در حالی که مردم به جان آمده ایران در چند روز گذشته به دلیل گرانی بنزین به روال بیش از چهل سال حکومت ننگین آخوندی مورد سرکوب و کشتار شدید گزمه های جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند، سایت همبستگی ملی وابسته به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین حلق، مهمترین و اولین خبر خود را با تیتر«ماجرای دژخیم بازداشت شده در سوئد»، زینت بخشیده است.
کارولینا ویسلاندر، دادستان پروندهی دستگیری دژخیم حمید نوری طی بیانیهای تآکید کرد که « (شنبه ۹ نوامبر) دادگاه منطقهای استکهلم حکم بازداشت یک شهروند ایرانی در ارتباط احتمالی با ظن ارتکاب جرایم کیفری در ایران علیه قوانین بینالمللی، ارتکاب جرم فاحش و قتل در دورهی ۲۸ ژوئیه تا ۳۱ اوت سال ۱۹۸۸ در تهران، ایران را صادر کرد.»
دستگیری و بازداشت حمید نوری دادیار، بازجو و شنکجهگر دردوران قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، با بازتابهای گسترده بینالمللی مواجهه شد. خانم آگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور اعدامهای خودسرانه؛ در یک پیام توئیتری از بازداشت این جنایتکاراستقبال کرد و نوشت »نخستین گام مهم در راستای عدالت در قبال قتل عام ۱۹۸۸ ایران. این برای نخستین بار است که فردی در رابطه با رویدادهای ۱۹۸۸ محاکمه میشود که طی آن هزاران نفر به قتل رسیدند».
کومی نایدو، دبیرکل سازمان عفو بینالملل، بلافاصله بعد از اطلاعیه دادستانی سوئد از اقدام دولت سوئد در بازداشت حمید نوری که متهم است در اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ دست داشته استقبال کرد.
خبرگزاری و سایتهای خارجی و ایرانی؛ بعد از بازداشت حمید نوری جنایتکار با تیترهای گوناگون عکسالعمل نشان دادند و نوشتند «برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، یکی از کارگزاران حکومت ایران در اروپا دستگیرو به اتهام جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، شکنه و مشارکت در امر جرم مستمر در دادگاه سوئد محاکمه میشود».
نمایندگان بلژیک و لیختن اشتاین در شورای حقوق بشر سازمان ملل از ایران در مورد سرنوشت قربانیان (اعدامشدگان سال ۶۷) و محل دفن آنها سؤال کردند.
قاضی دادگاهی که قرار است حمید نوری دژخیم را محاکمه کند، پیشتر قاضی دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در رواندا بوده است که طی آن جنایت صدها هزار تن به قتل رسیدند.
با این مقدمهی کوتاه به اطلاعیه شورای ملی مقاومت تحت عنوان «ماجرای دژخیم بازداشت شده در سوئد» میپردازیم.
تاریخ صدور اطلاعیه شورای ملی مقاومت ۱۵ نوامبر ۲۰۱۹ میباشد، در حالی که اعلام واطلاعیه دادستانی سوئد در ارتباط با دستگیری این دژخیم ۹ نوامبر ۲۰۱۹ می باشد، سؤال اینست که آلترناتیوی که ادعا دارد به مکالمات تلفنی، اینترنتی و مکاتبات سران و دژخیمان رژیم آخوندی دسترسی داشته و دارد، در سرتاسر ایران کانونهای شورشی فعال دارد که میتوانند در ابعاد گسترده عکسها، اطلاعیه و پیامهای مسعود و مریم رجوی را پخش کنند، صدها وکیل مبرز و زبردست در کشورهای اروپائی و آمریکائی دارند، چرا یک هفته سکوت اختیار کرد و در کما خبری-مطبوعاتی فرو رفته بود؟!
