۰۵ مهر ۱۳۹۸
ایرج مصداقی
هر روز که از عمر نظام اسلامی میگذرد، قوانین و مقررات ارتجاعی و قرونوسطایی نمود بیشتری مییابند و حضور فرهنگ روحانیون حاکم در جامعه و زندگی مردم پیامدهای وخیمتری را به دنبال میآورد.
بعد از استقرار روحانیون در استادیومهای ورزشی جهت «ارشاد» تماشاچیان، اجرای برنامه استقرار روحانی مشاور بالینی یا روحانی مقیم در مراکز بیمارستانی یکی از فجایعی است که در دوران روحانی کلید زده میشود. این برنامه ابتدا در استان مرکزی و سپس در دیگر بیمارستانهای دولتی کشور به مورد اجرا گذاشته شد.
یکی از مسئولان، این طرح را طرحی ابتکاری عنوان کرده و اینکه اشاعه اخلاق پزشکی، مشارکت در اصلاح رفتارهای زیستی، مشاوره معنوی و پاسخگویی به مسایل شرعی بیماران و پرسنل بهداشتی از موضوعات مهمی است که به درستی در این برنامه دیده شده است.
به گفته دکتر حسین سرمدیان، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اراک، تمام بیمارستانهای این دانشگاه و دو کلینیک کوثر و امام رضا (ع) نیز دارای روحانی مقیم هستند. روحانی مشاور یا روحانی مقیم در ساعات کاری در زمینه احکام، سؤالات شرعی بیماران و همراهان و حتا در زمینه ازدواج نیز مشاوره میدهد. سرمدی در پاسخ به این سؤالل مبنی بر اینکه آیا روحانی در زمینه موضوعات پزشکی، آموزش دیده است یا خیر، اظهار میکند: روحانی مقیم در زمینه پزشکی آموزشی ندیده است و فقط مشاورههای وی در زمینه اعتقادی است.[1]
شورای عالی انقلاب فرهنگی، راهگشای به کارگماری ملاها در بیمارستانها و محیطهای آموزشی
شورای عالی انقلاب فرهنگی که پس از فاجعهی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ با عنوان ستاد انقلاب فرهنگی پا به عرصه وجود گذاشت طی مراحل تکاملی خود امروز به نقطهای رسیده است که حتی در ارتباط با انطباق امور پزشکی با موازین شرعی نیز قانونگذاری میکند.
این شورا سالها پیش از آن که «داعش» به عنوان یک پدیده در سطح جهان ظاهر شود و دنیای متمدن را تهدید کند، ارتجاعیترین اعمال را به عنوان قانون و مقررات به تصویب رساند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبهی جلسهی ۴۲۷ مورخ ۱۳۸۴ /۱۰/۱۳، شورای فرهنگ عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را مکلف میکند که اقدامات زیر را انجام دهد:
«۱ـ اجرای کامل قانون انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام و ابلاغ دستورالعملهای اجرایی جهت نگهداری از بیماران و همراهان در محیطهای درمانی.
۲ـ تنظیم و ابلاغ آییننامه انضباطی محیطهای دانشگاهی پیرو مصوبه شماره ۵۰۲ مورخ ۲۲/۵/۱۳۸۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر گسترش فرهنگ عفاف و حجاب.
۳ـ طراحی و ساخت خوابگاههای دانشجویی متناسب با ارزشهای اسلامی.
۴ـ نظارت بیشتر بر بیمارستانهای خصوصی به منظور ترویج فرهنگ حجاب و رعایت حقوق زنان بیمار.
۵ـ اهمیت دادن به حجاب و اخلاق اسلامی به عنوان یکی از پیششرطهای اساسی در انتصاب و استخدام رؤسای دانشگاهها، معاونین، مدیران، مسئولان حوزههای علمی، فرهنگی و ورزشی و کارکنان.
۶ـ طراحی مبلمان اداری در ساختمانهای ستادی بیمارستانها، دانشگاهها و… براساس حفظ حدود حریم شرعی بین کارمندان زن و مرد و پرهیز از بکارگیری معماری open که موجب رعایت نکردن حریمهای اخلاقی بین کارمندان زن و مرد میشود.
۷ـ تقویت شوراهای امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستانها.
۸ـ اهمیت مسئلهی حجاب به عنوان یک امتیاز شاخص در گزینش و معرفی دانشجویان نمونه دانشگاههای علوم پزشکی.
۹- ایجاد تسهیلات ویژه برای ازدواج دانشجویی، ساخت خوابگاههای متأهلی و فعالکردن دفاتر مشاوره در امر ازدواج دانشجویی.
۱۰ـ فعالکردن دانشجویان در حوزه پژوهشهای علمی درباره حجاب و عفاف در دانشگاهها.
۱۱ـ تنظیم و ابلاغ آییننامهی نحوهی حضور پرسنل همگن و غیرهمگن در بخشهای تشخیص و درمان و نظارت بر اجرای آن.
۱۲ـ الگوسازی مناسب برای جامعه پزشکی در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب با برگزاری همایشها و جشنوارههای علمی و فرهنگی.
۱۳ـ نظارت بر رعایت عفاف و حجاب در سازمانهای خارجی و مؤسسات پزشکی خصوصی مانند یونسکو، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و… و یکسانسازی یونیفرم کارمندان شاغل در مراکز فوق.
۱۴ـ تدوین قوانینی برای ممنوعیت عرضه لباسهای دست دوم خارجی در کشور (با همکاری دستگاههای ذیربط).
۱۵ـ اهداء بستههای فرهنگی به دانشجویان جدیدالورود با موضوع آموزش در حوزه عفاف وحجاب.
