( تاوان فساد، جاسوسی بیژن پولاد رگ برای رژیم ج. ا.ا پس از سه دهه )
سیامک نادری
این روزها مریم رجوی روزهای خوشی را سپری نمی کند، روزی روزگاری خانم رئیس جمهور برگزیده رهبری عقیدتی در اشرف و عراق نشست های ۴۰۰۰ نفری برگزار می کرد، اما اینک ناگزیر باید برای جمع و جور کردن اعضایی که تا بن دندان ابهام ، سوال و تناقضات سیاسی، استراتژیک، تشکیلاتی و ایدئولوژیک در آلبانی دارند، نشست های کوچک ۵ تا ۱۰ نفره برای اعضای خود برگزار کند.
مریم جوی به اعضا گفته است:« ما باید تشکیلات خود را در آلبانی حفظ کنیم و هر خبری که شد و رژیم سرنگون شد با هواپیما به تهران می رویم » گویی جانشین پیشین « فرماندهی کل» ( رجوی) و رئیس جمهور منتخب آن، اینک در سطح یک سرجوخه ارتش کلاسیک و فرمانده یک واحد کوچک چند نفره تنرل یافته و باید به هر طریقی که می توان مانع ریزش و اضمحلال تشکیلات شد.
اطلاعیه شورای ملی مقاومت در باره جاسوسی و دستگیری ب . پ عضو پیشین مجاهدین خلق که هنوز چند ماهی از جداشدن وی از تشکیلات مجاهدین می گذرد وضعیت اسفبار رهبری تشکیلات مجاهدین خلق را بنمایش می گذارد.
لینک اطلاعیه شورای ملی مقاومت:
دستگیری یک مأمور وزارت اطلاعات در آلبانی
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
بیژن پولاد رگ در تشکیلات مجاهدین
بیژن پولاد رگ سمت راست مرکز ۵ سال ۱۳۷۵ قرارگاه اشرف- نفر کنار بیژن پولاد رگ ( کوروش شریف زاده و علی طالقانی) همراه با بیژن از زندانیان سال ۷۴ در پروژه رفع ابهام بودند. کوروش شریف زاده از حقایق زندان و شکنجه و قتل در زندانهای رجوی سخن گفته بود(۱)
بیژن پولاد رگ در نوجوانی، با شیوه های فریب و نیرنگ جذب نیرو توسط سازمان مجاهدین خلق در مرز بین قصرشیرین و گیلان غرب به عراق و تشکیلات مجاهدین کشیده شد و از همان روز اول در لشکر۴۰ سازماندهی شد.( نگارنده نیز در همین لشکر بود). در همان نگاه اول مشخص بود که بیژن هیچگونه شناختی از سازمان مجاهدین خلق و یا مبارزه سیاسی و…نداشته، و اساساً بدلیل فقر و تنگ دستی به این مسیر کشیده شده است.
همچنانکه در مقاله« اسامی بیش از ۴۰۰ تن از زندانیان پروژه رفع ابهام سال۷۳ در زندانهای رجوی در قرارگاه اشرف » در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸ ارائه دادم. در لیست اسامی بیش از ۴۰۰ تن از زندانیان تشکیلات مجاهدین در اشرف، نام بیژن پولاد رگ در ردیف ۱۷۴ آمده است و عکسهایی نیز از وی انتشار دادم.
اسامی بیش از ۴۰۰ تن از زندانیان پروژه رفع ابهام سال۷۳ درزندانهای رجوی درقرارگاه اشرف
بیژن پولاد رگ بدلیل فقر ، سطح فرهنگی، نیازها ،خاستگاه همچون یک روح سرگردان و بی سمت وسو ، و بی اعتمادی مستمر نسب به او، هرگز مورد توجه مسئولین سازمان قرار نگرفت و تنها بعنوان یک آمار و نیروی کار به او نگریسته می شد و در طی این سالیان فقط با بازی فوتبال( در پست دروازبان و مهاجم ) خود را سرگرم ساخته و دلخوشی داده و روزگارش را سپری می ساخت.
