایان معتقد به رابطه و تعامل و مذاکره با امریکا نیستند، اما اصلاح طلبان رابطه وتعامل با امریکا را درجهت بسط سیاست خارجی و «صدور انقلاب» خود لازم و ضروری می بینند ( ۲ ):
بی بی سی
آیتالله خامنهای و جواد ظریف؛ دو نگاه متفاوت به رابطه ایران و آمریکا
شهیر شهیدثالث روزنامهنگار و تحلیلگر
- 21 ژوئیه 2015 – 30 تیر 1394
« جواد ظریف (کتاب سبز):« معتقدم که ما از تعامل مستقیم کمتر ضرر میبینیم، چون واسطهها چه دولتی و چه شخصی نه صداقت دارند و نه مسائل ما را بهدرستی میفهمند و نه پیامها را درست منتقل میکنند. در تمام موارد، در انتقال پیامها، به صورت ضمنی و حتی در برخی موارد بهصراحت، نگرانیها، منافع و برداشتهای واسطهها محوریت دارد نه منافع و نگرانیهای ما و یا منافع و نگرانیهای آمریکا.»محمد جواد ظریف
« از دید ظریف “تعامل به معنی رابطه دوستانه نیست. هیچ دو کشوری رابطه کاملاً دوستانه ندارند و من اعتقاد دارم که روابط ما با آمریکا هیچگاه دوستانه نخواهد بود. چرا چنین است؟ ظریف چنین توضیح میدهد:
« به خاطر این که مدعی دیدگاهی هستیم که بعد جهانی دارد. هیچ رابطهای نیز با میزان قدرتمان ندارد و به منشأ دیدگاهمان برمیگردد. چرا مالزی این مشکلات را ندارد؟ به خاطر این که مالزی دنبال یک تغییر در نظام بینالمللی نیست… این چنین رسالتی در ذات انقلاب ما وجود دارد که به نظر من نه تنها الزاماً خطرناک نیست بلکه منبع قدرت است.” ظریف بر این خصیصه تاکید میکند و میگوید: “ما بدون اهداف انقلابیمان وجود خارجی نداریم. حداکثر به کشوری مانند پاکستان تبدیل میشویم. آنچه که ما را از دیگر کشورها متمایز کرده، همان برجستگیهای اهداف انقلابی ماست»
اختلاف دو جناح جنگ و جنایت تا همین هفته پیش نیز در رسانه های رژیم بازتاب داشت:
روزنامه «جوان» وابسته به سپاه پاسداران چهارشنبه دوم بهمنماه۹۸،
جوان:« آمریکا برخلاف عرف بینالملل سردار سلیمانی را ترور کرد، اما منافع ملی ایجاب میکند، به سمت کاهش تنش با آمریکا از راههای دیپلماسی برویم! این چکیدهای از دیدگاه یک فعال سیاسی اصلاحطلب است!… این درست همان سیاستی است که آمریکاییها و طرفهای هم پیمان آنها بارها تأکید کردهاند که باید از طریق تشدید فشارهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را وادار به دادن امتیازهای دیگر ( بخوانید تسلیم) کنیم.»
آخرین خبر در زمینه این تضادها، تظاهرات برعلیه جواد ظریف است:
خبرگزاری ایسنا: تعدادی از معترضان به سخنان اخیر وزیر خارجه کشورمان در گفتوگو با نشریه آلمانی اشپیگل با سردادن شعارهایی در مقابل وزارت خارجه تجمع کردند.»
تجمعکنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی در انتقاد به سخنان ظریف، شعارهایی از جمله مرگ بر سازشکار، ظریف حیا کن ، وزارت خارجه را رها کن، مرگ بر ضد ولایت فقیه ، مرگ بر منافق سازشکار ، نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا ، حرف ما یک کلام انتقام انتقام، خونی که در رگ ما است هدیه به رهبر ما است، مذاکره با دشمن ، خنجر زدن به میهن و … سر دادند.
جایگاه ویژه و بلاجایگزین قاسم سلیمانی
جایگاه ویژه قاسم سلیمانی شاخ جنگی رژیم و اهمیّت بلا جایگزین او در سطح داخلی و منطقه ای، معنا و مفهوم پیدا میکند. سلیمانی به عنوان اصلیترین عنصر پیشبرد سیاست منطقهایِ خامنه ای در ملاقات با ژنرال پترائوس آمریکایی گفته بود:
«شما باید بدانید که من، قاسم سلیمانی، سیاست ایران را در مورد عراق کنترل میکنم و به جز عراق، کنترل سیاست ایران در سوریه، افغانستان و غزه را بر عهده دارم. …تو باید با من توافق کنی، دیپلماتهای ایرانی و دیگران را فراموش کن».