۱۶ـ ایجاد سایتهای اینترنتی در حوزه فلسفه حجاب، برگزاری جلسات سخنرانی، پرسش و پاسخ و همایشهای علمی درباره حجاب توسط کانونهای فرهنگی ـ هنری دانشگاهها.
۱۷ـ ارائهی لباسهای مناسب به بیماران برای ورود به اتاق عمل جراحی.» [2]
ناگفته پیداست «ارائهی لباسهای مناسب به بیماران برای ورود به اتاق عمل جراحی» زیرپا گذاشتن معیارهای بهداشتی است و چه فجایعی را به بار میآورد.
آنچه شورای انقلاب فرهنگی تصویب کرد چهارچوبی است که پیشتر در بسیاری از بیمارستانهای کشور از جمله بیمارستانهای سپاه پاسداران و بنیاد شهید و نیروی انتظامی و بیمارستانهای وابسته به نهادهای مذهبی و بسیاری از بیمارستانهای دولتی در شهرستانها اجرا میشد و این شورا به آن جنبهی عمومی بخشید.
اجرای قوانین داعشی در بیمارستانها
گزارش روزنامه شرق از تحمیل چادر به بیماران تنها بخش کوچکی از فاجعهای را که در مراکز درمانی کشور جریان دارد نشان میدهد:
«بدون چادر نمیتوانید وارد اورژانس بیمارستان شوید؛ این را زن میانسالی که جلوی در ایستاده تا جلوی زنان مانتویی را بگیرد، میگوید. از بیماران مانتویی میخواهند با چادر وارد مرکز درمانی شوند. بیمارانی که گاه حالشان خوب نیست، نای ایستادن ندارند و برای راه رفتن به بغل دستی شان تکیه میدهند. این شرایط ورود به برخی از درمانگاهها و بیمارستانهای پایتخت است. مراکزی که گاه بیماران به دلیل دفترچه بیمهای که از آن خدمات میگیرند، ناچار به رفتن به آنجا هستند. بیمارستان بقیهالله یکی از همین مراکز است که زنان مانتویی نمیتوانند از در ورودی آن عبور و خدمات دریافت کنند؛ موضوعی که این بیمارستان در سایت خود نیز آن را به بیماران متذکر شده است: «در این مجموعه ورود همه خواهران با پوشش چادر بوده و افراد غیر باید برای ورود از درِ انتظامات بیمارستان چادر تهیه کرده و با پوشش چادر وارد شوند و همچنین آرایش نداشته باشند». [3]
خانم مسئول انتظامات جلوی درمانگاه بیمارستان بقیه الله ایستاده، جلوی زنان مانتویی را میگیرد و با گرفتن کارت شناسایی به آنها چادر میدهد. خیلی از زنان اینجا قبل از ورود به بیمارستان مانتویی هستند؛ اما با گذشتن از در ورودی چادری میشوند. وارد درمانگاه که میشویم؛ زن جوانی با نارضایتی چادر را از مامور جلوی در میگیرد و سرش میکند، زیر لب غر میزند و میگوید «من خیلی مریض نیستم و میتوانم چادر سر کنم؛ اما کسی که حال ندارد چه کار کند؟ حالا همه چیز درست است، همین یک قلم مانده است». مأمور حراست که به شنیدن این حرفها عادت دارد، رو به او میکند و میگوید «این قانون بیمارستان است. به ما گفتهاند بدون چادر کسی حق ندارد وارد بیمارستان بشود؛ اما کسانی که عمل کردهاند، عصا دارند یا شکستگی دارند، مجبور نیستند چادر سرشان کنند. از بس که همه اعتراض کردند، چادر را اجباری کردیم». زن جوان با ناراحتی در حالی که چادر را به کمرش گرفته است و آن را روی زمین میکشد، وارد درمانگاه میشود. مأموری که جلوی در به زنان چادر میدهد، به «شرق» میگوید: «خیلی وقت است که چادر اجباری شده. وقتی زن بدحجابی وارد بیمارستان میشود، میآیند و به ما تذکر میدهند. خود مردم میآیند و به ما تذکر میدهند و میگویند چرا این افراد را اینجا راه داده اید؟ ولی خب اینجا مرکز درمانی است و مجبوریم همه را قبول کنیم. اگر همه با لباس فرم و مقنعه میآمدند، دیگر چادر را اجباری نمیکردند. کسی که مریض است باید فکر درمان باشد، نه تیپ زدن. کسی که مریض است، آرایش نمیکند، لاک نمیزند، صندل به پا نمیکند با پاهای لاک زده». میپرسم خب کسانی که یکباره حالشان بد میشود چطور؟ شاید از قبل آرایش داشته باشند. میگوید: «آنها میروند اورژانس. به آنها زیاد گیر نمیدهیم؛ اما کسانی که رو پای خودشان میآیند اینجا، آرایششان را پاک میکنیم. اینجا همه چیز داریم. آرایش پاک کن، لاک پاک کن و دستمال». از زیر میز چند تا دستمال مرطوب، دستمال کاغذی و آرایش پاک کن درمیآورد و نشان میدهد. «هرکسی آرایش زیاد داشته باشد، اینها را میدهیم پاک کند. کسانی هم که ناخن کاشت کردهاند، باید دستکش دستشان کنند. خیلی از بیمارها با ما بحث میکنند، عصبانی یا ناراحت میشوند؛ اما خب این قانون اینجاست». چشمش به زنی مانتویی میافتد که پسر کوچکش را به آغوش گرفته، حرفش را قطع میکند و میگوید: «خانم شما بیا اینجا، این طوری نمیتوانی وارد درمانگاه بشوی. یک کارت شناسایی بده لطفاً تا چادر بدهم». پسرک تب دارد؛ اما تا مادرش چادر سر نکند، اجازه ورود به درمانگاه را ندارند. سعی میکند مقاومت کند؛ اما راهی ندارد. باید چادر سر کند. در نهایت کارتی از کیفش درمیآورد، چادر را میگیرد و آن را نصفه ونیمه سرش میکند. «نگاهشان کن، چادر هم که میدهیم، نصفه ونیمه سر میکنند یا میپیچند دور کمرشان و میمالند این ور آن ور. مردم خیلی بدحجاب میآیند.