۲۸ سال زیر سایه بی اعتمادی
حتی پس از نشست های ۴۰۰۰ نفری مسعود و مریم رجوی، موسوم به نشست طعمه در سال ۱۳۸۰، که سنگین ترین نمونه سرکوب در تشکیلات مجاهدین خلق بود، هنگامی که پس از این نشست ها از قرار گاه باقرزاده( مکان برگزاری نشست های طعمه)، به قرارگاه همایون واقع در شهر العماره برگشتیم، کنترل افراد با شدّت و حدّت بیشتری اعمال میگشت. جواد دبیران که اینک بعنوان« معاون نمایندگی شورای ملی مقاومت در آلمان » تحت فرماندهی یکی از زنان شورای رهبری قرار دارد، در سال ۱۳۸۰از فرمانده یگان تانکهای چیفتن بود و بیژن پولاد رگ نیز تحت مسئولیت او و معاونش مهدی حسینی قرار داشت. شب ها بهنگام نگهبانی از داخل قرار گاه همایون، لیستی از افراد را بدست ما دادند که باید در هر پست نگهبانی ۲ ساعته، به آسایشگاه ها سر بزنیم و از جمله افرادی که باید تحت کنترل و زیر نظر باشند، نام بیژن پولاد رگ در این لیست بود. زیرا این دسته افراد مورد شک تشکیلات و فرماندهان بودند که ممکن است نقشه داشته باشند از قرارگاه و تشکیلات فرار کنند. و من یادم می آید که در طی نگهبانی دو نفره باید به آسایشگاه می رفتم تا حضور بیژن پولاد رگ در آسایشگاه و استراحت روی تخت مطمئن می شدنم. این چک و کنترل ها در طی روز نیز با بکارگرفتن « فرم جدول پراکندگی نیروها» توسط فرماندهان و مسئولین و فرد ذیربط بصورت صورت می گرفت و طبق این جدول پراکندگی …هر ساعت روز مشخص می شد که هر نیرو و عضوی در کدام قسمت کارمی کند، و رد یابی و کنترل اعضا توسط چند لایه از فرماندهان انجام می شد و در طی این ۲۸ سال بیژن پولاد رگ همیشه زیر نظر و تحت کنترل مسئولان تشکیلات بود.
این ویدئو( همچنانکه از تیتر آن پیدا است : حمله به اشرف۳۶» و … توسط مجاهدین خلق از یوتیوب حذف شده است و من در تاریخ ۱/۲۹ /۲۰۱۶ در آلبانی از این ویدئو عکس گرفته ام . به تجربه دریافتم که رجوی اکثر ویدئو ها و اطلاعیه ها و اسناد را حذف می کند. زیرا هر ویدئو و اطلاعیه مجاهدین و مریم رجوی خود سندی برعلیه دروغها و ترفندها و حقه بازیهای آنهاست.
پس از آن نیز بیژن پولاد رگ همواره در مرکز ما حضور داشت و آخرین باری که او را دیدم در سال۱۳۹۶در مقابل پایگاه مفید ( مقر تشکیلات فرقه مجاهدین در تیرانا ( آلبانی) در حال نگبهانی دو نفره در خیابان ورودی به پایگاه بود که با چهره ای مات و مبهوت و یأسی همیشگی به من نگاه می کرد( من از سازمان جدا شده بودم و پس از خرید در حال رفتن به خانه بودم).
چند ماه پیش خبر جدا شدن بیژن پولاد رگ از تشکیلات به دستم رسید، اما هرگز فکر نمی کردم با این سرعت به سمت رژیم جمهوری اسلامی برود. اگر چه این افراد بدلیل تمایلات خانوادگی و فقر، و اینکه هیچ تفاوتی در اندیشه و عملکرد با رژیم حاکم بر ایران ندارند…بیشتر به سمت رژیم می روند تا بخواهند به اروپا بیایند. اطلاعیه شورای ملی مقاومت نشانگر آن است که رجوی تاوان فساد سیاسی و …خود را می پردازد. نه تنها بیژن پولاد رگ بلکه حتی خانواده او نیز بدلیل سالیان بی خبری از او با انجمن نجات همکاری می کنند. حتی آنچنان که پدر وی در سایت های انجمن نجات نوشته است:«
خانواده های اعضای مجاهدین، دشمنان رجوی
روزی در ایران خانواده های اعضای مجاهدین نهادی بسیار قوی و چتر حمایتی تشکیلات مجاهدین خلق بودند و اینک پس از چهار دهه، لیست خانواده های اعضای مجاهدین خلق در آلبانی را می توان در نشست ها و ارسال نامه ها و …انجمن نجات یافت. انجمنی که محصول وزارت اطلاعات جمهوری است و از افراد جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق اداره میشود. اخبار و تحولات جامعه ایران نشانگر آن است که رژیم جمهوری اسلامی فاقد مشروعیت است، اما از سوی دیگر نفرت عمومی از سازمان مجاهدین خلق نیز بسیاری از سوال ها را پیش روی ما می گذارد. همچنانکه ما در درون تشکیلات مجاهدین همواره می گفتیم:« چی فکر می کردیم چی شد؟» اما مردم در جامعه آزاد هستند و این امکان را دارند تا تنفرشان را نسبت به مجاهدین ابراز کنند.
