۲۹ دی ۱۳۹۷
یک سال پس از مرگ مشکوک سینا قنبری در قرنطینه زندان اوین، فاطمه مالایاننژاد، مادر او در گفتوگویی که با مسیح علینژاد، روزنامهنگار انجام داده، گفته است از اینکه در مقابل مرگ پسرش سکوت کرده پشیمان است و عذاب وجدان دارد. او گفته پسرش خودکشی نکرده و پیش از بازداشت سرشار از امید به زندگی بوده و برای جشن تولد خود برنامهریزی میکرده است. علاوه بر این، روایتهای تازهای درباره مرگ او از سوی همبندیهایش منتشر شده است.
سینا قنبری که در تاریخ ۱۷ دی ۹۶ در قرنطینه بازداشتگاه اوین تهران به دلایل نامعلومی درگذشت، ۲۲ ساله بود. مقامات قضایی ایران آن زمان ادعا کردند او خودکشی کرده است. محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور هم گفت او در دستشویی قرنطینه زندان اوین خودکشی کرده و فیلمی هم در این مورد وجود دارد که خودکشی او را تایید میکند.
او سینا قنبری را «یک معتاد» معرفی کرده بود.
خبرگزاری فارس، وابسته به نهادهای امنیتی، روز جمعه ۲۲ دی ماه ۹۶ با انتشار خبری نوشت اعضای خانواده سینا قنبری بر خود واجب دانستهاند با لغو برگزاری مراسم ترحیم و جلوگیری از ایجاد هزینه برای نظام و مردم کشورمان، برای خنثیسازی مکر و حیله دشمنان تلاش کنند.
مادر سینا قنبری اما در گفتوگوی تازه خود تاکید کرده است سال گذشته به دلیل حضور گسترده نیروهای امنیتی حرف نزده اما به هیچ عنوان نمیتواند قبول کند پسرش خودکشی کرده باشد.
فاطمه مالایاننژاد گفته است:
«پسرم خودکشی نکرده. او در زندان کتک خورده بود. وقتی جنازه پسرم را گرفتیم نمیگذاشتند حرف بزنم. مسئولان قضایی گفته بودند او در زندان خودکشی کرده است.»
اکنون علاوه بر مادر سینا قنبری که تصمیم به شکستن سکوت خود درباره مرگ پسرش گرفته، شاهدان عینی هم در شبکههای اجتماعی روایتهای خود را درباره او منتشر میکنند. شهادتنامهای از قول یکی از آنها در توییتر شاهد علوی، روزنامهنگار مقیم آمریکا منتشر شده که در آن او شهادت داده است «سینا قنبری به دست عوامل و کادر قرنطینه بند چهار زندان اوین به قتل رسیده است.»
چه کسی سینا قنبری را کشت؟
این شاهد عینی نوشته است:
«بنا دارم اکنون که دقیقا یک سال از مرگ سینا قنبری میگذرد، علیرغم تعهدی که در ساختمان حفاظت اطلاعات زندان اوین مبنی بر “عدم انتقال اخبار آنچه که طی شش روز اقامتم در قرنطینه مذکور و اتاقی که سینا قنبری در آن به سر میبُرد به بیرون از زندان” دادم به شرح کامل آنچه که از نزدیک شاهدش بودم بپردازم.»
بنا بر روایت این شاهد، او شب یازدهم دیماه سال ۱۳۹۶ در خیابان وصال تهران از سوی پلیس امنیت بازداشت شده و پس از انتقال به بازداشتگاهی واقع در خیابان کارگر جنوبی و گذراندن شش ساعت در آن بازداشتگاه، بدون تفهیم اتهام، به قرنطینه بند چهار زندان اوین منتقل شده است.
او نوشته است:
«در بدو ورود، شاهد قرنطینهای بودیم با ۵ اتاق و با ظرفیت ۷۰ الی ۹۰ نفر که ۳۵۰ نفر را در آن جای داده بودند. ازدحام در قرنطینه به قدری بود که ناگزیر علاوه بر ۵ اتاق بند برای زندانیان، اتاق نمازخانه و اتاق انتظامات داخل قرنطینه را نیز به زندانیان اختصاص داده بودند.»
این شاهد عینی نوشته که او را همراه تعدادی دیگر در اتاق شماره ۵ اسکان دادند؛ اتاقی که سینا قنبری هم آنجا بوده.
سینا قنبری، نهم دی ماه یعنی دو روز قبل از آنها بازداشت شده و به اوین منتقل شده بود.
او در ادامه با توصیف شرایط اسفبار زندان و کمبود فضا و مشکلات بهداشتی، به ذکر اتفاقی پرداخته که آن را «مهمترین اتفاق در مدت اقامت در قرنطینه بند چهار زندان اوین» خوانده است. او گفته این رویدادها عامل قتل سینا قنبری بوده است:
«زندانبانان قرنطینه بند ۴ به ناگاه با جمعیت تقریبا ۳۵۰ نفری مواجه شده بودند بدون آنکه زمان و امکانات کافی برای گرفتن آزمایش اعتیاد از ایشان را داشته باشند. در چنین شرایطی چون بیم مرگ زندانیان مبتلا به اعتیاد حین خماری پس دادن میرفت، بدون هیچگونه آزمایشی، قرص متادون در اختیار هر کسی که ادعای ابتلا به اعتیاد میکرد قرار میگرفت. اوضاع به گونهای بود که عملا و بدون هیچ بزرگنماییای، برای زندانیان دسترسی به متادون و حتی ورقهای کامل قرص ترامادول از دسترسی به آب و حمام و سرویس بهداشتی آسانتر بود و حتی بسیاری از زندانیانی که اعتیادی به مورفین نداشتند برای گذران راحتتر زمان در زندان تصمیم میگرفتند به نگهبانی مراجعه کنند و قرص متادون دریافت کنند.»
