حنیف حیدرنژاد 13 مرداد 1400
– کیفرخواست دادستان استکهلم بر اساس موادی از آیئن نامه جرائم سوئد و کنوانسیون چهارم ژنو تنظیم و دو اتهام را مطرح میکند: «نقض حقوق بینالمللی از نوع سنگین» و «قتل»!
– اسناد منتشر شده از سوی دادستانی سوئد و گفتههای ایرج مصداقی و فیلمهای مستندِ ضبط شده، نشان میدهند فردی به نام هِرش صادق ایوبی، شوهرِ سابقِ دخترخوانده حمید نوری، آنکسی است که با ایرج مصداقی تماس گرفته و اطلاعات مربوط به حمید نوری را در اختیار او قرار داده است. ایرج مصداقی با ابتکاری که برای به دام انداختن حمید نوری به آن متوسل شد، موفق میشود با کمک هِرش صادق ایوبی اعتماد حمید نوری را جلب و او را متقاعد به سفر سوئد کند. در همین زمان ایرج مصداقی مقدمات حقوقی دستگیری حمید نوری را دنبال و اسناد لازم را برای ارائه به دادستانی سوئد تهیه کرده و از طریق یک وکیل در اختیار دادستانی سوئد قرار داد تا بر اساس آن حمید نوری در زمان ورود به فرودگاه استکهلم دستگیر شود.
حنیف حیدرنژاد- دادستانی استکهلم در سوئد در تاریخ ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۱ با انتشار اطلاعیهای از شروع دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری خبر داد. این دادگاه قرار است ۱۰ اوت ۲۰۲۱ برابر با ۱۹ امرداد ۱۴۰۰ در شهر استکهلم، پایتخت سوئد شروع و پایان آن برای ماه آوریل ۲۰۲۲ (فروردین ۱۴۰۱) پیشبینی شده است.
حمید نوری کیست؟
حمید نوری در سالهای دهه شصت خورشیدی دادیار زندان گوهردشت کرج و از افرادیست که با هئیت مرگ، که از سوی روحالله خمینی برای اعدام زندانیان سیاسی در زندانهای ایران تعیین شده بود، همکاری داشته است.
مطابق برآورد پژوهشگران حقوق بشر، در تابستان ۱۳۶۷ و حد فاصل ماههای مرداد تا شهریور آنسال، حدود ۴۰۰۰ زندانی سیاسی بطور مخفیانه و دستجمعی قتل عام شدند. به فرمان روحالله خمینی، ماموریت صدور حکم اعدام به عهده هیئتی موسوم به «هیئت مرگ» بود. آنها در یک گفتگوی چند دقیقهای با زندانیان، تصمیم میگرفتند که آیا زندانی باید اعدام شود یا نه؟ آن زندانیان سیاسی افرادی بودند که سالهای طولانی را در زندان گذرانده و مشغول گذراندن حکم زندان خود بودند. آنها از قصد «هئیت مرگ» و اینکه تا چند دقیقه دیگر اعدام خواهند شد، با خبر نبودند. آن زمان حمید نوری (در زندان، معروف به حمید عباسی) در زندان گوهردشت کرج، دادیار زندان بود. او از جزئیاتِ بسیاری از حقایق مربوط به کشتار سال ۱۳۶۷ با اطلاع است.
دستگیری و اتهامات حمید نوری
در نوامبر سال ۲۰۱۸ پلیس سوئد در فرودگاه اورلاندو در استکهلم، فردی را به نام حمید نوری به ظن مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ دستگیر کرد. شاکی او یک زندانی سیاسی سابق به نام ایرج مصداقی بود. چندین زندانی سیاسی سابق نیز به عنوان شاهد معرفی شدند. به مرور زمان بر تعداد شاکیان و شاهدین افزوده شد.
