حامد کرزای رئیس جمهور سابق افغانستان در برنامهی سیاه و سفید از تلویزیون طلوع اظهارداشت که ” در سال ۲۰۱۳ میلادی در آمریکا از سیاستمداران آمریکایی پرسیدم انفجار بمبها که باعث کشته و زخمی شدن زنان و بچههای افغان در کابل و دیگر ولایت افغانستان میشود به حیث تروریسم قبول دارید ؟ آنها گفتند نه خیر ، گفتم پس تعریف تروریسم در نظر شما چیست؟ آنها گفتند تروریسم زمانی معنی دارد که منافع آمریکا در خطر بیافتد ” !
بنا به این تعریف تعادل قوا بین طالبان و حکومت مرکزی افغانستان در جهت حفظ منافع آمریکاست .
داعش و طالب هر دو از نظر مذهبی و بینش اسلامی همراستایند ، تلاش هر دو برای امارت اسلامی است که تنها تفاوت آنها در نام و مدت زمان فعالیت آنهاست .
در سوریه بعلت به هم خوردن تعاملات سیاسی و دخالت کشورهای مختلف و همچنین حساسیت جغرافیایی، حفظ منافع آمریکا بر نابودی داعش استوار گشت که کردها با یازده هزار نیروی جان باخته، تمام مکانهای داعش را پاک سازی کردند و قریب ده هزار نفر قاتل جانی داعش را اسیر کردند و بلافاصله آنها را به محاکمه کشیدند ویا با کمک و هماهنگی سازمانهای حقوق بشری تعداد کثیری جهت محاکمه به کشورهای خود استرداد نمودند و در زمان حمله و یورش ترکیه بر شهرهای کورد نشین سوریه ، قریب ده تا پانزده نفر داعشی قصد فرار از زندان کردند که صدای نارضایتی مجامع مختلف جهانی در اروپا و آمریکا گوش فلک را کر کرد ؛ اما همان امارت خواهان اسلامی بنام طالبان با قربانی دادن بیش از نیم ملیون سرباز افغانستانی نه تنها ریشه کن نشدهاند بلکه زمینه سازی برای آزادی بی قید و شرط پنج هزار اسیر قاتل و جانی در جریان است که هیچ صدایی از سازمانهای جهانی در اروپا و آمریکا شنیده نمیشود . براستی در افغانستان چه میگذرد ؟ داد و ستدها بر چه منوالی است ؟
با اعلام پایان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ، حبیب الرحمان پدرام نماینده هرات در پارلمان چنین اعلام کرد : ” از جمعیت ۳۵ میلیون کل کشور فقط یک میلیون و نیم اشتراک داشتیم یعنی پنج درصد کل جمعیت کشور و اشرف غنی با کسب آراء ۶۰۰ هزار نفری یعنی کمتر از دو درصد کل جمعیت کشور را از آن خود کرد که تقریبا عبدالله هم چنین شرایطی داشت . اشرف غنی در ریاست جمهوری با حضور نمایندهی آمریکایی سوگند ریاست جمهوری بجای آورد و عبدالله هم در دفتر کار خود در سپیدار با حضور جمعی از سیاست مداران افغانستان بعد از مراسم تحلیف خود را رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان خواند .
توان داد و ستد و تعامل اشرف غنی با طالبان چالش بر انگیز است و ظاهرا او فاتح میدان دیده میشود . همواره اشرف غنی اعلام داشته که طالب هم افغان است و به همان اندازه حق دارد که یک قومندان حق دارد ! و دیر زمانی است که این جملات ورد زبانش است که ” من به حیث رئیس جمهور آرزو ندارم که زندانی طالب داشته باشم ” ! هر چند بارها شاهد بودیم که اشرف غنی اسیران در بند و زندانی طالب را بنام حسن نیت آزاد کرده است و در واقع هدر دادن خون جوانان وطن چه در اردوی ملی و پلیس و دیگر نیروهای حکومتی که در مصاف با طالب جان خویش را از دست دادند . طالب در مقابل ، ظاهرا اشرف غنی را نترس و شجاع در مظهر عام معرفی کرده است برای مثال هنگامی که اشرف غنی در شهریور ۱۳۹۸ در حال سخنرانی در شهرستان چاریکار در ولایت پروان روبروی حمله تروریستی طالبان میشود با کمال خونسردی و شجاعت در میان جمع ایستاد میشود که با اصرار اطرافیان سخنرانی را قطع نموده و از محل دور میشود زیرا مطمئن بود که هیچ اتفاقی برایش نمیافتد . غنی در تمام سوء قصدها همین گونه عمل کرده است از جمله انفجارهای پیاپی در بیرون ارگ در زمان سوگند رئیس