بدعتی خائنانه در وکالت برخی شاکیان دادگاه حمید نوری و دفاع سیاسی وکلای نوری!

این نمایش‌های بهت انگیز که برای آشنایان به وقایع این ۴۴ سال، خائنانه و تهوع آور است، با سناریو نویسی و کارگردانی مسعود رجوی اجرا شده و همچنان ادامه دارد!
رجوی بخوبی آگاه است که با محکومیت نوری به جرم جنایت جنگی، بر خیانتها و وطن فروشی‌های او در عراق هم مهر تاییدی بین المللی خواهد خورد. پس از همان دادگاه اول تمام تلاشش براین بود که کیفرخواست دادستان‌ها نه بر مینای جنایت جنگی بلکه صرفا براساس جنایت علیه بشریت تنظیم شود که صدالبته هدف این تلاشها در جهت رد صلاحیت دادگاه سوئد در رسیدگی به این پرونده و در نتیجه رهایی حمید نوری بود.

با وجود رسوایی هایی که ساخت و دیگر به شرح آنها نیازی نیست، شکست خورد و با حکم دادگاه بدوی در محکومیت نوری، عملا مهر تاییدی بر خیانتهای رجوی هم خورد. البته در این تَنور، عملا برخی از «خود متخصص خوانده» هایی چون خانم دلجو آبادی هم شاید ناآگاهانه و فقط به نیت مطرح کردن خود، بهرحال می‌دمیدند و هنوز هم می‌دمند!

اما رجوی دیگر یکی به نعل و یکی به میخ زدن را کنار گذاشت و در دادگاه پژوهش برای دادن وزن بیشتر به «کنت لوییس» وکیل ۴ تن از مجاهدین، چند تن دیگر از افرادش را هم که وکلایشان همان وکلای سایر شاکیان بود، تغییر داده و وکالتشان را به کنت لوییس واگذار کرد. کنت لوییس هم از همان ابتدا در مخالفت با کیفرخواست پا به صحنه گذاشت و آنچنان نمایش وحدتی با وکلای حمید نوری داد که قاضی دادگاه را هم مبهوت کرد! برای قاضی دادگاه، این اولین بار بود که وکیل شاکی در همآهنگی آشکار با خواست متهم، تلاش در رد کیفرخواست می‌کرد!
چنانکه رییس دادگاه نهایتا از او پرسید که آیا موکلین او با آنچه او می‌گوید موافقند؟!!

لیست خیانت‌های مسعود رجوی بسی طویل است، اما آنچه اینبار را متفاوت می‌کند آنست که او مجبور شده است این اعمال را در برابر چشم همه جهانیان انجام دهد.
موجود خودفروخته‌ای چون کنت لوییس ارزش انتقاد ندارد زیرا که او گوش به فرمان رجوی و درانتظار حق الوکاله چرب خود از سوی رجویست که این ادعاهای مضحک را می‌کند (می دانیم که دولت سوئد او را نپذیرفت و رجوی خود حق الوکاله او را می‌پردازد) اما هرچند با امید بسیار زیاد به تایید حکم دادگاه بدوی چشم دارم، ولی این نمایش درخشان! خیانتکاری رجوی را نمی‌توان نادیده گرفت و باید همدستی او را با رژیم و وکلای نوری که بدفعات خود نوری هم تایید و از او تشکر کرده را درحد توان برای مردم خودمان شرح دهیم. نوری در دادگاه به صراحت گفت که کنت لوییس با او همدست است و هردو تلاش می‌کنند که گفته‌های ایرج مصداقی را رد کنند!
وضعیت رای دادگاه بدوی پرونده نوری آنچنان محکم است که توماس بودستروم و هانا لارسون، وکلای خود نوری را نیز به مهمل بافی انداخته است. آنها بجای دفاع حقوقی از ادعا‌های نوری، دفاع سیاسی می‌کنند و به صراحت می‌گویند: تایید رای محکومیت نوری، به اعدام زندانیان سوئدی در ایران منجر خواهد شد!!! عذر بدتر از گناه! اعتراف به گروگانگیر بودن رژیم و محاکمه‌های بی پایه آن.
اما درهمین حال با تناقضی آشکار با تهدید فوق، مدعی داشتن سیستم قضایی جاافتاده در ایران می‌شوند و آن کشتار را صرفا اعدام کسانی که حکم قبلی اعدام داشته‌اند می‌نامند! این شیوه دفاع حتی با ادعای خود نوری هم در تناقض است که کلا کشتار را انکار می‌کرد و کشته شده‌ها را صرفا به صحنه درگیری فروغ جاویدان/ مرصاد در مرز نسبت می‌داد!
صدالبته ادعای «هیئت عفو» بودنِ هیئت مرگ و «مهربانی» خمینی و رد فتوای کشتار زندانیان هم با مدارک روشن گفته‌های آقای منتظری و سایر دولتمردان خود رژیم و اعدام‌های سریع پشت بام مدرسه رفاه از همان روزهای اولیه بعد از انقلاب ۵۷، به طنزی بی مزه بیشتر می‌ماند تا دفاع یک وکیل در دادگاه!
به یقین باید گفت که به محاکمه کشیدن حمید نوری و نتایج درخشانش، برگی زرین در دادخواهی مردم ایران است. خیر پیش

منیژه حبشی