کیفرخواست منتشر شده دادستان استکهلم بر اساس موادی از آیئن نامه جرائم سوئد و کنوانسیون چهارم ژنو تنظیم و دو اتهام را مطرح میکند:
۱.«نقض حقوق بینالمللی، از نوع سنگین»: این قسمت با اشاره به جنگ ایران و عراق و درگیری نیروهای سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی در مرزهای غربی کشور، به کشتار زندانیان سیاسی وابسته به سازمان مجاهدین خلق که هنوز در زندان بر مواضع خود پایدار بودند پرداخته و نقش حمید نوری در زندان گوهردشت کرج در این مورد را با جزئیات شرح میدهد.
۲.«قتل»: این قسمت به کشتار زندانیان سیاسی از گروههای مختلف چپ که اسلام را نپذیرفته بودند مربوط است. در این قسمت نیز نقش حمید نوری در زندان گوهردشت کرج با جزئیات شرح داده شده است.
فرصتی برای دادخواهی
نظام جمهوری اسلامی در ۳۳ سال گذشته پیوسته تلاش کرده تا از درز اطلاعات مربوط به کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ جلوگیری کند، هیچوقت رسما مسئولیت این کشتار را نپذیرفته و حاضر به قبول مسئولیت و پاسخگویی در مورد جزئیات آن نیست. محاکمه حمید نوری میتواند فرصت بزرگی برای حقیقتیابی و کشف جنبههای مختلف این جنایت باشد. از جمله حقایق پنهان این جنایت، میتوان به این موارد اشاره کرد:
حقیقت اول: اعدامشدگان چه کسانی بودند؟
– تعداد اعدامشدگان
– نام و مشخصات فردی و خانوادگی
– نحوه اعدام شدن
– محل به خاک سپرده شدن
– آخرین وصیت یا دستنوشتهها
– آخرین وسایل شخصی
– آخرین وضعیت پرونده حقوقی آنها قبل از اعدام
حقیقت دوم: هئیت مرگ شامل چه افرادی بود و چگونه تصمیم میگرفت؟
– مشخصات و مسئولیت آمرین و تصمیمگیرندگان و اعضای هیئتی که در مورد هر فرد اعدامشده تصمیم میگرفت.
– سوالهای انجام شده چه بوده است؟
– اسناد و احکام و اطلاعات مربوط به صدور اعدام در مورد هر کدام از اعدامشدگان
حقیقت سوم: عاملین و مشارکتکنندگان در کشتار چه کسانی بودند؟
– عاملین اجرای احکام اعدام چه کسانی بودند؟
– مشارکتکنندگان در این جنایت چه کسانی بودند؟ (افرادی که اجساد را انتقال و خاکسپاری کردند)
حقیقت چهارم: آمرین در سطح رهبری حکومت چه کسانی بودند؟ زمینههای سیاسی- ایدئولوژیک تصمیمگیری آنها چه بود؟
– اسناد و مدارک یا اطلاعات مربوط به زمینهها و مراحل تصمیمگیری
– اسناد و مدارک مربوط به چگونگی اجرای بیسروصدای کشتار زندانیان، افراد و نهادهای مربوطه، با نام و مشخصات و نقش هر کدام
حقیقت پنجم: سیاست داخلی در انکار و مسکوت گذاشتن جنایت چگونه عمل میکرد؟
– اسناد و مدارک یا اطلاعات مربوط به انکار و مسکوت نگهداشتن این جنایت در طول سه دهه گذشته
– نقش و مسئولیت افراد و نهادهای مختلف در این مورد؛ از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی گرفته تا دستگاههای تبلیغی، ائمه جمعه و صدا و سیمای جمهوری اسلامی
حقیقت ششم: سیاست خارجی در انکار و مسکوت گذاشتن جنایت چگونه عمل میکرد؟
– نام و مشخصات و نقش افراد مسئول در سیاست خارجی نظام در ارائه اطلاعات دروغ و فریب نهادهای وابسته به سازمان ملل یا سازمانهای حقوق بشری مستقل یا حتا فریب خبرنگاران و رسانههای خارجی
حقیقت یابی و زنجیرهی سلسله مراتب
سیاست عامدانه نظام جمهوری اسلامی در ایران بر مسکوت نگهداشتن حقایق فوق متمرکز بوده است. روشن شدن حقیقت در مورد هر یک از موارد ششگانه بالا و کشف حلقههای سلسله زنجیرِ آمریت و عاملیت (فرماندهی و اجرا)، دریچهای برای ورود به پهنههای دیگر و عمیق و عمیقتر شدن در ابعاد این جنایت خواهد بود. چه بسا با شناخت هر یک از موارد بالا، فراتر از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷، حقایق تازهای در مورد سلسله مراتب و ساختار ماشین کشتار و جنایت در نظام اسلامی حاکم بر ایران به دست بیاید که هر کدام میتواند روشنگر بسیاری از رازهای پنهان در چهار دهه گذشته شود.