کما اینکه بشار اسد را بدون اطلاع وزارت خارجه و رئیسجمهور برای دیدار با خامنه ای به تهران بیاورد، و به دیدار پوتین برود.
قاسم سلیمانی جعبه سیاه جنایات برون مرزی رژیم بود. حتی تا امروز مشخص نیست چند نفر ایرانی و یا در جنگ سوریه و تحت عنوان «مدافعان حرم» و یا چه تعدای از اعضای سپاه و نیروهای تحت امر آن در عراق، لبنان، سوریه، فلسطین، بحرین، یمن و کرانه رود غربی اردن کشته شدهاند. همچنانکه رهبری و بیت و نهاد های وابسته به او از هرگونه تحقیق و تفحص معاف هستند، نیروی قدس نیز بسا با دست بازی بیشتر در جنایت و چپاول و اهرم های افتصادی خود، و خارج از بودجه تخصیص یاقته درمجلس، ازهرگونه شفافیت بری بوده و تمام عمکلرد آن سرّی و بمثابه جعبه سیاهی است که تنها تعداد بسیار معدودی از بالاترین عناصر نیروی قدس از آن مطلع هستند.
اعتراف سایت دیپلماسی ایرانی در فقدان قاسم سلیمانی در عراق
سایت دیپلماسی ایرانی (رژیم ) شرایط دشوار رژیم درعراق و از بلاجایگزینی نقش قاسم سلیمانی ارائه داده است:
« ایالات متحده که تصمیم دارد به ماموریت خود در عراق ادامه دهد، بی شک از حمایت کردها و سنی ها استفاده خواهد کرد. اما برای ایران در رابطه با کشور همسایه، یک مشکل بزرگ تر وجود دارد و آن، یافتن فردی با نفوذ سردار سلیمانی در عراق برای نزدیک ماندن به دولت بعدی است. در تظاهرات اخیر عراق، مردم اعتراض خود را به فساد و سوء مدیریت اقتصادی و مشکلات اشتغال ابراز داشته اند و از آنجایی که دولت در بغداد را به تهران نزدیک می دانند، بسیاری از شعارها رنگ و بوی ضد ایرانی نیز داشته اند. رایزنی های سردار سلیمانی با گروه های مختلف سیاسی در عراق و همکاری های او با نیروهای بسیج مردمی عراق (حشد الشعبی) در حمایت از دولت عبدالمهدی تاثیرگذار بود و حتی نزدیک به یک ماه مانع از پذیرش استعفای او توسط مجلس شد. حتی در برخی گزارش ها، رسیدگی به ناآرامی های اخیر و رایزنی از اهداف سفر آخر سردار سلیمانی به بغداد اعلام شد. اما ایران اکنون فرمانده بانفوذ خود را از دست داده، … … چشم انداز نفوذ ایران در عراق چندان خوب به نظر نمی رسد. در حالی که ایران تحت فشار تحریم های ایالات متحده با مشکلات قابل توجه اقتصادی مواجه شده…».
لینک :
تشییع جنازه و بسیج حکومتی دال بر مشروعیت نیست
همچنانکه بسیج رژیم در تشییع جنازه بهشتی و خمینی دلیل بر مشروعیت ارتجاع و جنایت نبوده و نیست، بسیج حکومتی جهت مراسم تشییع جنازه سلیمانی نیز مشروعیت برای جنایتکاران نمی آورد. اگر چنین بود نظام فاشیسم هیتلری، مشروع ترین نظام ها بود. اگر چنین است، کره شمالی با ۹۹ و۹۹ درصد مرد بالاترین مشروعیت سیاسی را دارا است. نمایش قدرت دولتی و دومینوی فروپاشی دولت های بلوک شرق، و در رأس آن شوروی ملاک حقیقت است. اگر این رژیم وخامنه ای تابدین حد مشروعیت دارند می بایست جهت قدرت نمایی خود، اجازه برگزاری تظاهرات مدنی مخالفان برای یک روز برعلیه تمامیت رژیم را بپذیرد. ؟
حافظه تاریخی تشییع جنازه راینهارد هایدریش
فرمانده گشتاپو ملقب به قصاب پراگ
تشییع جنازه در فاشیزیم هیتلری و فاشیزم اسلامی
کما اینکه تشییع جنازه راینهارد هایدریش(راینهارد تریستان اوگن هایدریش) فرمانده گشتاپو ملقب به قصاب پراگ که آدلف هیتلر او را «مردی با قلب آهنین» نامید، نشانه مشروعیت و حقانیت این جنایتکار و فاشیزم هیتلری نبوده و نیست.