جمهوری ایشان هم چندان مشکل آفرین نبود و مانند سابق نه دوربین فیلمبرداری میلرزید و نه ایشان به دنبال پناه گرفتن میرفتند گمان بر آن میرفت که از دقت طالبان مطمئن بود . عبدالله عبدالله هم از قافله زیاد عقب نیست . در ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ برای گرامی داشت بیست و پنجمین سالگرد کشته شدن عبدالعلی مزاری رهبر وحدت اسلامی افغانستان در غرب کابل مراسمی تدارک یافت که عبدالله عبدالله و حامد کرزای و استاد خلیلی رئیس شورای عالی صلح و محمد محقق با جمع دیگر از سیاست مداران حضور داشتند ، به گفتهی نصرت رحیمی سخنگوی وزارت کشور افغانستان ” مهاجمانی از ساختمان نیمه کارهی نزدیک مصلی شهید مزاری بسوی شرکت کنندگان تیراندازی میکنند ” . به هیچ کدام از سیاست مداران آسیبی نمیرسد اما جمع کثیری از مردم کشته و زخمی میشوند اگرچه در گرامیداشت های سالهای گذشته در همان مکان مورد حملهی تروریستی قرار گرفته بود، اما سیاست مداران با شجاعت تمام در میدان حضور داشتند که اکثرا خود را از سوال و شکاکیت خبرنگاران دور نگه میداشتند در بیانی محقق چنان دقیق حرکت مرمی از کنار سر خلیلی دیده بود اما نمیگوید چرا خطر کار تروریستی در ساختمان نیمه کاره را تدبیر نکرده نبودند ! و هیچ احساس خطری از آن نداشتند .
طالبان سریعا اعلام کرد که کار آنها نیست زیرا میدانست که گروه مقابل اشرف غنی با مظلوم نمایی میتواند با احیای قوم گرایی ، مردم خود را با خود همراه کند . اما داعش در چنین زمانی مسئولیت این حملهی بزرگ و پر تلفات را بر دوش بگیرد که دولت افغانستان چندی پیش اعلام کرده بود که این گروه کاملا در این کشور نابود شده است و اشرف غنی آشنا به قاعده بازی در پیام خود اظهار کرد که برادرانم سالم هستند و این کار دشمنان صلح و آرامش مردم افغانستان است.
در خبر اعلام میگردد که پنج نفر داعش در کنر خود را تسلیم میکنند که پس از ابراز ندامت تعهد میدهند با نیروهای امنیتی کار کنند اما هیچ نهاد دولتی از پیشینهی این افراد از قبل خبر نداده است و چرا سریع در نیروهای دولتی شروع بکار میکنند ؟ آنهم در هنگامی که داعش دوباره پا به میدان میگذارد و بنا به سخنان زاهد قدیر معاون اول نمایندگان مجلس که خود با حضور در میدان نبرد با داعش در ننگرهار شاهد بود در برابر نمایندگان مجلس اعلام کرد : ” داعش در ننگرهار توسط طیارههایی ناشناس کمک رسانی نظامی میشوند ” . در آنسوتر داعش در معبد سیکها در کابل با لباس اردوی ملی دست به جنایت با قتل و عام خرد و کلان میزند و همسایگان مسلمان در کمال بی تفاوتی سکوت اختیار میکنند ، آن جنایت در حالی روی میدهد که نیروهای امنیتی از حضور داعش در آن حوالی و مکانها از قبل مطلع بودند و به کسی هشدار ندادند.
خاورمیانه در آبستن به حوادث غیر منتظره است ، آمدن نیروهای بیشتر به خلیج فارس و جابجایی نظامیان آمریکایی در عراق و حالت آماده باشی حکومت ایران در مقابل آنها بر موقعیت حساس و سیاست بحرانی افغانستان تاثیر عمیقی دارد . آمریکا در آستانهی این تحولات قرارداد صلحی با طالب امضا میکنند که پیشتر رئیس جمهوری آمریکا دستور توقف آنرا داده بود ، قراردادی که با برداشته شدن تحریم بر طالبان و نوید بی قید و شرط آزادی پنج هزار اسیر در بند به همراه دارد و در مقابل طالب متعهد میگردد به نیروهای آمریکایی حمله نکند – در حالی که چند سال است که حملهای روی پادگانهای آمریکایی انجام ندادهاست و تمام حملات آنها روی مردم عادی و مساجد ، معابد، مدارس و نیروهای دولتی افغانستان بوده است – پس مضنون اصلی صلح در این وضعیت حساس قطع رابطه طالب با ایران است و تعهد برای دور ماندن آمریکایی ها از حمله بالقوه طالب در زمان جنگ آمریکا با ایران .