مقدمتاً و به اختصار یک شیوهی رایج مجاهدین خلق که به صورت مستمر توسط آنها استفاده میشود را توصیح میدهیم، در بسیاری از موارد تاکتیکی، سیاسی، خط و خطوط و حتی مقولات استراتژیک، مجاهدین و شورای ملی مقاومت به دلائل گوناگون از زبان و قلم و عقاید دیگران، نظرات خود را به مخاطبینش منتقل کرده و یا القاء میکند. به زبان ساده، مجاهدین خلق، دیدگاهها، خطوط و مواضعی را که میدانند اگر از طرف خودشان و بطور مستقیم بیان و گفته شود، دافعه خواهد داشت و چه بسا مورد اعتراض افکار عمومی و حتی هوادارانش قرار خواهد گرفت را با نقلقولهای مختلف و در بسیاری موارد مثله شده، از ژورنالیستها، سیاستمداران، مفسرین و سایتها و مطبوعات کشورهای مختلف، نقل میکنند. بارزترین اینگونه سیاستها، مقوله جنگ خارجی با جمهوری اسلامی میباشد، در حالی که مرتب و در مناسبتهای مختلف از زبان مریم رجوی شعار«نه جنگ» و راه حل سوم؟!! را جار میزدند.
اما در چند سال گذشته، بویژه بعد از سرکارآمدن دونالد ترامپ و خروج دولت آمریکا از برجام، جا به جا در سایتها، خبرها، اطلاعیههایشان آشکارا از جنگ و درگیری نظامی دولتها، بویژه دولت آمریکا و جمهوری اسلامی سمپاتی و حمایت میکنند؛ در آینده در مقالهای جداگانه به استناد مدارک و نوشتههای متعدد به این مهم پرداخته خواهد شد که چگونه یک نیروی مدعی آلترناتیو در نهایت استیصال اصلیترین امید و استراتژیک خود را به عنصر خارجی بنا نهاده است.
حال بر مبنای همین سیاست مجاهدین خلق در اطلاعیهی شورای ملی مقاومت به نقل از آخوند سردژخیم علی رازینی مینویسد«دستگاه قضایی ما با خونسردی و خیلی آرام اعلام میکند که ایشون (حمید نوری) در گذشته و در سه دهه قبل از این در فلان ارگان کارمند جزء بوده و بعد بازنشست شده و رفته، آنها (لابد دادستانی سوئد و ایرج مصداقی و تیم حقوقیاش را هم) نمیتوانند روی این مانور بدهد … «چیزی بارش نیست» تأکیدات تمام از مجاهدین خلق و شورا میباشد، در ضمن از آنجایی که مجاهدین و شورا نویسان در مثله کردن مقالات و نوشتهها، اطلاعیه ها و نقلقولها خبره و کارکشته هستند، خواهشا نقطهگذاری در نقلقول از این دژخیم را تکمیل و کامل کنند تا مشخص شود چه موارد و مقولاتی این دژخیمان گفتهاند که مجاهدین خلق آنها را درز گرفته و سانسور کردهاند!
اما، اصل مطلب که شورای ملی مقاومت با نقلقول از دژخیم رازینی در اطلاعیه خود آورده و به طرف حسابهای حقوقی، قضائی، سیاسی و بینالمللی القا میکند اینست که، حمید نوری دژخیم «کارمند جزء بوده» «بازنشست شده» «چیزی بارش نیست»؛ و این یعنی بدر بردن یک دژخیم جنایتکار با کم کردن بار مسئولیتش در قتلعان زندانیان درسال ۶۷، و مجاهدین خلق این وظیفه را که مستقیم یا غیرمستقیم سردژخیم رازینی بعهدهشان گذاشته را به کمال و تمام با اطلاعیهشان انجام دادهاند، اگر جز این بود با تأکید و خطکشیدن زیر نقلقولهای دژخیمان رژیم، قصد جلب مخاطبین اطلاعیهی کذایی را نمیکردند، با توسل به اطلاعیه شورای ملی مقاومت در پایان باید مینوشتند «دژخیم آزاد باید گردد. علی رازینی بازهم با گفتن اینکه حمید نوری «فقط ابزار تحقیق بوده» «چیزی بارش نیست» «اطلاعاتی نداره»؛ حسابی به کمک شورای ملی مقاومت آمد تا تأخیر یک هفتهای خود را جبران کنند.