مسلما نمیتوان انتظار داشت از طریق دادگاه حمید نوری به همه حقایق بالا دست یافت. هدف از تاکید بر این موارد اما اصرار بر این نکته است که چگونه این دادگاه میتواند در حقیقتیابی جنبههای مختلف جنایات حکومت اسلامی در ایران مفید باشد. البته وظیفه دادگاه محدود به بررسی اتهامات مطرح شده در کیفرخواست در زندان گوهردشت و نقش حمید نوری در ارتباط با آن است. اما اگر حمید نوری بخواهد با دادگاه همکاری کند، مسلما بسیاری از حقایق دیگر روشن خواهد شد، ولی اگر او حرف نزده و همه چیز را انکار کند، تنها گفتههای شاهدین میتواند مبنای حقیقتیابی و صدور حکم دادگاه باشد. در این حالت و از آنجا که بسیاری از شاهدین تا کنون با نوشته و یا سخنان خود، اطلاعات و خاطرات خود را در مورد این جنایت منتشر کردهاند، شاید در پایان دادگاه، اطلاعات کیفی جدیدی به دانستههای تا کنونی اضافه نشود، اما بررسی آن ادعاها توسط یک دادگاه بینالمللی و مورد استناد قرار گرفتن این اطلاعات در صدور حکم، بر اعتبار آنها خواهد افزود. در چنین حالتی اطلاعات مطرح شده در این دادگاه در مورد افراد مختلفی که از آنها نام برده خواهد شد، از جمله علی خامنهای و ابراهیم رئیسی که قرار است در چند روز آینده به عنوان رئیس جمهور رژیم سوگند یاد کند، میتواند زمینه مناسبی را برای پیگیریهای حقوقی بعدی در سطح بینالمللی بر علیه آنها فراهم کند.
اهمیت دادگاه حمید نوری در حمایت از جنبش اعتراضی در داخل کشور
دادگاه حمید نوری در زمانی تشکیل میشود که در ایران هر روزه تجمعهای کوچک و بزرگ بر علیه حکومت در جریان است. دامنه اعتراض و تظاهرات مردم در خوزستان از چند هفته پیش، اینک به شهرها و استانهای مختلف رسیده است. در همین حال شاهدیم که هم رسانهها و هم دولتهای غربی توجه زیادی به نقض حقوق بشر در ایران نداشته و دنبال سازش و توافق با رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستند. دادگاه حمید نوری میتواند مسئله نقض حقوق بشر و ابعاد وسیع جنایات رژیم به ویژه کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ را برای چند ماه به خبر مهمی در رسانههای غربی تبدیل کرده و از این طریق و با فشار افکار عمومی این کشورها، دست سیاستمداران غربی برای سازش با رژیم ایران را ببندد. موفقیت در این موضوع اما به ما ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور و چگونگی برخورد ما با روند دادگاه حمید نوری بر میگردد.
در چند روز آینده قرار است ابراهیم رئیسی رسما پست هشتمین ریاست جمهوری نظام را بر عهده بگیرد. او از اعضای «هیئت مرگ» بوده و میتوان گفت در سلسله مراتب تصمیمگیری، نفرِ مافوق حمید نوری به شمار میآید. این موضوع میتواند حساسیت و توجه زیاد رسانههای آزاد غربی را به خود جلب کرده و ماهیت جنایتکار رژیم بیش از هر زمان دیگر در معرض افکار عمومی کشورهای آزاد قرار گرفته و رابطه با این رژیم را برای صاحبان قدرت در این کشورها سختتر کند.