لینک تشییع جنازه راینهارد هایدریش:
https://twitter.com/hafezeh_tarikhi/status/1213733054549811200?lang=en
تریبون زمانه:
تشییع جنازهای فاشیستی: از فرمانده گشتاپو تا فرمانده قدس!
نویسنده : محسن ابراهیمی
«هیتلر بزرگترین نشان افتخار آلمان نازی را بر تابوتش نصب کرد و دستگاه پروپاگاندای نازیها برای او تشییع جنازه بزرگی سازمان داد. تشییع جنازه ای بسیار بزرگتر از آنچه دستگاه پروپاگاندای حکومت اسلامی برای قاسم سلیمانی سازمان داده است.
حکومت اسلامی بیست سال تمام کرور کرور پول و اسلحه و مزدور به پای فرمانده قدسش ریخته بود تا بتواند بر روی جنازه های مردم لبنان و سوریه و عراق برای اسلام سیاسی در حال احتضار “هلال شیعی” بسازد. و قاسم سلیمانی برای تحقق این هدف با قساوت تمام در سرکوب مردم منطقه مخصوصا سوریه نقش ایفاه کرده بود.
قابل انتظار بود. حالا که قصاب سوریه به آرزوی همیشگی اش که نوشیدن شربت شهادت در عراق – ولو از دست شیطان بزرگ – نصیبش شد، حکومت اسلامی دستگاه تبلیغاتی و همه امکانات لشکری و کشوریش را به راه انداخت تا تشییع جنازه ای بزرگ سازمان دهد. تشییع جنازه ای که قبل از آمریکا مردمی را بترساند که همین دو ماه پیش قاسم سلیمانی گله های چاقوکش حشدالشعبی را برای سرکوبشان به خوزستان ریخته بود. تشییع جنازه ای که روح قصاب سوریه را همچون روح قصاب پراگ در خدمت بقای جسم پوک حکومت اسلامی قراردهد!…» نقل از تریبون زمانه
ورای همه ی گرد وخاک بپا کردن در تشییع جنازه قاسم سلیمانی جهت ایجاد فضای کاذب از مشروعیت توده ای نظام و جنایاتش راه می اندازد، مشروعیت و پایگاه اجتماعی رهبر نظام میزان شرکت کننده در نماز جمعه دی ۹۸ماه حقیقت پیش روی ما است:
“حزب یک درصدی” رهبر ایران
نماز جمعه خامنه ای در بی بی سی
ناظران میگویند؛ چند نفر در نماز جمعه آیتالله خامنهای شرکت کردند؟
- سعید برزین روزنامهنگار 23 ژانویه 2020 – 03 بهمن 1398
تحقیق در مورد نماز جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ به امامت آیتالله علی خامنهای نشان میدهد که:
یک – حدود ۱۲۹ هزار نفر در این نماز جمعه شرکت داشتند.
این رقم حدود یک درصد جمعیت تهران و حومه است. – دو
سه – این رقم نسبت به پنج سال گذشته کمابیش ثابت مانده و اندکی افزایش داشته که تغییر چشمگیری نیست.
چهار – رقم یک درصد، به لحاظ امکان بسیج حزبی، رقم قابل توجهی است.
پنج – ضعف طرفداران آقای خامنهای در تعداد نیست بلکه در برقراری گفتگو با جامعه بزرگتر ایرانی است.
“حزب یک درصدی” رهبر ایران
عکس زیر مصلای تهران را از آسمان نشان میدهد. بررسی این تصاویر و اطلاعات مرتبط نشان میهد که “حدود ۱۲۹ هزار نفر” در نماز جمعه آقای خامنهای شرکت کردهاند.