…. اما پوشش چادر فقط در درمانگاه این بیمارستان اجباری نیست بلکه داخل بیمارستان و حتا برای ورود به اورژانس هم باید چادر داشته باشید. بیمارستان بقیهالله که به صورت سه یال به هم پیوسته در ۱۶ طبقه متمرکز شده، یک درمانگاه مجهز و بزرگ دارد که حدود ۵۰۰ پزشک در آن مشغول به کار هستند. بیمارستان بقیهالله علاوه بر ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به نیروهای مسلح، با ۴۰ شرکت بیمه طرف قرارداد است که بیمهگذاران آن مراکز میتوانند از خدمات بهداشتی، درمانی، تخصصی و فوق تخصصی آن استفاده کنند.[4]
بیمارانی که با پوشش مقنعه عمل میشوند
بخش زنان بیمارستان خاتم الانبیا هم با بیمارستانهای عادی فرق دارد. سارا که به تازگی مادرش در این بیمارستان جراحی شده به «شرق» میگوید: «زمانی که پرستاران مادرم را برای بردن به اتاق عمل آماده میکردند، بعد از پوشیدن لباس اتاق عمل که کاملاً پوشیده بود، یک مقنعه بلند سرش کردند که خیلی باعث تعجب من و مادرم شد. حال مادرم خوب نبود و به شدت استرس عملش را داشت. به نظر من تأکید روی چنین مسئلهای آن هم زمانی که بیمار به شدت استرس دارد و در شرایط روحی و جسمی خوبی نیست، لازم نیست. با توجه به اینکه مادرم من سرطان پستان داشت و دکترها بدن او را میدیدند، من نمیدانم پوشیدن آن مقنعه چه لزومی داشت». سارا چادرش را مرتب میکند و ادامه میدهد: «عمل مادرم پنج ساعت طول کشید. زمانی که داشت به هوش میآمد، بین خواب و بیداری همراه با آه و نالههایی که میکرد، احساس ناراحتی میکرد دستش را به طرف مقنعهای که سرش کرده بودند میبرد و میخواست آن را از سرش دربیاورد. فکر میکنم این نوع پوشش بیماران را نیز اذیت میکند. به خاطر اینکه بیمه تکمیلی ما طرف قرارداد این بیمارستان بود، برای عمل به این بیمارستان آمدیم البته برخی از دوستان هم تاکید کرده بودند تجهیزات این بیمارستان از کیفیت بالایی برخوردار است که واقعاً هم کیفیت خوبی داشت؛ برای همین به این بیمارستان آمدیم اما بیماران زن و همراهانشان در اینجا اذیت میشوند». در سایت این بیمارستان نوشته شده است: «رعایت منشور حقوق بیماران، با برخورد بر پایه تکریم ارباب رجوع و احترام متقابل فضایی را مهیا نماید تا بیماران بدون هیچ گونه دغدغه و مسئله آزاردهندهای فقط و فقط به فکر درمان خویش باشند و انشاءالله با رضایت کامل از این مجموعه خارج شوند که این آرزوی قلبی ماست.» [5]
درمانگاه تخصصی کوثر
اما این فقط بیمارستان بقیهالله نیست که از ورود زنان مانتویی جلوگیری میکند. زنان برای عبور از در ورودی درمانگاه تخصصی شبانه روزی کوثر هم باید چادر سر کنند؛ درمانگاهی نسبتا بزرگ که در شهرک محلاتی پایتخت واقع شده است.
دختر جوانی که به نظر میرسد به شدت سرماخورده است، از در پارکینگ وارد درمانگاه میشود که زنی از پنجره اتاق کنار پارکینگ سرش را بیرون میآورد میگوید خانم از این طرف باید وارد شوید و او را به طرف در اتاقی که خودش در آن نشسته است راهنمایی میکند. به طرف چادرهایی که به چوب لباسی گوشه اتاق آویخته شدهاند اشاره میکند و میگوید یکی از آنها را سرت کن. دختر جوان یکی از چادرها را برمیدارد. دختری که همراه او از اتاق خارج میشود، میگوید: «رفتی تو چادرت را دربیار، من همیشه همین کار را میکنم.»
زن جوانی که برای درمان به این درمانگاه آمده است به «شرق» میگوید «اولین بار که به اینجا آمدم، اصلاً حالم خوب نبود. به خاطر کیست سینهام به اینجا آمده بودم و استرس زیادی داشتم؛ چون نمیدانستم چه اتفاقی برایم میافتد. جلوی در نگذاشتند وارد درمانگاه شوم و از من خواستند چادر سرم کنم؛ درحالی که من اصلاً شرایط روحی خوبی نداشتم. از آن به بعد هروقت اینجا میآیم آرایش نمیکنم. گاهی هم که از این مسیر رد میشوم با اینکه کار دکتری هم داشته باشم، به اینجا نمیآیم؛ چون حوصله بحث کردن و درگیر شدن با مأموران اینجا را ندارم. اینکه میگویند آرایشت را پاک کن یا چادر سرت کن خیلی من را اذیت میکند. همسرم سرباز است و من هم از طریق او بیمه شدهام. بیمه ما طرف قرارداد این درمانگاه است؛ برای همین به اینجا میآیم. قیمتهایش خیلی پایین است، اگر این طور نبود هرگز به اینجا نمیآمدم». داخل درمانگاه که میشوید تابلویی را میبینید که بخش زنان را از مردان جدا کرده است. اینجا زنان را پزشکان زن معاینه میکنند و مردان را پزشکان مرد. زن میانسالی با چادری که از سرش افتاده، کنار پسر ١١ساله اش که سرمی به دستش وصل است، نشسته است. پسرک به مادرش میگوید از داخل کولهاش چیزی به او بدهد. مادر با چادری که دنبال خودش میکشاند، کیف پسرش را بر میدارد و داخل آن را میگردد. او به «شرق» میگوید: «ما در شهرک شهید محلاتی زندگی میکنیم و اینجا نزدیکترین درمانگاه به خانه مان بود؛ برای همین به اینجا آمدم.»
