تقی صالح: با پیت روی جمال شمس الدّین نفت ریختند وگفتند آتشت می زنیم!.
باید بگویی که با آن فرد(یکی ازاعضای سازمان) رابطه جنسی داشتی!.
عکسی از مراسم سالگرد درگذشت تقی صالح عزیز در۱۹ آبان ۱۳۹۷
درسالگرد درگذشت تقی صالح عزیزمان هرگزچنین سخنی برزبان نخواهم راند که تقی جانم، اینک برای همیشه آرام وآسوده بخواب، به تقی، به مردم به دوستان خواهم گفت:« تقی جانم، زندگی، شادی، آرامش وعشق حق توبود، خمینی ورجوی برای حیات ننگین خودشان ازتو دریغ کردند، تقی جان عزیز…آنچه گفته بودی را پس ازدرگذشت اندوه بارتو، برای مردم وبرای سه نسل درکتاب حقیقت مانا می نویسم. تا آنها بتوانند آنچه تواززندگی می خواستی به آن دست یابند…می دانم قلب وروح زخمی ات، با این نوشته شاد میشود. تقی جان عزیزم، بهترین چیز برای مردم این است که حقایق را بدانند…تا بتوانند راه را بشناسند…می دانم این خوشحالت می کند…هم اینک می بینمت، چشمان سیاه شادت با آن لبخند شیطنت آمیزلبریزازشادی وخنده درمقابلم قرار دارد. به من می گویی:« سیامک کارخودت را کردی!» تقی جان عزیزم من فقط زبانحال توبودم…دوستت دارم تقی جان عزیزم.
آبان ۱۳۹۶تازه به آلمان رسیده بودم، درخیابان دوستم درتلفن پیام گذاشت:« سلام. صالحی امروزدرنروژ فوت کرده» وقتی خواندم درجا میخکوب شدم. همه چیز متوقف شد. فقط درخیابان ایستاده بودم. نمی توانستم بعد ازاین خبرقدم بردارم. عکس تقی را برام فرستاده بود. ازسال ۱۳۷۷به بعد تا ۵-۴ سال با تقی دریک مرکزبودیم. تقی عزیزما ، در قرارگاه همایون درالعماره سال ۱۳۷۸دربرنامه های هنری برغم اینکه خودش می گفت:» اصلاً دل ودماغی برای برنامه هنری ندارم(ازدست سرکوب وتوتالیتاریسم تشکیلات بویژه دردوران مهوش سپهری) فقط با اصراربچّه ها آمدم. تقی برای برنامه هنریش هیچ امکاناتی نمی خواست. دستاهایش سازاومی شدند…دستهایش را جلو دهانش می گذاشت وآهنگ می زد…صداهای قطاریا ماشین و یا اخباررادیو وموج های متنوع برنامه ها و… را تنها با دستانش اجرامیکرد، وهمچنین اجرای نقش چارلی چاپلین و…
تقی صالح پس از۲۲سال سابقه، بناگزیر درآذرماه ۱۳۹۱ ازدست تشکیلات سازمان مجاهدین درلیبرتی فرارکرد.
قسمتی ازکتاب:حقیقت مانا ، گزارشی به سه نسل، خطاب به رجوی
تقی صالح درتماس تلفنی با من وکوروش شریف زاده در۳۰ شهریورسال۱۳۹۵ خانه من درآلبانی:
تقی صالح: . با پیت روی جمال نفت ریختند وگفتند آتشت می زنیم!.
«تقی صالح یکی از جداشدگان درتماس تلفنی درسال۹۵ گفت:» ما چیزهایی دیدیم که باورنمی کنید. خیلی بلاها سرمان آمده، جمال شمس الدّین دوسال ازسال ۷۶تا۷۴ مسئول من بود. یکی ازبهترین آدمهایی بود که دیده بودم. درپروژه دستگیری های سال ۷۳(رفع ابهام) به او که مسئولان اطلاعات بود، گفته بودند درکتک زدن افراد شرکت کند. اوچنین کاری راقبول نکرده بود. می گفت:«من چطورمی توانم دوستان وهمرزمان خودم را کتک بزنم(شکنجه کنم) من چنین کاری نمی کنم. به همین دلیل مدّتها تحت فشارسازمان قرارگرفته بود. درنشست های حوض سال ۷۴ دربغدادهم دراتاقی رفت ودرراقفل کرد وبرای دیدار وروبوسی با رجوی نیامد. مسئولین سازمان از این مسئله خیلی کینه بدل گرفتند. دوسال بعد درمرکز۶ بودیم، یکروز من را هم صدا کردند، حدود ۳۰ نفرکه من هم آنجا بودم. با پیت روی جمال نفت ریختند وگفتند آتشت می زنیم!. باید بگویی که با آن فرد(یکی ازاعضای سازمان) رابطه جنسی داشتی!. جمال می گفت:« من چنین چیزی نمی گویم وچنین کاری نکرده ام…» ازدیدن این صحنه حالم خیلی خراب شده بود، ازترس حالت تهوع گرفته بودم(مکث سنگینی می کند ونفسی ازدرد می کشد) با دوربین هم ازصحنه فیلمبرداری می کردند این صحنه همه را تکان داده بود.»
تقی درادامه گفت:«جمال را بعدها به قرارگاه حبیب دربصره بردند. البته آنجا همان مسئولیت قبلی اش را به او دادند. تا اینکه برغم مخالفت با رژیم، یکروز فرارکرد ورفت ایران. برایش خیلی تحقیر کننده بود که برود ایران. امّا بناچارچنین کاری کرد. امّا درآنجا با رژیم همکاری نکرد، وهیچ اطلاعاتی به آنها نداد. حتّی رجوی دریکی از نشست ها گفت:« جمال هم رفت ایران، امّا آنجا با رژیم همکاری نکرد، وگفت:«من هیچ اطلاعاتی ازمجاهدین ودوستانم نمی دهم من فقط آمده ام اینجا زندگی کنم.»
متأسفانه تقی صالح در۱۳۹۶آبان براثر بیماری سرطان درنروژفوت کرد. روحش شاد.
پایان نقل قول ازکتاب حقیقت مانا.
درگذشت دوست، همرزم وانسان شریف ومهربان تقی صالح عزیز را به خانواده ایشان ودوستان وآشنایان تسلیت می گویم. روحش شاد
سایت حقیقت مانا -۱۹آبان ۱۳۹۷
دیدگاهها بسته شدهاند.