لینک ضمیمه است:
https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-51205748
تئوری «امنیّت نظام جمهوری اسلامی»
توجیهی جهت بنیادگرایی و « صدور انقلاب »
آیا تامین امنیت رژیم جمهوری اسلامی، بطور واقعی منوط و عطف به حضور نظامی فرا مرزی درمنطقه و… می باشد.؟ و یا اینکه بهانه و توجیهی نزد مردم ایران و افکار عمومی است و با تبلیغ و القاء هراس از « حفظ امنیّت در داخل ایران» جهت مشروعیت بخشیدن به دخالتهای نظامی برویمرزی جمهوری اسلامی، بویژه در منطقه پر کشاکش و بحرانی جنگ ها در خاورمیانه است.؟
آیا وجود داعش در سوریه بطور واقعی خطری برای امنیّت مردم ایران به شمار میرفت.؟ آنهم در حاکمیّت رژیمی که درکشتارمردم ایران و خاورمیانه و تروریسم درجهان، شانه به شانه داعش می ساید؟.
مطابق کدام مصوبه ی قانونی هزاران تبعه کشورهای دیگر، از افغان، پاکستانی، هندی، ویمن وعراق، لبنان، فلسطین و سایرمهاجرین… را به میدان جنگ سوریه فرستاده شدند.؟
« قانون اساسی» نهادینه شده رژیم ولایت فقیه چیزی جز رسالت جهانی و کشورگشایی و برپایی و حاکمیت اسلامی برطبق آیات قرآن و سیره پیامیر اسلام نبوده و نیست. رژیمی که حتی از انفجار حرم امام هشتم شیعیان درسال ۱۳۷۳ در مشهد ابایی ندارد. زیرا « مکر و خدعه» لازمه پیشبرد اسلام و کسب پیروزی و قدرت است. چرا که «حفظ نظام» اوجب واجبات است. و خداوند نیز خود بزرگترین مکر کنندگان است(آیه قرآن).
براین اساس حفظ نظام نیز، تنها از طریق تئوری بسط جهانی اسلام امکان پذیر است. بلکه در زیر چتر این تئوری حتی صلح و سلام و رحم کردن به « حرم امامان شیعه» چه در ایران( انفجار حرم امام هشتم شیعیان) و چه درعراق و انفجار حرم امام عسگری و… جایز نیست. آنچیزی که جایز است حفظ و بسط نظام جهان اسلامی است.
کمااینکه خمینی گفته بود که حفظ نظام اوجب واجبات است و حتی میتوان احکام اولیه را تعطیل کرد . او در ۲۱/۱۰/۶۶ خطاب به آیت الله خامنهای نوشت:
« حکومت را که به معناى ولایـت مطلقه… بر جمیع احکام فرعیه الهیه تقدم دارد…حکومت…یکى از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تـمـام احـکام فرعیه حتى نماز و روزه و حج است. حاکم مى تواند مسجد یا منزلى را که در مـسـیـر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند، حاکم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدى که ضرار باشد در صورتى که رفع بدون تخریب نـشـود، خـراب کـند. حکومت مى تواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یـک جـانـبـه لغو کند و مى تواند هر امرى را چه عبادى و یا غیر عبادى /است / که جریان آن مـخـالف مصالح اسلام است، از آن، مادامى که چنین است جلوگیرى کند. حکومت مى تواند از حج که از فرایض مهم الهى است، در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست موقتا جلوگیرى کند.»
دو ضربه استراتژیک به القرای اسلامی
۱) کورتاژ ام القرای اسلامی
درهم شکستن خاکریزهای رژیمی که خود را ام القرای اسلامی می نامید و خاکریزهای خود را درخارج از میهن می چید، اینک با تظاهرات مستمر درلبنان و عراق در ۵ماه اخیر برعلیه فساد و دخالت خارجی( ایران) و پایان جنگ در سوریه و آتش بس و مذاکرات صلح دریمن و… کورتاژ ام القرای اسلامی درمنطقه است. زیرا فرو ریزش خاکریزها در خارج …همچون ساعت شنی، خامنه ای را ناگزیر می کند خاکریزهای متناسب با شرایط جدید در داخل میهن بنا کند. راستی کدام خاکریز و قدرتی است که بتواند درمقامل سیل مردم بأیستد. حضور انبوه مردم و سیل توده ایی همان وحشتی است که تمام دیکتاتوران را بخود می لرزاند. قیام آبان ۹۸ و ادامه آن در دیماه نشان میدهد که خامنه ای و رژیم نی توانند از این «وضعیت قرمز» دردرون مرز خلاصی یابند .