آنچه مهم است شتابزدگی و تشویش آمریکاییهاست ؛ خلیلزاد میگوید ” روند آزادی زندانیان طالب هرچه زودتر انجام شود ” با ادعای طالبان با آزادی بدون قید و شرط زندانیان در بند تا سفرهای ناخواسته بلند پایههای آمریکا به افغانستان و فشار بر سیاست مداران افغانی ، همه گویای آن است . طالب هم میتواند در چنین وضعیت حساس با نبودن ثبات سیاسی با بهره گرفتن از نیروهای در بند خود و تعهد آمریکاییها ، بر ولایتهای بیشری تسلط یابند . اسدالله خالد سرپرست وزارت دفاع افغانستان نگران و ناراضی از نقص پیاپی تعهدات طالبان است . عبدالمتین بیگ رئیس اداره مستقل ارگانهای محلی بیان میکند که ” طالبان فرماندهان جنگی خود را طلب میکنند ، قاتلین مردم را میخواهند که بروند یک ولایت را سقوط بدهند “.
حال سوال این است پنج هزار زندانی جانی و قاتل طالبان بالغ بر دو سال و نیم است در زندانند ، چرا در طول بازداشت هیچ کدام در مقابل دادگاه حضور نیافتند ؟ و محاکمه نشدند ؟ در عوض تعداد زیادی از آنها با نشان حسن نیت از ریاست جمهوری آزاد شده و به میدان جنگ برگشته و روبروی نیروهای امنیتی جنگیده بودند .
ظاهرا همه چیز داشت به نفع اشرف غنی پیش میرفت که وقتی آمریکا خواهان قطع کمکهای مالی خود به افغانستان میشود – هر چند دیر گاهی است با بودن این کمکهای مالی آمریکا هیچ تغییری در وضعیت زندگی مردم دیده نشده است. – اشرف غنی میگوید ” قطع کمک های مالی آمریکا بر معیشت مردم تاثیری ندارد ” اما عبدالله عبدالله اعلام میدارد قطع کمکهای مالی آمریکا خسارتی جبران ناپذیری است ودر این بحران سیاسی خواستار انعطاف و گفتگو و به قول ایشان یافتن راه حل شد اما به ناگاه شرایط تغییر کرد ؛ با ترور قیام الدین مقصودی محافظ ریاست جمهوری پیام روشنی به اشرف غنی دادند که میتوانند جان او را بگیرند البته این تهدید از طرف سوداگران داخلی چون طالب و داعش نیست.
وقتی اشرف غنی با تهدید جدی روبرو میشود عبدالله عبدالله هم برنامههای خود را تنظیم میکند و گویا شرایط منطقه آنها را به چالش کشانده است که گریز از آن بسیار دشوار بنظر میرسد . در یکشنبه ۱۷ حمل ۱۳۹۹ کریم خلیلی رئیس شورای عالی صلح ، حامد کرزای ، یونس قانونی معاون رئیس جمهور پیشین و عبدالرسول سیاف از رهبران جهادی با نشر اعلامیهای خواهان تعویق تقرری های کابینه از سوی اشرف غنی و تمدید مهلت مذاکره از سوی عبدالله شدند که عبدالله هم با نشر یک اعلامیه از این درخواست استقبال کرده است. در حالی که آمریکا خواهان سرعت دادن به تشکیل یک دولت همه شمول در افغانستان با تهدید به قطع کمکهای جهانی میباشد. در مقابل حکومت اسلامی ایران چه درخواستی از سیاستمداران در ارگ طلب میکنند؟ و پاسخ آن چه خواهد بود ؟
آیا این بازیگران عرصهی سیاست افغانستان توانایی مدیریت عبور دادن افغانستان در بحران داخلی و خارجی به هم گره خورده را دارند؟
در ایران قریب سه میلیون افغانی مهاجر وجود دارد آیا اینها بازو و قدرتی به حساب میآیند که مانع پایگاه جنگی شدن افغانستان در جنگ آمریکا و ایران شود؟
تمام پادگانهای آمریکایی در افغانستان در داخل شهرهاست ، در صورت بروز جنگ آیا مردم افغانستان سپر انسانی نخواهند بود ؟
هرچه امکان جنگ و رویارویی آمریکا در خلیج فارس با حکومت اسلامی ایران زیاد میشود آشفتگی سیاستمداران افغانستانی با تهدید ناپایداری ثبات در داخل افغانستان همراه میشود .
طاهره خدانظر
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.