این روزها یک چیزی که ما از رهبران یاد گرفته ایم و خیلی هم بهمان چسبید این پدیده فراخوان دادن از راه دوره. عدهای فراخوان میدهند به کارگرها که اعتصاب کنید و سرمایه داری را درهم بشکنید، هیچ چیز قویتر از اتحاد سرخ پرولتری شما نیست.
گروهی دیگر ضمن به رخ کشیدن اظهارات خامنه ای، که ببینید اسم مرا در سخنانش آورد، بعد از اینکه ملت به خیابانها ریختند فراخوان میدهد که به خیابان بریزید. بعد به آن یکی فراخوان دهنده چنانکه گویی هوویش باشد میگوید اگر اسم بابا بزرگ تو را میآورند توطئه رژیم است که میخواهد مردم اسم من را نیاورند.
آن شاهزاده هم که هنوز نتوانسته طرفدارهای خودش را بین سلطنت و جمهوری تعیین تکلیف کند فراخوان میدهد که مردم باید با هم متحد شوند.
کار به جایی رسیده که طرف در صفحه فیس بوکش که لیست مخاطبینش به شکل مضحکی محدود است فراخوان به عمل میدهد و از این یا آن عمل انحرافی باز میدارد. یکی نیست بگوید آخر تو این تورمِ فراخوان، تو دیگه سننه!
البته بنده کی باشم که بخواهم با شاخ کمونیسم یا خدای ناکرده با نوک شاخسار تکامل که خیلی هم البته در مصاف با ضدتکامل که بنده باشم اگر دستش برسد بیرحم است و یا هواداران سلطنت دربیافتم. نه بابا من که گفتم از این فراخوانها لذت میبرم و کیف می کنم. فراخوان بدهید و فراخوان بدهید. بخصوص اگر چاشنی این فراخوان هم کانون شورشی باشد که اگرچه بعد از مرگ سهراب و شوری آب خرمشهر از راه میرسد ولی لااقل اسمش برای پر کردن تیتر خالی استراتژی که بد نیست. ما هم که بخیل نیستیم. لابد شاهزاده هم فردا یاد می گیرد که باید بگوید هسته های مقاومت پهلوی در همه ی شهرها داریم که در همه تظاهرات ها در سراسر میهن نام رضا شاه را به زبان میآورند.
خلاصه سرتان را درد نیاورم ما که نه سرپیازیم ونه ته پیاز. فقط خواستم بگم من هم لااقل از آن دوست فیس بوکی یاد گرفتم فراخوان بدهم. البته فراخوان من رو به مردم بیچاره نیست که بندگان خدا دچار بحران فراخوان شده اند بلکه فراخوان من خطاب به فراخوان دهنده هاست. من فراخوان میدهم که تو را به خدا این دفعه قبل از حرکت مردم فراخوان بدهید. خواسته ها را هم مشخص کنید. یعنی یک کاری بکنید که این خامنه ای رویش سیاه بشود و اولین و آخرین نفری نباشد که حرکت شما را مهر تایید میزند.
سایت حقیقت مانا-۱۶تیر ۹۷- سیامک نادری
دیدگاهها بسته شدهاند.