دویچه وله ـ مراسم رونمایی و معرفی تازهترین رمان جمشید فاروقی عصر روز شنبه ۲۴ آذر (۱۵ دسامبر) در کتابفروشی انتشارات فروغ در شهر کلن آلمان برگزار شد.
در مراسم روز شنبه، حمید مهدیپور، مدیر نشر فروغ به معرفی تازهترین کتابهایی پرداخت که این انتشارات روانه بازار کتاب کرده است، از جمله: “مغاک تیره تاریخ (اسلام چگونه پدید آمد) ” نوشته محسن بنایی و سفرنامههای خوزستان و مازندران رضا شاه.
مدیر انتشارات فروغ در باره رمان “انقلاب و کیک توتفرنگی” و علت انتشار آن گفت: «این رمان بر خلاف بسیاری از رمانهای فارسی که در خارج از کشور نوشته شدهاند، نه داستانی مربوط به دهههای گذشته، بلکه داستانی ملموس را برای ما روایت میکند. ما شخصیتهای این رمان را در زندگی روزمره و در اطراف خود میبینیم.»
به گفته او، این رمان روایتی است از انقلابی که به زعم نویسنده خطایی بود که ایران را به عقب بازگرداند.
جمشید فاروقی نیز پیش از خواندن بخشهایی از رمان خود، ابتدا از کار دشوار، پرهزینه ناشران خارج از کشور سخن گفت و تلاش و کار فرهنگی این ناشران را شایسته تقدیر دانست.
نویسنده رمان “انقلاب و کیک توتفرهنگی” سپس به ریشههای فکری و نظری که زمینهساز نوشتن این رمان شد، پرداخت و گفت موضوع اصلی این رمان، مهاجرت و تبعید است، اما وقتی از این موضوعات صحبت میکنیم باید بین دو موضوع تمایز قایل شویم: پدیده مهاجرت و پدیده ادبیات مهاجرت.
به گفته فاروقی، مهاجرت و ادبیات مهاجرت دو موضوع کاملا جدا و متفاوت هستند. کسانی گمان میکنند که هرآنچه در خارج از کشور منتشر شده یا میشود، متعلق به ادبیات مهاجرت است؛ حال آنکه، ممکن است برخی آثار در ایران منتشر شوند اما بخشی از ادبیات مهاجرت، یا تبعید، یا غربت و یا به قول غلامحسین ساعدی ادبیات آوارگی باشد و چه بسیار کتابهایی که در خارج از ایران منتشر میشوند اما در رده ادبیات مهاجرت یا تبعید جای نمیگیرند.
جمشید فاروقی با اشاره به اینکه در بحث خود به تفاوتهای ادبیات مهاجرت و ادبیات تبعید نمیپردازد، این ادبیات را از چند جهت مهم دانست و گفت اولین دلیل اهمیت این ادبیات در شمار ایرانیان مهاجر یا تبعیدی است. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، میلیونها نفر ایران را ترک کردهاند، پس اینجا سخن از عدهای محدود یا اقلیتی کوچک نیست.
به گفته او، همه مهاجران داستانهایی ناگفته دارند هر یک از آنان را باید همچون داستانی ناگفته یا کتابی منتشر نشده دید. ادبیات مهاجرت بخشی از این داستانها را بازگو میکند.
فاروقی دلیل دیگر اهمیت ادبیات مهاجرت را در سانسورناپذیری آن دانست و گفت این ادبیات از الزاماتی که در کشوری مثل ایران به نویسنده و کتاب تحمیل میشود، بری است. اندیشه زودتر از فرد تبعید میشود، بنابراین، ادبیات مهاجرت یک فرصت است زیرا میتوان بدون محدودیتهایی که در ایران وجود دارد، نوشت.
به گفته جمشید فاروقی، ادبیات مهاجرت در عین حال یک نقد فرهنگی است و نتایج آن بهویژه برای کسانی که در داخل کشور زندگی میکنند مهمتر است.
ویژگیهای ادبیات تبعید
او سپس به رمان خود، “انقلاب و کیک توتفرنگی” پرداخت و گفت این رمان، ادبیات تبعید نیست، بلکه ادبیات درباره تبعید است.
او با استناد به روایت غلامحسین ساعدی، نویسنده نامدار ایرانی که در سال ۱۳۶۴ در غربت و تبعید در پاریس درگذشت، از سه مرحله متمایز در فرآیند مهاجرت، یا تبعید، یا آوارگی سخن گفت و رمان خود را روایت مهاجراتی بازنشسته و پا به سن گذاشته خواند که در سومین یا آخرین مرحله مهاجرت قرار گرفتهاند.
فاروقی گفت در رمان خود کوشیده وارد روح و روان یک فرد تبعیدی شود و با استفاده از شرایط غیرعادی تبعیدیها، به درکی عمیقتر از شخصیتهای داستان خود برسد.
در ادامه نویسنده بخشهایی از رمان خود را خواند و به پرسشهای حاضران پاسخ گفت.
“انقلاب و کیک توتفرنگی” چهارمین رمانی است که از جمشید فاروقی منتشر شده است. اولین رمان او به نام “ویواه، یک ازدواج کاغذی” در سال ۱۳۸۶ توسط نشر ثالث در تهران منتشر شد.
جمشید فاروقی، دانشآموخته رشته اقتصاد از دانشگاه ملی ایران است و پس از مهاجرت به آلمان، در رشتههای فلسفه، تاریخ و اسلامشناسی تحصیلات خود را در دانشگاه کلن آلمان ادامه داد و سپس دکترای خود را از دانشگاه اوترخت هلند دریافت کرد.
فاروقی کار روزنامهنگاری و نویسندگی را از جوانی آغاز کرد. او در سال ۱۳۷۵ به دویچهوله فارسی پیوست و سالیانی مدیریت این بخش را برعهده داشت. او همچنان بهعنوان روزنامهنگار به همکاری خود با دویچهوله ادامه میدهد.
سایت حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.