این درحالی است که به گفته یک مقام مسئول در وزارت بهداشت، مجبور کردن بیماران به پوشیدن چادر قانونی نیست. او به روزنامه «شرق» میگوید: «اینکه بیماران را به پوشیدن چادر مجبور میکنند قانون نیست، قانون فقط مصوبه مجلس است. بیمارستان کودکان میتواند فقط کودکان را پذیرش کند یا بیمارستانی که مجوز بیمارستان قلب را دارد، میتواند فقط بیماران قلب را پذیرش کند اما حق ندارد دلبخواهی افراد را پذیرش کند یا بگوید افراد اجازه ورود به بیمارستان را ندارند و بیماران را مجبور به انجام کاری خارج از قوانین بیمارستانی کند. البته در برخی از درمانگاههایی که وقف شدهاند، چنین مشکلاتی وجود دارد که فقط افراد خاص را پذیرش میکنند؛ مثلاً ایتام که البته تعداد آنها بسیار کم است و اخیراً هم چنین مجوزهایی صادر نشده است. اما به طورکلی مجبور کردن بیماران به رعایت حجاب یا هر کاری خارج از قوانین بیمارستانی مجاز نیست؛ به ویژه در اورژانس که باید کار بیماران را خیلی زود انجام داد».[6]
تصور این که در تخصصیترین و مجهزترین بیمارستانهای ایران (بقیهالله و خاتمالانبیا) ابتداییترین اصول بهداشتی رعایت نشده و زنان مجبور باشند چادری را به سر کنند که معلوم نیست نفر قبلیای که آن را سر کرده، مبتلا به چه بیماریبوده، وحشتناک است. این که جراحی به اجبار مقنعهای را که معلوم نیست پیشتر سر چه کسی کردهاند بر سر بیمار کند و سپس به جراحی سرطان سینهی او بپردازد فاجعه است. اما واقعیت این است که در «امالقرا» اسلامی همه چیز امکانپذیر است.
بیمارستان بقیهالله در دفاع از اقدامات خود جوابیه مبسوطی برای روزنامه شرق فرستاده و در آن تأکید میکند:
«…همانطور که مستحضر هستید تمامی نهادها، ارگانها و سازمانهای کشور جمهوری اسلامی ایران علاوه بر رعایت قوانین موجود در کشور ملزم به رعایت قوانین داخلی خود نیز هستند. دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج) نیز بهعنوان نهاد زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران علاوه بر رعایت قوانین وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی باید در اجرای دستورالعملهای ابلاغی سپاه پاسداران انقلای اسلامی ایران نیز تعهد لازم و کافی را داشته باشند. ازجمله رعایت پوشش چادر و حجاب اسلامی بهعنوان یک فریضه ارزشی و دینی ضروری است که رعایت آن برای همراهان بیمار و بیمارانی که دارای حال وخیم نیستند، الزامی است.»[7]
طرح ارتجاعی تفکیک جنسیتی در بیمارستانها
یکی از طرحهای ارتجاعی نظام اسلامی، تفکیک جنسیتی در بیمارستانهاست و تمامی سیاستهای نظام نیز به خواست خامنهای و مراجع تقلید در راستای آن قرار گرفته است.
ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید حکومتی در پاسخ به سؤالات شرعی در مورد تفکیک جنسیتی چنین پاسخ داده است:
«سؤال ۱ ـ اکثر پزشکان مجارى ادرار و کلیه، مرد هستند; آیا گرفتن این تخصّص جهت کم کردن ارتباطات غیر هم جنس، براى خانمها واجب است؟
جواب: با توجّه به اینکه نگاه به غیر همجنس، در مورد عورت گناه سنگینترى دارد، لازم است به عنوان واجب کفایى گروهى از همجنسها این دوره را بگذرانند.
سؤال ۲ ـ غالب پزشکان متخصّص قلب را آقایان تشکیل مىدهند، آیا به منظور کاهش ارتباطات با جنس مخالف، اخذ مدرک تخصّصى قلب براى خانمها واجب کفایى است؟
جواب: آرى واجب کفایى است.
سؤال ۳ ـ جهت تشخیص بعضى از بیمارىها، از جمله بیماریهاى زنان، بیشتر از سونوگرافى استفاده مىشود، و متخصّص زن در آن کم است، آیا بر دانشجویان دختر واجب است که در این رشته تحصیل کنند؟
جواب: لازم است به عنوان واجب کفایى عدّهاى در این رشته تحصیل کنند.» [8]
اولین تلاشها برای اجرایی کردن شرع مورد نظر خامنهای، بر میگردد به قانون موسوم به «انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی با موازین شرع مقدس» که در سال ۱۳۷۷ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و آییننامه اجرایی آن نیز در سال ۱۳۸۰ به تصویب همین قوه رسید. هدف این قانون، همانگونه که از عنوان آن هم پیداست، منطبق کردن کلیه روندهای پزشکی و درمانی با قوانین شریعت اسلامی و به تبع آن تفکیک جنسیتی در آن دسته از اموری است که در آنها نگاه کردن به جنس مخالف (نامحرم) یا لمس کردن بدن او الزامی است. در خود این قانون شورایی نیز برای نظارت بر اجرای این مصوبه، به ریاست وزیر بهداشت و با حضور نماینده ولی فقیه در دانشگاههای پزشکی و نمایندهای از مجلس شورای اسلامی و تعدادی از معاونان، پیشبینی شده است.
