بادرود به آقای دکترکریم قصیم
“غارنشینی مفتوح تو باد !” ۹۱/۷/۲۱(شعرهای لیبرتی)
درعصرجهش های فکر
نیروی اندیشگی و تغییر
درعصرهمسایگی زمین وماه …
دیدن دخترهمسایه
وبوسه بر”زُهره” خواهرت
پویش سیّاره ها وبوسه های چند
چیدن دیوارها
نقش تو باد
“خط های فاصله” ترسیم علامت ممنوع
“یادبود” تو باد !
درعصررقص فلزبرآسمان
عصرپرتاب ماهواره ها
غارنشینی مفتوح تو باد
درعصر ارتباط
هان بگورغنوده – “سنگ پُشتِ” سُنت زمان
الگوی “خط میخی” عهد عتیق را
با قهروکین بیامیزو
بر دست و پای بستۀ این “تابوت زندگی” بکوب !
دخمه بسازازهراس !.
درعصربارانی کلمات و
دانش پُر بال واژه ها
فال گشودن بر صحیفۀ سنگ گور خویش
دراین جهانۀ ناامن ؟ – انقلاب !
ای وحشت گریزپا ، ازاندیشۀ تغییر
نیروی گریزازمرکز جهان – پس می زند تو را
به قعر تفاله های سیاه
درعصرجهش های فکر
بی هیچ سیبی ازهوس
مُفلس ترین “ضمیمۀ” حیات !
پُفیوزترین جاعل زندگی
هفت خط ترین عکسبرگردان خطوط گلدمال آزادی
این “دیوار”های پربرکت ؟
این پنجره های مشبک
این شیربی یال ودم واشکم آزادی !
عکس گلهای عبوس
بر نقش پرده های مکرّر جاه
مفتوح تو باد
این نبش قبر جاه
اندیشۀ تو باد
اینهمه حصار هراس – مفتوح تو باد
گنداب از گدازه های مغز تو می جهد
ای تندیس اعظم جهل
از خود فرار میکنی و – از جهان
ای خارِ جهان
این خواری تا چند !؟.
مفتوح تو باد !!
ای خوار پشتِ فراری از جهان
این خواری – مفتوح تو باد !!
ای خوار پشتِ فراری از جهان
ازکتاب:« من آبی سرا و ، سراب؟!» سیامک نادری
سایت حقیقت مانا – ۶تیر۹۷- سیامک نادری
دیدگاهها بسته شدهاند.