و بدین شکل مسعود و مریم رجوی تاوان چنین جذب نیروهایی را میدهد که بیش از ۱۰۰۰ تن از جوانانی که در فقر و فلاکت ناشی از حاکمیّت جمهوری اسلامی بسر می بردند با فریب و نیرنگ به عراق و تشکیلات مجاهدین کشید و با زندگی و سر نوشتی این انسانها برای مطامع خود و کسب قدرت به هر صورت ممکن، به بازی گرفت. همچنانکه بیژن پولاد رگ به دلیل همین بی اعتمادی جزء آخرین سری افرادی بود که در مرداد ماه 1395 برابر با 7 اوت 2016 از لیبرتی به آلبانی منتقل شد.
تفاوت دهه ۶۰ با شرایط کنونی اشرف و لیبرتی و آلبانی
در گذشته از دست رژیم فرار می کردند و به مجاهدین می پیوستند
اینک مسیر عوض شده و از دست مجاهدین می گریزند و تعداد کمی بسوی رژیم می روند
زمانی اعضای و نیروهای سازمان مجاهدین از زندان و شکنجه گاههای خمینی فرارمی کردند، تا به سازمان در عراق بپیوندند!. چرا جای مبدأ و مقصد فرار و فراری ها، جابجا شده است؟. چرا اینک بیشتر از اینکه از رژیم و زندانهایش فرارکرده و به سازمان بپیوندند،۱۸۰درجه معکوس شده و اینک ازسازمان فرار کرده و به سمت ایران رفته وخود را به دامان رژیمی جنایت کاری می اندازند، که یک عمر را در مقابل آنها جنگیده اند؟. آیا این مشروعیّت یک رژیم جنایتکار را نشان می دهد؟ یا شانه به شانه سائیدن رهبری عقیدتی، با رژیم دیکتاتوری مذهبی بر اساس ولایت فقیه در یک توتالیتاریسم مطلق ایدئولوژیک، و در یک محیط بسته و محصور یک سازمان غارنشین در اشرف و لیبرتی و آلبانی؟. اعضایی که در سن ۶۰-۷۰ سالگی هنوز تلفن همراه ندیده اند…، اسلام دمکراتیک و بردبار مریم رجوی نه تنها تمام وجوه انسانی را از اعضا دریغ کرده است بلکه حتی بهنگام نمایش فیلم های «صمد آقا» صحنه سکسی فیلم و حضور لیلا را سانسور می کنند. از نظر من سانسور صحنه های لیلا مهم نیست، مهم این است به حرمت و کرامت انسانی تعدی میشود.
آقای و خانم رجوی!
لطفاً از آزادیهایی که افراد و اعضای شما در تشکیلات دارند، تنها یک مورد را نام ببرید؟. درست به همین دلیل آنها جانشان به لب رسیده!. آنها آزادی می خواهند، شما در فاز سیاسی می گفتید:«آزادی روح، جوهر و ماهیّت انسان است.»آقای رجوی! آنها هم آزادی می خواهند، نه قلّاده!. ولو قلّاده های مطلّا!، با هرسُس و بر چسب انقلابی و ایدئولوژیک، ازقضا یک ربع قرن تجربه کردیم دهشتناک ترین و کشنده ترین قلّاده، همانا قلّاده های مطلّا و مقدّس و ایدئولوژیک بر روح و روان آدمیست!.
نکاتی چند از:
فضاحت چند جانبه ی شورا، مریم رجوی و گوهران بی بدیل
۱- در باره عضو پیشین مجاهدین خلق با نزدیک به سه دهه سابقه تشکیلاتی، بر حسب وظیفه و مسئولیت می بایست سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه میداد، اما گویی شورای ملی مقاومت در حکم ضربت گیر تشکیلات مجاهدین خلق و رهبری آن قرار گرفته، و از کادر وظایف و مسئولیت شورایی خارج شده و وسیله و پوشی برای دور زدن حقایق درون تشکیلات مجاهدین خلق است. دخالت شورای ملی مقاومت در امور تشکیلات یک سازمان و استمرار آن، بسا جای ابهام و پرسش در باره اساس و موجودیت این شورا است.