قصه تفکیک جنسیتی، به بهانه تکریم زنان و حفاظت از حریم آنها یکی از دغدغههای نظام اسلامی است که بر پایهی آپارتاید جنسی بنا شده است و فقط منحصر به امور پزشکی نیست.
بانک ملی ایران در دولت محمود احمدینژاد، زمانی که ریاستش در دست محمود خاوری متهم فراری پروندهی اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی بود با تبلیغات بسیار پیشتاز تفکیک جنسیتی بود و از آن به عنوان پوششی برای اختلاسهای بزرگ استفاده میکرد. خاوری شعباتی با عنوان «شعبه ویژه بانوان» را در شهرهای مشهد، رشت و اصفهان افتتاح کرد. شعبههایی که قرار بود همه کارکنانش، از رئیس تا دربان و آبدارچی و همچنین مشتریانش زنان باشند. طرحی که خود خاوری در مراسم افتتاح اولین شعبه آن در مشهد گفته بود: «بحث عفافوحجاب همواره مورد تأکید ما بوده برای اینکه حرمت و حجاب بانوان در محیط اجتماعی حفظ شود». او در همان مراسم وعده داده بود: «تا پایان سال ٨٩ در همه مراکز استانهای کشور شعب ویژه بانوان بانک ملی راهاندازی خواهد».
بانک زنانهای که خاوری، دست به تأسیس آن زده بود و رئیس وقت اداره امور شعب استان خراسانرضوی در مراسم افتتاحیهاش، آن را «شاخصترین طرح ابداعی تاریخ بانکداری کشور» خواند، آرام و بیسروصدا تعطیل شده و کرکرههایشان را پایین کشیدهاند. زنانی هم که در آن مشغول به کار بودهاند یا بازخرید شده یا به شعب عادی بانک منتقل شدند. تأسیس این بانک بیشتر از آنکه ربطی به حجاب و رعایت حرمت بانوان داشته باشد، به نظر پوششی برای اختلاسهای بزرگ دوران احمدینژاد بود.[9]
تلاش برای اعمال تفکیک جنسیتی کامل در دانشگاههای کشور، بانکها، اقدامات برای جداسازی محل کار کارمندان زن و مرد در شهرداری تهران، ایجاد پارک زنانه، ایده افتتاح کافه و رستوران زنانه، راهاندازی بیمارستانهای کاملاً زنانه و… بخشی از اقدامات اجرائی است که تاکنون در زمینهی برآورده کردن آمال و آرزوهای خامنهای و عقبماندهترین بخشهای روحانیت مطرح شده است.
مرضیه وحید دستجردی اولین زن وزیر در تاریخ نظام اسلامی که وزارت بهداشت را اداره کرد شخصاً از مطرحکنندگان «طرح تفکیک جنسیتی در بیمارستانها» در مجلس شورای اسلامی بود و در مصوبات ضد زنان و کودکان مجلس شورای اسلامی مشارکت داشت. او با طرح پیوستن ایران به کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان نیز مخالفت کرد.
او یکی از شناختهشدهترین مدافعان جداسازی جنسیتی و راهاندازی بیمارستان و مراکز درمانی ویژه زنان، است. دستجردی متخصص زنان و زایمان است و در دولت دهم سه سال وزیر بهداشت بود.
وحیددستجردی پس از سالها تلاش در سال ۸۵، در زمان محمود احمدینژاد که موضوع تفکیک جنسیتی بهشدت مورد توجه دولت و برخی نهادها بود توانست طرحاش را بر روی کرسی بنشاند. تا قبل از سال ۸۵، این بیمارستانها به عنوان زایشگاه یا بیمارستان تخصصی زنان شناخته میشدند اما از آن سال، با تصویب هیأت دولت، وزارت بهداشت طرح جدیدی را نوشت و قرار بر این شد تا بیمارستانهای ویژهای برای ارایه خدمات تخصصی و عمومی به بیماران زن راهاندازی شود. تأکید دستجردی بر راهاندازی بیمارستانهای جامع زنان بود؛ بیمارستانهایی که به طور کامل و در همه تخصصها مربوط به زنان است و فقط زنان در آن تردد میکنند؛ یعنی یک بیمارستان زنانه تمامعیار. آن زمان این طرح در بیمارستان مهدیه شروع شد؛ این بیمارستان از سال ۸۶ کارش را به عنوان بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی ویژه زنان شروع کرد و دو سال بعدش، در سال ٨٨، دومین بیمارستان جامع تخصصی زنان افتتاح شد.
دستجردی دستور داده بود تا هر دانشگاه حداقل یک بیمارستان جامع زنان داشته باشد. در ادامه معاونش، باقر لاریجانی، هم از ایجاد یک بیمارستان جامع برای زنان در هر استان خبر داده بود؛ خبری که هیچ وقت رنگ واقعیت به خود ندید. آنها تأکید کرده بودند که این بیمارستانها از صفر تا صد با کادر زن فعال خواهد بود؛ این وعده اما محقق نشد.