۲) کشتن قاسم سلیمانی سمبل چرخش سیاست امریکا
ضربه اصلی نه کشته شدن قاسم سلیمانی، بل چرخش سیاسیت امریکا است.
ضربه ای که خامنه ای از کشته شدن قاسم سلیمانی دریافت کرد، فراتر از فقدان این فرمانده یکه ی سپاه قدس در برون مرزبود؛ زیرا خامنه ای فهمید که ضربه سخت تر و هولناکتر ازمرگ قاسم سلیمانی، ضربه ایست که بر بنای صدور تروریسم وارد شده است، تغییر سیاست و واکنش بسیار قوی و کوبنده امریکا است، کما اینکه اروپا نیز به کشته شدن قاسم سلیمانی روی خوش نشان داد. سیاست خارجی امریکا مثل یک کرگدن است که اگر چه به سختی میچرخد اما وقتی این کرگدن و سیاست خارجه امریکا چرخید، از این پس قدرت منحصر بفرد نظامی اش را به تمام و کمال به بنمایش می گذارد. این چرخش سیاست و حمله مرگبار امریکا اصلی ترین ضربه به امیال ولی فقیه مسلمین جهان در بسط حاکمیّت ام القرای اسلام است.
کماینکه موضعگیری بعدی مسئول پرونده ایران آقای برایان هوک همین را نشان میدهد:
خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه سوم بهمن ۹۸- ۲۳ ژانویه۲۰۲۰
برایان هوک، قاآنی را به سرنوشتی مشابه قاسم سلیمانی تهدید کرد
« برایان هوک، سرپرست گروه ویژه ایران در وزارت امور خارجه آمریکا به اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس هشدار داد. هوک گفت چنانچه قاآنی همان سیاست قاسم سلیمانی را در پیش گیرد، به سرنوشتی مشابه سرنوشت او دچار خواهد شد… از ادامه سیاست سلیمانی در منطقه پرهیز کند.»
برایان هوک در مصاحبهای در داووس با روزنامه الشرق الأوسط گفته است که هشدار او به اسماعیل قاآنی، تهدید جدیدی نیست. هوک به نقل از دونالد ترامپ، رئيس جمهوری آمریکا گفته است:
«هرگونه حمله به آمریکاییها یا منافع آمریکا با واکنش قاطع این کشور روبهرو میشود»
رئیس گروه ویژه ایران در وزارت أمور خارجه آمریکا گفته است:«این تهدید جدیدی نیست. رئیس جمهوری آمریکا همواره گفته است که او از منافع آمریکاییها با قاطعیت تمام دفاع میکند. برایان هوک در ادامه گفته است: «به باور من رژیم ایران اکنون متوجه شده است که آنها نمیتوانند به آمریکا حمله کنند و حمله آنها بدون پیامد بماند.»
لینک دویچه وله:
رادیو فردا: ۰۸بهمن ۱۳۹۸
ترامپ، قاسم سلیمانی را «بزرگترین تروریست دنیا» نامید
آقای ترامپ اظهار داشت: «ما ابوبکر البغدادی را از بین بردیم…ما قاسم سلیمانی، این بزرگترین تروریست دنیا را از بین بردیم؛ او (در آن شب) با کسی بود که تنها تنفر را ترویج میکرد… سلیمانی یادش رفته بود که برای آزادی اورشلیم باید با اسرائیل وارد جنگ شود؛ او بلند میگفت که اسرائیل باید از بین برود؛ و برای اختلافافکنی این حرفها را میزد؛ اما اورشلیم آزاد شده است؛ و اکنون یک شهر دموکرات است که به (پیروان همه ادیان) خوشامد میگوید.»
اگر چه حمله تلافیجویانه رژیم با اینکه وعده «انتقام سخت» میداد، و حتی به تعداد پیامبران و۰۰۰ ۱۲۴حمله وعده میدادند؟، اما از قضا همین وعده و تهدیدهای طبل های تو خالی عناصر مفلوک و درمانده شده مقامات سیاسی و نظامی رژیم…، نشان از ترس و وحشت خامنه ای بود و درعمل تنها یک سوله از پیش هماهنگ شده را هدف قرار دادند.؟ این بمعنی سرخ کردن صورت خود با سیلی و عقب نشینی و هراس و وحشت رژیم و خامنه ای از تغییر سیاست امریکا، همراه با قدرت منحصر به فرد یک ابرقدرت است.