این شاهد گفته هر کسی دچار هر بیماریای بود نگهبانان به او میگفتند: «معتادی؟ بیا متادون بگیر.»
بر اساس این روایت، سینا قنبری صبح شانزدهم دی ماه مانند بسیاری دیگر از هماتاقیها و سایر زندانیان قرنطینه مبتلا به تب و لرز شدید شده است. وضعیت او ساعت به ساعت وخیمتر شده و از آنجا که بیماری توان راه رفتن را نیز از او سلب کرده، او از چند تن از هماتاقیهایش درخواست کرده برای گرفتن داروی سرماخوردگی به پزشکی که در یکی از اتاقهای مربوط به کادر قرنطینه مستقر شده بوده مراجعه کنند اما آنان نتوانستهاند پزشک را بیابند.
حدود ساعت هشت شب بیتابی سینا شدیدتر میشود و از درد استخوانهایش، چنانکه خودش میگفته، به خودش میپیچیده و به پریشانگویی افتاده بوده و دائما در حال پرخاش به هماتاقیها بدون هیچ دلیلی بوده است:
«ساعت به ۱۱ رسید و هنوز خبری از پزشک نشده بود. یکی از هماتاقیها (محمد) با عصبانیت به نگهبان مراجعه کرد و ما از داخل اتاق فریادهایش خطاب به نگهبان را میشنیدیم که میگفت “سینا داره میمیره، یه دکتر ندارین بیاد ببینه این بچه چش شده؟ یعنی اینجا انقدر بیصاحب و بی در و پیکره؟” پس از چند لحظه، نگهبان پشت سر محمد شخصا وارد اتاق شد و از نزدیک وضعیت وخیم سینا را دید.»
پس از آن نگهبان سینا را بیرون برده و پس از ۲۰ دقیقه آنها با صورت کبود سینا قنبری مواجه شدهاند. بنا بر این روایت، «سینا آرام شده بود و دیگر از درد به خود نمیپیچد …. چند بار از او پرسیدیم چی شد؟ چند دقیقه اول حرف نمیزد و صدایش درنمیآمد. بعد از چند دقیقه، به سختی شروع به صحبت کردن کرد و گفت کتکم زدند و به زور بهم قرص دادند.»
به گفته این شاهد، نزدیک ساعت سه بامداد آنها با صدای شیون و زاری یکی از زندانیان که در حین رفتن به سرویس بهداشتی با جنازه پتو پیچ شده سینا قنبری مواجه شده بوده، از خواب بیدار شدهاند.
پس از انتقال پیکر سینا قنبری، نگهبانها گفتهاند که او در حال اقدام به خودکشی بوده اما نگهبان زندان موفق شده است مانعش شود و هماکنون حال سینا زیاد وخیم نیست و در راه بهداری است.
کادر قرنطینه و نگهبانان تلاش داشتهاند به همه ثابت کنند که سینا در حال اقدام به خودکشی از طریق حلقآویز کردن خود به وسیله نایلونهای ضخیم زباله بوده است.
زندانیان شرح ماجرا را از اولین و آخرین نفری که پیکر بیجان سینا را کف سالن سرویس بهداشتی دیده، پرسیدهاند. این فرد گفته وقتی برای استفاده از سرویس بهداشتی بیدار شده و وارد سالن سرویس شده بوده، با مشاهده استفراغی که کف سالن ریخته بوده و جنازه پتو پیچشده سینا که کف زمین سفید سالن سرویس بهداشتی قرار گرفته، دچار وحشت شده و فریاد زنان از سرویس بهداشتی خارج شده و نگهبانان را مطلع کرده است.
این شاهد عینی نوشته که بعدازظهر همان روز، همه هماتاقیهای سینا از جمله خود او برای ساعاتی به ساختمان حفاظت اطلاعات زندان اوین منتقل شدند و در آنجا صفحات سفیدی در مقابلشان گذاشته شده تا هر آنچه راجع به «خودکشی موفق» سینا قنبری میدانند و «هر آنچه راجع به اعتیاد» سینا قنبری میدانند، بنویسند.
به گفته این فرد، در نهایت یک کاغذ پرینتشده که تعهدنامهای بوده مبنی بر سکوت و عدم اطلاعرسانی درباره مرگ سینا قنبری در مقابلشان گذاشته شده و آنان بدون اینکه اجازه داشته باشند آن را درست بخوانند یا حق اظهارنظر درباره محتوای آن داشته باشند، به بهانه کمبود وقت و با پرخاش و توهین وادار به امضای آن شدهاند.
یکی دیگر از بازداشتیهای روز یازدهم دی ماه سال گذشته که گفته هماتاقی سینا قنبری در اتاق شماره ۵ قرنطینه بند ۴ زندان اوین بوده، گفته که او برای توضیح و شرح قتل سینا قنبری به محمود صادقی و پروانه سلحشوری و چند تن دیگر از نمایندگان مجلس مراجعه کرده اما غیر از خانم سلحشوری، سایرین حتی وعده پیگیری هم ندادهاند و به او گفتهاند: «پسر جان برو دنبال درس و کار و زندگیت.»
- در همین زمینه
سایت حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.