با اجراییشدن کار، مشکلات بهتدریج خودنمایی کرد؛ اولین آن هم کمبود نیروی زن در تمام بخشها بود. همین هم شد تا بهتدریج از نیروی مرد استفاده شود، تا جایی که رئیس بیمارستان مهدیه از میان یک پزشک مرد انتخاب شد.[10]
هرچند در همان زمان دستجردی، راهکار دیگری را برای این موضوع در نظر داشت که الهامگرفته از طرح شکستخورده بیمارستان شهید بهشتی قم بود. سال ۱۳۶۷ بیمارستان شهید بهشتی قم که وابسته به مرکز پزشکی بنیاد شهید بود به آیتالله شرعی واگذار میشود و تصمیم بر آن گرفته شد تا به دلیل شرایط خاص و مذهبی شهر قم این بیمارستان با رویکرد تفکیک جنسیتی تنها به ارائه خدمات به زنان بپردازد که در آن زمان به دلیل کمبود پزشک متخصص زن و مسائل متعدد دیگر بعد از مدتی، این بیمارستان با مشکلات بسیاری روبهرو شده و به تعطیلی کشانده میشود که دستجردی سالها پس از دوران وزارتش در مصاحبهای درباره آن با صراحت چنین میگوید: «ما نمیتوانیم تفکیک جنسیتی را ایجاد کنیم و الزاما فقط به یک جنس اختصاص دهیم. این امر در بیمارستان شهید بهشتی قم برای اولینبار انجام شد و به صورت جدی شکست خورد».[11]
با آن که نظام اسلامی برای تحمیل طرحهای ارتجاعی تفکیک جنسیتی رانتهای ویژه قرار میدهد و از سطح علم و تخصص به شدت میکاهد اما با این حال تاکنون نتوانسته است موفقیتی کسب کند، اما همچنان طرحهای ارتجاعیاش را دنبال میکند.
لاله افتخاری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس با اشاره به حضور وزیر بهداشت در کمیسیون متبوعش گفت: در این جلسه مقرر شد طرح تفکیک جنسیتی که در برخی مراکز رعایت نمیشود با جدیت تمام دنبال شود. [12]
دکتر ایرج حریرچی، قائممقام وزیر و معاون کل وزارت بهداشت، در پاسخ به این سؤال که چه تدبیری اندیشیده شده تا بیمارستان جامع زنان به سرنوشت بانکهای زنانه دچار نشود، میگوید: «واقعیت این است که در حوزه سلامت اگر چیزی میخواهد نهادینه شود اول باید دید جزء نیاز مردم تلقی میشود یا نه. حتا وقتی قرار میشود رفتار خوب بهداشتی را در کشور رایج کنیم، آن هم بهعنوان مطالبه مردم عنوان میشود. بنابراین باید بگویم تأسیس بیمارستان جامع زنان هم جزء مطالبات جامعه ما محسوب میشود و این پدیده چند دهه میشود که در کل دنیا شکل گرفته و در اروپا و آمریکا نیز بیمارستانهای جامع زنان وجود دارد»
حریرچی در ادامه افزود: «این مسئله را باید فارغ از معیارهای دینی و مذهبی نگاه کرد. همه ما میدانیم که معاینه مستلزم تماس فیزیکی است و در ساعاتی از حین بستری فرد ممکن است بیهوش باشد و نیاز به معاینه داشته باشد و البته میخواهد حریمش هم حفظ شود. اما در این طرح چیزی که مهم است نهادینهشدن مطالبه جامعه از این نوع بیمارستانهاست. از طرف دیگر در این سیستم خدماتی، باید خدمات درست مطابق با مسائل کارشناسی و مطابق با شأن جامعه زنان ارائه شود، به عبارت دیگر تأسیس این بیمارستان به معنی سلب حقی از زنان نیست، بلکه باید کار به استاندارد بالاتر آنطور که زنان مطالبه دارند به آنها ارائه شود.»
حریرچی در پاسخ به این سؤال که آیا نمیشود این خدمات در بخش زنان بیمارستانهای عمومی ارائه شود، تصریح کرد: «با وجود اینکه در بیمارستانها بخش زنان داریم، اما در اتاق عمل و رادیولوژی و آزمایشگاه، اکثراً پرسنل بیمارستان و اطبا مشترک هستند و این آن چیزی که در ذهن ما وجود دارد را فراهم نمیکند. البته برخی از کجسلیقگیها باعث شده که ارائهکنندکان خدمات پزشکی با آن مخالفت کنند، ما باید زمینههای آموزشی را برای ارائهکنندگان خدمات هم بگذاریم تا این مشکل حل شود». معاون وزیر بهداشت در پایان تصریح کرد: «اما این ابتکار ما نیست و بیش از سه دهه است که women hospital در جهان پا گرفته و مطابق درخواست مردم هم شکل گرفته است. »[13]
حریرچی و دیگر عوامل نظام اسلامی در مورد پا گرفتن بیمارستانهای زنان در دنیا در سه دههی گذشته دروغ میگویند. آنچه در دنیا به عنوان بیمارستان زنان مطرح است، بیمارستانهایی هستند که تنها به زنان و بیماریهای زنان سرویس میدهند و معنای تفکیک جنسیتی نمیدهند. در بیمارستانهای زنان کارکنان و پزشکان و… تنها زن نیستند. حتا اولویت هم با زنان نیست. در دوران پهلوی نیز بیمارستان فرح [اکبرآبادی] و یا بیمارستان زنان (جهانشاه صالح) به زنان اختصاص داشت اما به معنای تفکیک جنسیتی نبود.
بیمارستان زنان در مفهوم جهانی آن، یک بیمارستان برای استفاده منحصر به فرد زنان است. اولین بیمارستان زنان در شهر نیویورک در سال ۱۸۵۵ افتتاح شد. این بیمارستان توسط گروهی ۳۰ نفره از زنان تأسیس شد. آنها تصور میکردند زنان نیاز به یک بیمارستان برای مراقبت ویژه دارند. بیمارستان زنان بوستون در سال ۱۸۷۵ تأسیس شد.