از نظر من تردیدی نیست که «کمیسیون امنیت و ضدتروریسم» شورای ملی مقاومت با دستگاه امنیتی رژیم ارتباط دارد. باید از مسئول این «شورا» پرسید شما که قادر به استراق سمع قاضی مقیسه و رازینی هستید چرا گفتگوهای قبلی آنها را نتوانستید استراق سمع کنید؟ چرا همیشه دیر از راه میرسید؟ چرا وقتی مقیسه به حمید عباسی میگفت به سوئد نرو، این یک دام است، نتوانستید گفتگوی این دو را استراق سمع کنید و خود دست به کار شده و عباسی را دستگیر کنید؟ چرا ۶ روز بعد از دستگیری او و صدور حکم دادگاه منبی بر ادامه بازداشت عباسی به این فایلهای صوتی دست یافتهاید؟
چنانچه این فایلها واقعی باشند، بیگمان از سوی دستگاه امنیتی رژیم در اختیار این «کمیسیون» قرار گرفته و این خود ننگ دیگری است برای گردانندگان آن. خانم مریم رجوی بایستی به افکار عمومی پاسخ دهد چگونه است ایشان طی ۳۱ سال گذشته قادر به انتشار عکس قاضی مقیسه و هیچیک از جانیان نبودند و این وظیفه را دیگران بدون هیچ امکانی انجام دادند و حالا شورای ملی مقاومت قادر شده است درست پس از حکم دادگاه مبنی بر ادامه بازداشت حمید نوری به فایل صوتی رازینی و ناصریان همزمان دست یابد!
فقط باید از اطلاعیه نویس شورای ملی مقاومت سؤال کرد، اگر این نقلقولهایی که شما از سردژخیمان رژیم برای بدر بردن جنایتکارانشان آوردهاید، درست و صحیح باشد، دیگر چرا در بخش دیگری از اطلاعیهتان آوردهاید که «دهها مجاهد خلق در اشرف ۳ برای شهادت درباره این صحنه آمدهاند تا با سازمانهای معتبر بینامللی در میان گذاشته شود»، اگر شما یک نیروی انحصارطلب و میوهچین نیستید، خانم آگنس کالامارد، گزارشگرویژه سازمان ملل در امور اعدامهای خودسرانه نمایندهی معتبرترین سازمان بینالمللی میباشد، بفرمائید، ایشان اسم و آدرسشان مشخص و علنی میباشد، مدارک، شواهد و شهود خود را بدون واسطه و مستقیم برای این نماینده و نهاد معتبر بینالمللی بفرستید؟!
در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمده است «در مرحله پایانی رژیم، جنگ گرگها بالا گرفته و به چنین «شو»های اطلاعاتی راه می برد که با سوءاستفاده از خون شهیدان، قبل از هر چیز در خدمت سفیدسازی برگهای سوخته، علیه جایگزین دمکراتیک است بخصوص که در اثر تلاشهای بیوقفه رئیسجمهور برگزیده مقاومت (مریم رجوی) کارجنبش دادخواهی در سالهای اخیربالا گرفته… »
اما،
- به استناد صداهای ضبط شدهای که مجاهدین خلق از مکالمات دو دژخیم جمهوریاسلامی، محمد مقیسهای و علی رازینی در اطلاعیهشان آوردهاند، هر دو گرگ یا به حمید نوری توصیه مکرر کردهاند که به سوئد نرود و یا اینکه او را یک کارمند دونپایه زندان قلمداد کردهاند که گویا میرزا بنویس قتلعامها بوده، دیگر«شو»های اطلاعاتی چه مقولهای است که در اطلاعیه آوردهاید؟
- اگر بازداشت و دستگیری یک دادیار و دژخیم قتلعام ۶۷، «شو» اطلاعاتی گرگها و جناحهای رژیم آخوندی میباشد، آنچنانکه در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمده، دگر چرا در همین اطلاعیه گفتهاید «دهها مجاهد خلق در اشرف ۳ برای شهادت در باره این صحنهها (جنایت) آمادهاند… همچنانکه با سازمانهای معتبربینالمللی درمیان گذاشته شده است»؛ خدای ناکرده مگر مرض و غرضی دارید که سازمانهای بینالمللی را به قول خودتان درگیر گرگ های رژیم میکنید، آیا از عواقب به دام انداختن سازمانهای بینالملل در تلهی گرگها با خبر هستید؟!