حمله به سفارت امریکا درعراق نشان داد رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی شیعی آن درعراق ازدیواربسیار بلند تراز قد شان بالا رفتند. و بردیوار«سفارت امریکا» در عراق شعار نوشتند « فرمانده ما قاسم سلیمانی است» است و فرماندهان حشد الشعبی عکس یادگاری گرفتند. اینک پسا چهار دهه شعارهای ضد امریکایی است، توخالی بودن این لفاظی ها و شعار« امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»، بوضح آشکار شد که این رژیم است که از غلط کرده پشیمان و عقب نشسته است و این رژیم جمهوری اسلامی و خامنه ای است که « هیچ غلطی نمی تواند بکند.» و این فاصله واقعی بین شعار و لفاظی، و ضرب شصت نشان دادن امریکا است، تا دیگر خامنه ای و رژیم از این «غلط ها » نکند.
امریکا در یک بزنگاه سیاسی و استراتژیک تغییر سیاست داد و فرمانده وشاخ جنگی ام القرای اسلامی و خامنه ای را با موشک هدف قرار داد و با اینکار شاخ جنگی رژیم و از قضا تمام اُبهت پوشالی رژیم که اساساً ناشی از چهار دهه سیاست مدارا و سازش را شکست، و این فراتر از مرگ قاسم سلیمانی، شکستی بس بزرگتر برای ادامه سیاست ام القرای اسلامی بود. کما اینکه هلال شیعی ایران در لبنان و عراق پنج ماه است که در وضعیت کورتاژ بسر می برد.
دوپینگ ۲۰۰میلیون دلاری برای روحیه باختگان نیروی قدس و مدافعان حرم
خامنه ای در حالیکه مردم سیستان و بلوچستان براثر سیل با گرسنگی و فقر و آوارگی دست به گریبانند برای روحیه بخشیدن به نیروهای قدس و گروه های وابسته به آن ۲۰۰ میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی در اختیار سپاه قدس قرار داده است. درشرایطی که خامنه ای و ام االقرای اسلام درمنطقه بلحاظ جنگی و عملیاتی خلع سلاح میشود، این حاتم بخشی از کیسه مردم، نمی تواند روحیه ازدست رفته نیروهای سپاه قدس و گروه های نظامی وابسته را ازشکستن شاخ جنگی برون تسلی بخشد.
رادیو زمانه- دی ۱۳۹۸
مجلس ۲۰۰ میلیون یورو به سپاه قدس اختصاص داد
خونبهای قاسم سلیمانی از جیب ملت ایران: در دو ماه باقیمانده سال مجلس شورای اسلامی به دستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از محل بودجه صندوق توسعه ملی ۲۰۰ میلیون یورو بودجه جداگانه به سپاه قدس اختصاص داد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی سهشنبه ۱۷ دی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، در جریان بررسی «طرح اصلاح قانون اقدام متقابل در برابر اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمان تروریستی» گفت:
«در دو ماه باقیمانده سال ۲۰۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای حمایت از نیروی قدس اختصاص میدهیم.»
لاریجانی در لابلای سخنانش گفت: «همه ملت ایران پشتیبان محور مقاومت هستند.»
روشن بود که رئیس مجلس شورای اسلامی برای تخصیص اعتبار جداگانه در دو ماه آخر سال از صندوق توسعه ملی به حضور پرشمار مردم در شهرهای اهواز و تهران و مشهد و قم در تشییع جنازه قاسم سلیمانی تکیه دارد. لاریجانی یادآوری کرد:
«این میزان اعتبار برای حمایت از نیروی قدس سپاه پاسداران که مسوولیت مقاومت در سطح منطقه را برعهده دارد، تعلق میگیرد. اذن تخصیص این مبلغ از مقام معظم رهبری اخذ شده است.»
نمایندگان مجلس هم در همان حال شعار میدادند: نه سازش، نه تسلیم، انتقام، انتقام.»