امروزه جنبش تأسیس بیمارستانهای زنان رو به افول است. گرایش عمومی ادغام بیمارستانهای زنان در بیمارستانهای بزرگتر و عمومی است. برای نمونه بیمارستان زنان بوستون بخشی از بیمارستان Brigham است و بیمارستان بیمارستان زنان بالتیمور و بسیاری از بیمارستانهای زنان دیگر به عنوان بیمارستانهای مستقل وجود ندارند. [14]
تفکیک جنسیتی در بیمارستانها در اوج بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاهها مطرح شد؛ موضوعی که در سالهای ۸۹ و ۹۰ به شدت مورد توجه دولت و برخی نهادهای حکومتی بود و در واقع مکمل یکدیگر بودند.
دولت «تدبیر و امید» روحانی طرحی ارتجاعیای را به مورد اجرا گذاشت که مرضیه وحیددستجردی از حامیان و پشتیبانان اصلی آن به صراحت عنوان کرد اجرای آن امکانپذیر نیست. او اظهار کرد: «در ۸ دانشگاه این بیمارستانها تأسیس شد که در تهران ۳بیمارستان تخصصی جامع زنان دایر گردید و قرار شد همه دانشگاهها یک بیمارستان بدین شکل داشته باشند.» [15]
با وجود اینکه بسیاری معتقد بودند که امکان تفکیک جنسیتی در بیمارستانها وجود ندارد و این موضوع لطمات سنگین درمانی به شهروندان وارد میکند، اما همچنان عدهای دارای نفوذ خواستار اجرای این طرح بودند، به این ترتیب تصمیم گرفته شد به شکل آزمایشی در برخی از شهرها که امکان اجرای این طرح در آنها وجود دارد به اجرا در بیاید. طرحی که پس از گذشت سه سال وزیر وقت بهداشت میگوید کاملاً شکست خورده است. [16]
طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها از دانشگاه علامه طباطبایی آغاز شد اما با گذشت دو سال عملاً این طرح به محاق رفت و با حضور دولت جدید تفکیک جنسیتی در دانشگاهها از دستور کار وزارت علوم نیز خارج شد.
مراجع تقلید و به ویژه مکارم شیرازی پشت تفکیک جنسیتی در دانشکدههای پزشکی بودند اما توفیقی نیافتند و این طرح با شکست مواجه شد. اهداف آنها از پاسخهایشان به سؤالات معلوم است.
سؤال ۱۲ ـ در کلاسهاى دانشکده پزشکى اساتید مرد و زن هر دو تدریس مىکنند. نگاه دانشجویان به استاد غیر همجنس و بالعکس چه حکمى دارد؟
جواب: در صورتى که نگاه هوسآلود نباشد، در مورد وجه و کفّین اشکالى ندارد.
سؤال ۱۳ ـ حکم مشاهده بیش از مقدار مجاز به دستها و صورت استاد زن که به هنگام نوشتن مطلب درسى بر روى تخته سیاه ظاهر مىگردد چیست؟ با توجّه به اینکه این کار جهت آموزش به دانشجویان لازم است.
جواب: باید حجاب را به گونهاى مراعات کنند که زاید بر وجه و کفّین ظاهر نشود.
سؤال ۲۹ـ شوخى و خنده استاد خانم در کلاس درس دانشجویان دختر و پسر، به منظور رفع کسالت و تجدید روحیه دانشجویان چه حکمى دارد؟
جواب: رعایت آداب عفّت در کلاس درس واجب است.
سؤال ۳۰ ـ دخترى هستم که در رشته پزشکى قبول شدهام، ظاهراً کلاسهاى دانشگاه به صورت مختلط برگزار شده، و غالب اساتید مرد هستند، با این توصیف شرکت در کلاسها چه حکمى دارد؟
جواب: هرگاه توأم با امر حرامى (نظیر خلوت با اجنبى و مفاسد دیگر) نباشد مانعى ندارد.
سؤال ۳۱ ـ گاه دانشجوى پسر در بین عدّهاى از دانشجویان دختر یا بالعکس درس مىخواند، با توجّه به اینکه اگر با این شرایط ادامه تحصیل ندهد متضرّر مىشود (مثلاً دیرتر فارغ التحصیل مىشود) آیا ادامه تحصیل با این شرایط حرام است؟
جواب: اگر موجب کار حرامى نشود اشکالى ندارد. ولى سزاوار است مسئولین کشورهاى اسلامى برنامهاى براى جدا ساختن مراکز تحصیلى پسران و دختران تنظیم نمایند.
سؤال ۴۴۵ ـ جداسازى اتاق عمل در بیمارستانها به طور کامل، مستلزم هزینه زیادى براى دولت است. آیا اجراى احکام شرع با هر هزینه اى واجب است؟
جواب: در صورتى که براى دولت موجب عُسر و حرج نشود، این کار لازم است.
سؤال ۴۴۶ ـ در بسیارى از مراکز آموزشى، درمانى و پزشکى، امکان جداسازى دانشجویان دختر و پسر وجود دارد. لکن برخى از مسئولین نسبت به این مسئله بى توجّهى مىکنند. نظر جنابعالى در این زمینه چیست؟
جواب: اگر امکان تفکیک باشد، تفکیک لازم است. [17]
ذکر این نکته ضروری است که این پرسش و پاسخها توسط نمایندگی خامنهای در دانشگاهها بازپخش میشود و بیانگر تأیید آنها از سوی وی است.
احکام شرعی پزشکان، پرستاران و….
دامنهی دخالت شرع و روحانیت به عنوان حلقهی واسط بین مردم و خداوند در همهی شئونات زندگی در نظام اسلامی هر روز بیشتر از پیش میشود.
