هفته پیش در یک نشست مجازی با دوستانی به رایزنی نشستیم.موضوع هم آخرین فتنه انگیزی رهبر عقیدتی همه آدمیان و عالمیان برادر مسعود رجوی بود.این بار اقایان اسماعیل و امیر یغمایی از نوک پیکان تاریخ آماج توپخانه لجن پراکنی قرار داشتند. امیر جوان مرتکب معصیتی نابخشودنی شده بود.ان هم بیان این آرزوست که می خواست پس از سالها دوری ، در اشرف سه”آلبانی” به دیدار مادرش برود. رهبر غضب فرمودند.طوفانی به پا شد. تا علاوه بر امیر پدرش را هم دراز کنند. در این باب مطالب زیادی نوشته شده که می توانید آن را در سایت های دریچه زرد و پژواک ایران بخوانید.من هم گفتگویی داشتم که به عللی مفقود الاثر است ومنتشر نشد.
در آن نشست بیانیه ای مطرح شد.من باماهیت وکلیات آن نوشته موافق بودم.در ساختار آن ایرادی دیدم. مسئول اصلی این هیاهوی مسخره ،باز هم طبق مقررات ،شخص مسعود رجوی بود.
این نمایش مفتضح یک کارفرماو کارگردان دارد.او از ب بسم اله تا ت تمت را صحنه گردانی می کند.مباشران مامورند وآلت فعل.متهم اصلی رهبر عقیدتی است.داوری درباره هر جرم عمدی وسازمان یافته نیازمندتحقیق درباره آمر وانگیزه اوست.روشن است که مسئولیت آمر مامور ین را از دایره اتهام خارج نمی کند.مباشران مامورند وآلت فعل.با این مقدمات اصرار داشتم ودارم که محور اصلی وشناخته
شده این بازی های رسوا صراحتأ معرفی شود.معمولا متهم اصلی مفتنی است مسبب و آمر و بقیه تابعی از متغیر او.
وقتی نظریه پرداز،رهبر عقیدتی راسأ همه امور را مدیریت واسباب چینی می کند،مسئولیت مباشرین و مامورین درجه دوم است.مسئولیت مسعود رجوی تشدید می شود واو متهم اصلی است.به گمانم
دوستان حاضر در آن نشست مجازی قانع شده بودند.بزر گواری از راه رسید تا درباره آن بیانیه گفتگو کنیم.به نظر او تجدید نظر در متن آن بیانیه به دلیل آن که دوستانی آن را تصویب وامضا کرده بودند،
موجبات تعویق انتشار را فراهم می آورد.من با حفظ آن ایراد،خوشحالم که چون با کلیات آن موافق بودم
آن را امضا کردم.۱
پنج سال پیش من “درنامه به اقای مسعود رجوی پرسیدم چرا با نام خودتان به نوشتن ادامه نمی دهید”۲
در آن نامه به گفته های اقای ابریشمچی استناد کردم. جملاتی از آن را بخوانیم تا متهم اصلی را بهتر بشناسیم.
“. به دلیل درک روشنی که در مبارزه با دو دیکتاتوری در بالاترین سطح مسئولیت مجاهدین وشورای ملی مقاومت درزندان وبیرون زندان دارم می توانم ادعا کنم که قریب چهارده قرن پیش خلیفه مسلمین علی ابن ابیطالب در خطبه ۸۶نهج البلاغه سیمای مسعود را ترسیم می کنند….”
پس از این چاپلوسی مهوع و برای فرار از مسئولیت های خود پرده از محور اصلی همه زشتکاری ها
بر می دارد و”مسعود غالبأ شخصأ کلمه با کلمه موضع گیری ها اعلا میه هارا دیکته می کرد ومی نوشت.
گاهی در اوج بیماری و تب که کلمات را به سختی بیان می کرد،هدایت کشتی نبرد مردم برای آزادی را
ثانیه به ثانیه سکانداری کرد….”
ابریشمچی می داند که “الفتنته اشد من القتل”آشوبگری شدید تر از قتل است.هر متهمی که اعمال مجرمانه مستند به اوست ضامن است.
ابریشمچی شش سال پیش در یک صحنه سازی رسوا “محمد از استرالیا “را دربرنامه به سوی آزادی و
در سیمای آزادی رو کرد.تا منتقدان ،به ویژه اقای ایرج مصداقی را زهره ترک کند.تا بر ما روشن باشد که
ازجمله “همین مجاهدین هستند که گور شما را می کنند….بند از بندتان پاره می کنیم..” ابریشمچی گل از گلش شکفت.تا با شگفتی از فرمایشات ازادیخواهانه در”برنامه به سوی آزادی وبر صحنه تلویزیون سیمای آزادی “به ستایش ازادگی یکی از حواریون برادر مسعود بپردازدو”اجازه دهید سر تعظیم فرود
بیاورم …درود بفرستم به شجاعت خودتون استواری در مسیر مبارزه…..می خواهم صد در صد با شما موافقت کنم….تلاش هایتان را ادامه بدهید…انشاالله که موفق باشید…”۳
این صحنه سازی ها به اراده مسعود رجوی وبرای دفاع از آزادی وسیمای آزادی رهبر عقیدتی ،فراهم می آید.او آمر اصلی است ودیگران آلت فعل، از جمله در تهدید به قتل شاعر ازاده،اسماعیل یغمایی گرامی۴
اول خرداد ۱۳۹۹
پانوشت نگاه کنید به
۱-بیانیه آزادی منتقدین و مخالفین،ضرورت یک مبارزه دموکراتیک است.
۲-نامه به اقای مسعود رجوی چرا با نام خود به نوشتن ادامه نمی دهید.
۳-تهدید ایرج مصداقی به قتل و تایید آن توسط مهدی ابریشمچی.
۴-پیشنهاد برای ترور اسماعیل وفا یغمایی
حقیقت مانا
دیدگاهها بسته شدهاند.