۲- به طبع هرگونه جاسوسی و همکاری با رژیم جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات آن امری برخلاف منافع مردم، میهن و مبارزه است. اما سازمان مجاهدین خلق باید پاسخ دهد چگونه عضوی که سه دهه از او بعنوان « گوهربی بدیل»( انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی) نام برده می شود، و پس از نزدیک به سه دهه حضور در کنار رهبری و تشکیلات مجاهدین، درعرض چند ماه به جاسوسی برعلیه مجاهدین پرداخته و بخدمت رژیم اهریمن در می آید؟.
۳- رهبری مجاهدین خلق باید پاسخ دهند که به چه علتی، بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ تن از اعضای مجاهدین خلق، پس از سرنگونی صدام حسین در سال ۱۳۸۲، از مجاهدین خلق جدا شده و به اردوی دشمن رفته اند؟. این در حالی است که در دهه ۶۰ و شرایط هولناک شکنجه و اعدام در زندان های رژیم جمهوری اسلامی، هرگز آمار بریده ها و تواب ها و خائنان به یک چهارم آمار زندانیان نمی رسید و آمار بسار پایین تراست از جداشدگانی است که در تشکیلات مجاهدین خلق در حضور رهبری مجاهدین و فرماندهان تشکیلات و بقول رجوی در ایزلاسیون تشکیلاتی قرار داشتند؟.
۴- رهبری مجاهدین خلق بجای مظلوم نمایی و….مبنی بر اینکه « مجاهدین بنا بر ملاحظات انسانی در ۱۳ماه گذشته بیش از ۴۲۰هزار لک به او کمک کرده بودند » باید توضیح دهند:
الف) براساس کدام قرارداد با طرفهای ذیربط ، « آلبانی، امریکا، کمیساریا و سازمان ملل و… ، پرداخت هزینه زندگی اعضایی که از تشکیلات مجاهدین خلق جدا می شوند، می بایست برعهده تشکیلات مجاهدین خلق باشد؟.
ب) رهبری مجاهدین خلق باید شفاف سازی کند در ازای پرداخت این هزینه به جداشدگان، چه تعهد نامه هایی شرم آور و توهین آمیزی از آنها اخذ می کنند؟.
چرا از جداشدگان از تشکیلات که در آلبانی می بایست زندگی آزادنه و مستقل از تشکیلات داشته باشند از آنها می خواهند در باره سایر جدا شدگان در آلبانی و… جاسوسی کرده و گزارش بنویسند و به دفتر مجاهدین در تیرانا تحویل دهند و یا بهنگام دریافت هزینه مالی از آنها اطلاعات سایر جداشدگان را می خواهند و اگر اطلاعاتی ندهند با مشکل مواجه میشوند؟
ج) رهبری مجاهدین خلق باید شفاف سازی کند هدف از پرداخت هزینه اعضا در آلبانی چیست و به چه علت مریم رجوی در ژنو خواهان پرداخت هزینه توسط مجاهدین خلق شده است؟.
د) به چه دلیل هزینه پراختی برای جدا شدگان در سال ۱۳۹۲ تا ۹۴، پس از این سالهای اینکه به نصف کاهش یافته و جداشدگان با مشکلات بسیاری روبرو بوده و هستند؟. جداشدگانی که گاه سه دهه در تشکیلات بودند و هنگام خروج از سازمان هیچ سرمایه ای نداشته و با دست خالی و بیماری های متعدد وارد جامعه آزاد میشوند؟، و این درحالی است که به لحاظ قانونی در کشور آلبانی اجازه کار کردن نیز به آنها داده نمیشود؟.
ه) مریم رجوی باید پاسخ دهد به چه علتی زنان جدا شده از تشکیلات را به کشور ایتالیا می فرستد و ایتالیا تنها کشور اتحادیه اروپا است که هزینه زندگی برای پناهجویان نمی پردازد و زنان ناگزیرند تا پایان عمر مواجب بگیر مریم رجوی باشند؟. چه رازی در میان زنان مجاهد جدا شده وجود دارد که برای همیشه باید بردگان مدرن سازمان مجاهدین خلق و مریم رجوی باشند؟.
ضمیمه :
۱)
حقایق زندان، شکنجه و قتل توسط دستگاه رجوی از زبان کوروش شریف زاده و سیامک نادری
بازجوئی ها و شکنجه های وحشیانه ودادگاهها با حضور و ریاست مسعود رجوی بروایت سیامک نادری
زندان ، شکنجه و قتل در قرارگاه اشرف روایتی از بند رسته مجاهدین سیامک نادری بخش دوم
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.