اما خارج از صدای نمایندگان مجلس اسلامی و تظاهرات حکومتی، این صدای مردم و قیام آبان ۹۸ و ادامه اعتراضات در دیماه است که بسا اصیل تر ،قوی تر و طوفانی تر طنین انداز شده است، و خامنه ای و تمامیّت رژیم ولایت فقیه و از قضا همین حکومت وحشت، از قیام مردم و شعارهایی که اساساً معطوف به رهبر و نابودی جمهوری اسلامی است به هراس و لرزه بر ارکان نظام انداخته است، بلندتر از صدای نمایندگان حکومتی در حمای از خامنه ای، صدا و طنین و شعارهای مردم ایران است که فریاد می کشند:
کشته ندادیم که سازش کنیم رهبرقاتل رو ستایش کنیم
همچنانکه در ابتدا مقاله نوشتم:
هیج ماده ای در جهان یافت نمی شود که بتواند دستهای خونین این دو جنایتکار درون و برون مرزی و پیشانی جنگی رژیم مبتنی برولایت فقیه و «رهبر قاتل» آنرا پاک سازد.
ضمیمه :
۱) لاجوردی بدلیل قابلیت فرماندهی همه جانبه سیاسی، تشکیلاتی، نظامی و قضایی که دراسلام داشت و توانست با تکیه زدن برکرسی دادستانی تهران در بحرانی ترین دوره ای که نظام با شروع مبارزه مسلحانه و بمب گذاری و تظاهرات مسلحانه درشهریور و ۵ مهرماه سال۶۰ با آن مواجه بود، با اتکا به دستگیری، شکنجه و اعدام تا تابستان ۶۱ ، تمام گروه های سیاسی را از صحنه سیاسی و نظامی و تشکیلاتی محو و نابود کند.
اگرچه بمب گذاری ۷تیر و ۸ شهریور و کشته شدن رئیس جمهور و رئیس مجلس و … کار را به جایی کشاند که حتی مهدوی کنی در استیصال کامل پیشنهاد سازش و تقسیم قدرت با سازمان مجاهدین خلق را با خمینی مطرح می کرد.
لاجوردی در سخترین دروه حیاتی پیشانی جنگی رژیم جمهوری اسلامی و خمینی بود. قلع و قمع تمام گروه های سیاسی از مذهبی تا ملی و چپ و از جمله بزرگترین سازمان مسلح یعنی سازمان مجاهدین خلق ، نتایج و دستاوردهای بی بدیل این جنایتکار برای نظام بود.
خصیصه لاجوردی در این بود که تمام مسئولیت ها را خود بدوش می کشید، حتی تأمین مالی دادستانی و مصادره اموال و ایجاد بخش جهاد در اوین و بکارگیری زندانیان بریده بعنوان« تواب» برای کسب در آمد بخشی از فعالیت اقتصادی او بشمار می رفت. در واقع اگر در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی، خدایی حاکم بود بنام اسدالله لاجوردی. در عرصه های دیگر نیز اراده او حاکم بود.
او آنچنان قدرتی داشت که نمایندگان و اعضای دولت را برای اثبات « خودی » بودن و عدم شک و تردید به نفوذی بود برای تیرخلاص زدن و آزمایش پس دادن به اوین می کشاند.
درسال ۶۰ یکی از نمایندگان مجلس که در حسینیه اوین سخنرانی داشت، هنگامی که لاجوردی سخنان کم غیض و کین او نسبت به زندانیان و گروه ها را برنتافت، او را گرفت و ازپشت تریبون به بیرون پرتاب کرد. قدرت او فوق و بالا دست اعضای مجلس و دولت و… بود. بار اصلی مبارزه با گروه های سیاسی بر دوش او بود، او توانست با شکنجه و تعقیب اعضای گروه های سیاسی درکمتر ازسه ماه، ضربات جبران ناپذیری برتشیکلات تمام گروه های سیاسی اصلی و از جمله مجاهدین خلق بزند. باید توجه داشت که ضرباتی همچون ۱۹ بهمن و کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی…، ضربات ۱۲اردیبهشت و ۱۵ مرداد، ناشی از ضربات پی درپی به پایین و بدنه تشکیلات بود که النهایه امکان دستیابی به اعضای رده بالای تشکیلات سازمان را فراهم آورد. درواقع ضربات ۱۹ بهمن و ۱۲اردیبهشت و…، ماحصل تاراندان تشکیلات مجاهدین خلق پیش از ۵مهر سال ۶۰ بود.
۲) آیتالله خامنهای و جواد ظریف؛ دو نگاه متفاوت به رابطه ایران و آمریکا
شهیر شهیدثالث روزنامهنگار و تحلیلگر
- 21 ژوئیه 2015 – 30 تیر 1394
لینک :
https://www.bbc.com/persian/iran/2015/07/150721_l10_sss_khamenei_zarif_us
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.