همچنین همبستگی ایرانیان مخالف رژیم در طول جریان دادگاه برای هرچه موفقتر شدن آن، میتواند به مردم معترض در داخل کشور دلگرمی و امید داده و به آمرین و عاملین جنایت در این حکومت این پیام را برساند که باید انتظار داشته باشند حتا با گذشتِ زمان طولانی، به خاطر نقش خود در جنایات انجام شده، به دادگاه کشانده خواهند شد. همه اینها میتواند بدنه ماشین سرکوب حکومت را دچار تردید و تزلزل کرده و همین میتواند به اوج گرفتن جنبش اعتراضی در کشور برای پایان سریعتر حکومت اسلامی کمک کند.
چالشهای دادگاه حمید نوری
محاکمه و دادگاه حمید نوری در کنار فرصتهای بیشمار برای جنبش دادخواهی و مردم ایران میتواند با مشکلاتی نیز همراه شود. مشکلاتی که اولین ضررکننده آن جنبش دادخواهی و مردم ایران بوده و پیامدهای آن نیز میتواند در کشورهای غربی باعث سردرگمی و فاصله گرفتن فعالین حقوق بشر، رسانهها و حتا تردید دستگاههای قضائی برای ورود به بررسی پرونده جنایتکاران جمهوری اسلامی شود. چرا و چگونه؟
نحوه دستگیری حمید نوری و اطلاعرسانی در مورد آن
طراحی به دام انداختن و دستگیری حمید نوری با تلاش و ابتکار ایرج مصداقی و با حمایت چند نفر از دوستان نزدیک وی شروع شد. در این راه، کاوه موسوی به همراه یک تیم حقوقی در لندن در تنظیم اعلام جرم و جمعآوری مدراک اولیه لازم برای ارائه آن به دادستان استکهلم، ایرج مصداقی را حمایت کردند.
پس از دستگیری حمید نوری در فرودگاه استکهلم و اعلام خبر آن بطور رسمی، ایرج مصداقی این خبر را برای نخستین بار در رسانههای فارسیزبان منتشر و بر نقش خودش در دستگیری حمید نوری تاکید کرد. از آنجا که پرونده حمید نوری در مرحله رسیدگی و خود او نیز در بازداشت موقت بسر میبُرد، برای ایرج مصداقی و وکیل او امکانپذیر نبود تا جزئیات مربوط به چگونگی دستگیری حمید نوری را به اطلاع افکار عمومی برسانند.
نامشخص بودن چگونگی دستگیری حمید نوری باعث شد تا پرسشها و ابهامات زیادی در مورد چگونگی دستگیری او مطرح شود. این موضوع سبب شد تا از یکطرف نظریههایی بر اساس تئوری توطئه مطرح شود و از طرف دیگر سازمان مجاهدین خلق با طرح اتهامات بیپایه و اساس با «مزدور و اطلاعاتی» خواندن ایرج مصداقی، او را رابط دستگاههای اطلاعاتی رژیم و عامل «نفوذی» آنها معرفی کرد و با زبان رایج خود، دستگیری نوری را سناریوی خود رژیم برای «سفیدسازی» مصداقی اعلام کند.
به باور من دلیل اصلی حمله سازمان مجاهدین به ایرج مصداقی را میتوان در این نکته دید: به دلیل ادعاهای این سازمان در مورد قدرتمند بودن و نفوذ در نهادهای جمهوری اسلامی، وقتی دستگیری حمید نوری اعلام شد، این انتظار وجود داشت تا مسئول دستگیری حمید نوری، سازمان مجاهدین اعلام شود. اما وقتی مشخص شد که دستگیری حمید نوری، نه توسط این تشکیلات عریض و طویل، بلکه توسط ایرج مصداقی و تنی چند از دوستان او انجام شده، ادعاهای این سازمان مبنی بر قدرتمند بودن و اینکه در مبارزه علیه رژیم ایران، «مبارز شماره یک» است، نقش بر آب شده و در چشم ایرانیان و نیروهای خارجی که با این تشکیلات ارتباط دارند، ناتوانیاش به نمایش گذاشته شد. از این رو این سازمان مجاهدین بجای همراهی با دادخواهی مردم ایران در محاکمه حمید نوری، به کینهتوزی علیه ایرج مصداقی پرداخت تا بیعملی، ناتوانی و توخالی بودن ادعاهای خود را پردهپوشی کند.