رساله احکام پزشکی که پاسخ به ۶۵۰ سؤال در زمینههای مختلف است یک نمونه از این دخالتهاست. در معرفی این کتاب آمده است:
«این کتاب پاسخگوى نیازها و پرسش هاى فقهى دانشجویان رشته پزشکى و پزشکان و بیماران خواهد بود، بنابراین مطالعه دقیق آن به همگان، مخصوصاً این سه گروه توصیه مى شود.»
این کتاب به فتواهای مکارم شیرازی در مورد احکام دانشجویان رشته پزشکی از «مسائل تحصیلی، احکام نگاه و نظر، احکام لمس و تماس بدنی، گفتگو و اختلاط، احکام پوشش » گرفته تا موضوعاتی مانند مسائل مربوط به تشریح، مسائل مربوط به معاینه و درمان (تشخیص مسائل مربوط به معانیه و درمان (تشخیص بیماری، احکام مختلف معالجه و درمان، نگاه، لمس، خلوت با اجنبیه و…) تحقیقات پزشکی و تبعات آن، دندانپزشکی، زنان و زایمان، آموزش رشته زنان و زایمان، جلوگیری از انعقاد نطفه، تلقیح و باروری مصنوعی، تلقیح مجاز، پیوند اعضای غیرمجاز (پیوند دست قطع شده سارق، برداشتن اعضای بدن اعدامیها برای پیوند، پیوند دست قطع شده محارب و…)، احکام پیوند عضو (قصاص قطع دست پیوندی، طهارت و نجاست عضو پیوندی، حق ولی دم نسبت به اعضای اعدامی) کالبدشکافی، فراوردههای خونی و… میپردازد.
روحانیون حتی به خود اجازه میدهند در مورد وظایف نظام پزشکی نیز دخالت کرده و راجع به خسارات ناشى از داروها، خسارات ناشی از اطلاعات نادرست بیمار به پزشک، خسارات ناشی از آزمایشات، خسارات ناشی از کوتاهی یا کمبود اطلاعات پزشک، خسارات ناشی از ترک معالجه، خسارات ناشی از کمبود امکانات، و همچنین ضمانت پرستاران، جراحان، آزمایشگاه، داروخانه، بیمارستان، کادر اطاق عمل و… اظهار نظر کرده و فتوا صادر کنند.[18]
به چند نمونه از این پاسخها توجه کنید:
سؤال ۱۰۴ ـ در بسیارى از موارد مجبور هستم در اطاق ویزیت براى چند دقیقه با بیمار غیر همجنس تنها باشم، تا به راحتى مشکلات خود را بیان کند. آیا این کار خلوت با اجنبیّه محسوب شده و حرام است؟
جواب: چنانچه درب اطاق قفل نباشد، خلوت با اجنبیّه صدق نمىکند.
سؤال ۱۰۵ ـ در پاره اى از اوقات جز من و منشى ام کس دیگرى در مطب نیست. آیا مى توانم او را عقد موقّت کنم، تا مرتکب گناه خلوت با اجنبیّه نشوم؟
جواب: با رعایت شرایط شرعیّه ـ از جمله اینکه در صورت باکره بودن با رضایت پدر دختر باشد ـ اشکالى ندارد. در ضمن توجّه داشته باشید که این امر عوارض و آثار نامطلوب جنبى نداشته باشد. البتّه در صورتى که درِ مطب از داخل قفل نباشد و هرکس بتواند وارد شود، خلوت با اجنبیّه صدق نمى کند.
سؤال ۲۱۲ ـ زنى ۲۶ ساله هستم. قبل از ازدواج دردهاى شدید ماهیانه داشتم. دکترها گفتند: مشکلات شما با ازدواج و زایمان حل مى شود. بدین جهت ۶ سال پیش ازدواج کردم، و چون درد زیادى متحمّل مى شدم، تصمیم گرفتم که زود بچّه دار شوم، ولى متأسّفانه ۹ ماه پس از ازدواج متوجّه شدم شوهرم به طور کامل عقیم است، و اصلاً بچّه دار نمى شود. من که این مسئله برایم خیلى مهم بود، بیش از پیش روحیه خود را از دست دادم. اکنون پزشکان مى گویند تنها راه این است که: «اسپرم مرد بیگانه اى با سرنگ به شما تزریق شود». من اوّل به این کار راضى نبودم، چون مقلّد شما هستم، و طبق فتواى شما این کار حرام است. ولى اکنون جانم به لب رسیده است. لطفاً بگویید: چه کنم که هم بچّه دار شوم، و هم مرتکب گناهى نگردم؟
جواب: تنها راه مشروع آن است که شما از شوهرتان (هرچند به صورت مخفیانه و بدون اطّلاع اطرافیان) طلاق بگیرید، و پس از گذشتن عدّه به عقد موقّت صاحب نطفه درآیید (هرچند همدیگر را هرگز نبینید)، سپس نطفه به شما تزریق شود، و پس از پایان عقد موقّت و زایمان دوباره مىتوانید به عقد شوهر اوّل درآیید. در این صورت شما مادر آن بچّه، و صاحب نطفه پدرش محسوب مىشود. و به شوهر شما هم محرم است. ولى به اقوام شوهرتان محرم نیست. امّا به اقوام شما محرم است.
پانویسها
[2] سایت وزارت فرهنگ، استان قزوین
[6] روزنامه شرق ، شماره بیستو یکم دیماه ۱۳۹۶، ص ۱۳.
[8] “نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری” در دانشگاه بیرجند
[17] “نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری” در دانشگاه بیرجند
[18] “نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری” در دانشگاه بیرجند
از همین نویسنده
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.