- شاید منظوراز «جنگ و شو» اطلاعاتی گرگها در اطلاعیه شورای ملی مقاومت این میباشد که چرا ابتدا به ساکن، این سردژخیمان اجازه دادید حمید نوری از ایران خارج شود، تا تنها آلترناتیو که از قضا مقاومت تنها و تنها در رئیس جمهور برگزیده مقاومتش (مریم رجوی) تبلور مییابد، غافلگیر شود و آنچنان دچار پرت و پلاگویی گردد که دژخیم بدام افتاده را «بازنشسته»، «چیزی بارش نیست»، «اطلاعات بدرد بخوری ندارد» جا بیاندازد و به استناد همین اطلاعیه شورای ملی مقاومت ، سفارت جمهوری اسلامی در سوئد، وزارت خارجه جمهوری اسلامی، قوه قضائیه و دیگر ارگانهای آخوندی به مجامع بینالمللی و دادگاه سوئد بقبولاندند که، ببینید حتی دشمن قسم خوردهی من (مجاهدین و شورا) هم تأئید میکنند که حمید نوری کارهای نبوده و پروندههای زندان را جابجا می کرده، آش برای زندانیان میبرده و سقا زندان بوده». فقط باید به همچنین آلترناتیوی گفت شرم احساسی انقلابی است.
در اثر «تلاشهای بیوقفه رئيس جمهور برگزیده مقاومت (مریم رجوی) و کار جنبش دادخواهی در سالهای اخیر…»؛ همین بس که ۳۱ سال از قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ میگذرد، به اذعان همین اطلاعیه شورا، مریم رجوی تازه در«سالهای اخیر» یادشان آمده که گویا کشتاری صورت گرفته، دلیل این مدعا اینست که به استناد تمام شواهد، مدارک، سایتهای مجاهدین و شورا، تا سالیان دراز بعد از قتلعام ۶۷، ایشان اساساً کار جنبش دادخواهی در دستور کارش نبوده و تلاشهای عمدهی مریم رجوی، ماندن در اشرف و لیبرتی بود و اگر در این رابطه تلاشها و آکسیونهای بینالمللی برگزار میشد، مریم رجوی و شورای ملی مقاومت در راه آنها کارشکنی هم میکردند. بعنوان نمونه، شماری از خانوادههای اعدام شدگان با همراهی جمعی از وکلای مدافع، حقوقدانان و فعالان حقوقبشری ایرانی و بینالمللی در جریان کارزار«ایرانتریبونال»، دادگاهی نمادین در شهرلاهه، مقر دیوان بینالمللی دادگستری، برگزار کرده بودند، البته جمهوری اسلامی تمامی دعوتها برای پاسخگویی به اتهامات و نیز شرکت در جلسات آن، دادگاه را بی جواب گذاشته بود. مجاهدین به طرق مختلف و از کانالهای نیرویی و پوششی خود تا توانستند در آن کارشکنی کردند. آیا در آن دادگاهها هم بقول مسعود رجوی «چارپایان به هم شاخ میزدند».
ختم کلام اینکه، شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق، از دستگیر دژخیم حمید نوری غافلگیر شدند، انتظار یک چنین بازداشت و دستگیری را آن هم در قلب اروپا (مقر شورای ملی مقاومت) نداشتند، سکوت یک هفتهای آنها آشکارا نشان میدهد که به چکنم چکنم افتاده بودند و در نهایت هم به دو آخوند دژخیم و جنایتکار، محمد مقیسهای و علی رازینی متوسل شدند که یک طوری سرو ته اطلاعیه کذایی را بهم بیآورند.
علت اصلی صدور اطلاعیه شورای ملی مقاومت که پر از تناقض میباشد، البته قابل فهم میباشد، و آن اینکه مریم رجوی که حتی یک سیلی از پاسدار، بازجو و شکنجهگر نخورده، درک و فهمی از بازداشت و دستگیری یکی از قاتلان زندانیان سیاسی که در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه است ، ندارد. در کنار رود سن و در هوای مدیترانهای تیرانای آلبانی، نشستن و لغز خواندن و تخطئه کردن دیگران البته که خرجی ندارد و چه بسا باعث انبساط خاطر هم بشود.
منبع:پژواک ایران
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.