با حملههای متقابل ایرج مصداقی به سازمان مجاهدین و تاکید مداوم او بر نقش مسعود رجوی در این کینتوزی، سازمان مجاهدین نیز تلاش کرد تا با ایجاد دو قطبی «رجوی- مصداقی»، دادگاه حمید نوری را به یک موضوع حاشیهای تبدیل کرده و حتا خواستار آن شد تا در کنار حمید نوری، ایرج مصداقی نیز به محاکمه کشیده شود. این تشکیلات میتوانست تعداد زیادی از زندانیان سیاسی سابق که اینک به عنوان عضو این تشکیلات در آلبانی مستقر هستند را به عنوان شاهد به دادستان پرونده حمید نوری معرفی کند، اما در ابتدا از همکاری با دادستان خودداری کرد ولی بعدا به دلیل حملههای ایرج مصداقی، ناگزیر به همکاری با دادستان شد. از آن زمان سازمان مجاهدین با تاکید بر اینکه بیشترین اعدامیهای تابستان سال ۶۷ از این تشکیلات بودهاند و با تاکید بر اینکه بیشترین تعداد شاهدین و شاکیان در این دادگاه را نیز اعضا و هواداران این تشکیلات تشکیل میدهند، تلاش دارد تا خود را «صاحب خون» معرفی کرده و موضوع دادخواهی را که یک موضوع ملی و حقوقی است در چهارچوب منافع تشکیلاتی، برای حقانیت دادن به سیاستهای خود و حذف رقبا و مخالفین، مورد استفاده ابزاری قرار دهد.
علنی شدن چگونگی به دام افتادن حمید نوری
دادستانی استکهلم همزمان با انتشار کیفرخواست خود علیه حمید نوری، جزئیات مربوط به چگونگی دستگیری او را نیز منتشر کرد. از این زمان، از آنجا که ایرج مصداقی نیز دیگر با محدودیتهای حقوقی برای توضیح چگونگی دستگیری حمید نوری مواجه نبود، شروع به توضیح جزئیات مربوط به چگونگی به دام انداختن حمید نوری نمود.
تیزر یک فیلم مستند از نیما سروستانی نیز که از همان آغاز کار، همه مراحل طراحی و دستگیری حمید نوری را فیلمبرداری کرده بود، تردید و ابهاماتی را که در ۲۱ ماه گذشته در مورد چگونگی دستگیری حمید نوری به آن دامن زده شده بود برطرف کرد.
اسناد منتشر شده از سوی دادستانی سوئد و گفتههای ایرج مصداقی و فیلمهای مستندِ ضبط شده، نشان میدهند فردی به نام هِرش صادق ایوبی، شوهرِ سابقِ دخترخوانده حمید نوری، آنکسی است که با ایرج مصداقی تماس گرفته و اطلاعات مربوط به حمید نوری را در اختیار او قرار داده است. ایرج مصداقی با ابتکاری که برای به دام انداختن حمید نوری به آن متوسل شد، موفق میشود با کمک هِرش صادق ایوبی اعتماد حمید نوری را جلب و او را متقاعد به سفر سوئد کند. در همین زمان ایرج مصداقی مقدمات حقوقی دستگیری حمید نوری را دنبال و اسناد لازم را برای ارائه به دادستانی سوئد تهیه کرده و از طریق یک وکیل در اختیار دادستانی سوئد قرار داد تا بر اساس آن حمید نوری در زمان ورود به فرودگاه استکهلم دستگیر شود.
با روشن شدن همه این جزئیات، همه آنهایی که در ۲۱ ماه گذشته ایرج مصداقی را متهم به همکاری با وزرات اطلاعات میکردند، به ویژه سازمان مجاهدین خلق که حمله وسیع و سنگین و سازمانیافتهای را برای تخریب چهره و شخصیت ایرج مصداقی نزد مقامات دولتی سوئد و نزد افکار عمومی ایرانیان پیش میبُرد، بجای اعتراف به اشتباه و پوزش از ایرج مصداقی، بر حملات خود افزوده و اینبار با مشکوک نامیدن هِرش صادق ایوبی و ارتباط گرفتن او با ایرج مصداقی، همچنان به دنبال آن است که حتا به قیمت به حاشیه راندن دادگاه حمید نوری، همچنان ایرج مصداقی را تخریب کند.
دادخواهی بالاتر از هر فرد و هر تشکیلات
با تاکید بر نقش ایرج مصداقی در طراحی و به دام انداختن حمید نوری و تحسین تلاش، پشتکار و ابتکارهای او در امر دادخواهی در سه دهه گذشته، مایلم با نگاهی به آنچه در بالا توضیح داده شد، اشاره کنم به یکی از چالشهای بزرگ جنبش دادخواهی، از جمله در دادگاه حمید نوری و آن رقابت و ضدیت گروههای سیاسی و یا انتقامجوییهای شخصی علیه یکدیگر است. جدا از آنکه این ضدیتها و این جنگ و جدالها چه پیشینه و چه زمینه و چه انگیزهای ممکن است داشته باشند، باید تاکید کرد: دادخواهی و حقیقتیابی بالاتر از منافع شخصی و گروهی و تشکیلاتی است. امید است ایرج مصداقی با درک و تشخیص آنچه دشمنان او دنبال میکنند به دو قطبی «رجوی- مصداقی» میدان نداده و با تمرکز توان و انرژی و خلاقیتهایش، همانگونه که تا الان فریاد دادخواهی را پژواک داده، تلاش خود را بر هرچه موفقتر شدن دادگاه حمید نوری متمرکز کند.
سازمان مجاهدین خلق با مواضعاش در قبال دادگاه نوری و طرح سیستماتیک اتهامهای بیپایه و اساس علیه ایرج مصداقی نشان داد که برای این سازمان اهداف تشکیلاتی و تسویه حساب کردن با دیگران، از جمله با ایرج مصداقی بالاتر از ارزش و اهمیت دادخواهی خون هزاران هزار انسانی است که بسیاری از آنان در طرفداری از این سازمان در زندانهای جمهوری اسلامی کشته شدهاند.
محاکمه حمید نوری، فرصتی برای تعمیق دادخواهی و همبستگی ملی
حمید نوری نماینده یک سیستم است و این اولین بار خواهد بود که بعد از انقلاب ۱۳۵۷، حکومت اسلامی در عرصه جهانی به دلیل اعدام و شکنجه زیر ذرهبین یک دستگاه قضائی در یک کشور دمکراتیک قرار خواهد گرفت. محاکمه حمید نوری فرصتی استثنائی برای عدالت و عدالتجویان و دادخواهان است.
جدا از اهمیت تاریخی- بین المللی محاکمه حمید نوری، محاکمه او برای ما ایرانیان یک موضوع ملی است. ما، ما ایرانیان بدون در نظر گرفتن تعلق سیاسی و گروهی باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا این محاکمه، به محاکمه تمامیتِ حکومت اسلامی در افکار عمومی جهان تبدیل شده و فرصت دهیم تا این محاکمه، زمینه همبستگی و نزدیکی بیشتر ما به یکدیگر را تقویت کند. در چنین کارزاری، آنانی که تفرقه و ضدیت را دامن میزنند جابی ندارند.
ما میتوانیم با یادگیری از استانداردهای بینالمللیِ محاکمه حمید نوری، خود را برای حقیقتیابی در ایران بعد از جمهوری اسلامی بهتر آماده کرده و با تمرکز بر همین هدف، یعنی حقیقتیابی، چالشهای پیش رو و حاشیهساز را بهتر پیشبینی کرده و خود را برای مقابله با آنها در ایران فردای بعد از حکومت اسلامی بهتر آماده کنیم.
منبع: کیهان لندن
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.