«مذاکرات برجام اشتباه بود. در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایان اجازه تجربه را دادم که البته از خطوط قرمز معینشده هم عبور کردند.»
همچنین، او در توییتر نوشته است:
«همه مردم ایران بدانند؛ جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد».
باید به خامنه ای گفت: شما فقط در موضوع مذاکرات اشتباه نکردی. شما خودت کلا اشتباهی هستی!
سرنوشت کشور ما به دست این آخوندِ پر از عقده ی حقارت افتاده است. نفرت و نکبت، دو ارمغانی ست که از روز به کار گماری او نصیب ملت شده است.
قدرت در دستان آدم حقیر و منکوب شده در زندگی، مساوی است با فاجعه؛ فاجعه ای که خرد و کلان را از دم تیغ آخته می گذراند.
این دو پیام صریح و سر راست، دستکم یک حُسن دارد و آن این که بر خلاف گفتار برخی خوشخیالان و هپروتیان حکومتی و غیر حکومتی، تمام تصمیم گیری های مهم و سرنوشت ساز کشور، بر عهده ی این شخص است، و دولت و مجلس و وزارت خانه ها و امثال این ها، باید مانند نوکران حلقه به گوش، در مقابل فرامین او، تنها به اطاعت سر خم کنند.
برجام بازی بود. یک بازی چندش آور و مهوع. چند سالی عده ای از ایرانیان و دولت های جهان سرِ کار رفتند و خود را با لبخندهای کریه ظریف و شام و ناهار های «کاری» او سرگرم کردند.
امروز هم دریای خزر، بازیچه ی سیاست بازی های جمهوری اسلامی و چهار گرگ درنده ی شمالی قرار گرفته، و این چهار گرگ که یکی شان اصالتا روس و سه دیگر ذاتا روس هستند، تکه گوشت لخمی پیدا کرده اند تا در بهترین شرایط جهانی، بعد از ۲۰ سال بحث، ج.ا. را به پای میز امضا در قزاقستان بکشند، و درست در زمانی که ج.ا. نیاز به کمک های بین المللی دارد، سهم بزرگ تری از دریای خزر را برای خود بر دارند.
اگر عهدنامه ی ترکمانچای امضا شد، در زمان بی خبری عموم مردم از تصمیم گیری های حکومت وقت بود. در جایی که وسیله ی اطلاع رسانی وجود نداشت، و مردم، رعیت سلطان به شمار می آمدند، حکومت می توانست هر بلایی می خواست بر سر کشور بیاورد و از خاک «بی ارزش» و آب «شور» آن بذل و بخشش کند.
امروز، سید علی خامنه ای، یعنی حکومت اسلامی! یعنی سلطان! یعنی کسی که هر بلایی خواست می تواند بر سر آب و خاک کشور بیاورد، و برای حفظ قدرت و تخلیه ی عقده های شخصی اش، از خاک «غیر قابل ارزش گذاری» و آب «سرشار از ثروت» کشور به دیگران ببخشد.
با کسانی که اصلاح طلب اند و خامنه ای را پاکدست می نامند کاری نداریم.
با کسانی که نیک و بد یک سیاستمدار را با درویشی زندگی کردن او می سنجند کاری نداریم.
با کسانی که در عالم موهومات به سر می برند و برای تلطیف چهره ی جنایتکارِ «مملکت بر باد دهی» به نام خامنه ای، از گذشته های «خوب» او و شاعر بودن و اهل حال بودن اش یاد می کنند کاری نداریم.
تکلیف ما با هر کس که بخواهد این موجود منفور و حکومت تحت اختیار او را تطهیر کند مشخص است. این موضوع هم امر شخصی نیست.
مردمِ جان به لب رسیده ی ایران، سال هاست به طور علنی، سر و ته حکومت اسلامی را از جنس یک کرباس می دانند و نفرین اصلی شان همیشه متوجه خمینی و خامنه ای بوده است.
اگر ضعفی در معرفی عامل اصلی بدبختی های ملت وجود داشته، ضعف «ماستْ مالان» و مشاطه گران سیاست باز بوده است.
و ما مخالفان حکومت اسلامی و رهبر مالیخولیایی اش، همچنان نشسته ایم و به بحث و فحص مشغولیم. حتی در خارج از کشور، در جهت منافع ملی مان، منافع همگی مان، در جهت ابراز مخالفت با واگذاری دریای خزرمان به مشتی گرگ منطقه کاری نمی کنیم و حتی دریغ از یک راهپیمایی چند هزار نفر ه!
و در چنین وضعی ست که سید علی و نوکران غارتگرش بر سر ما سوار ند.
واقعیت این است:
نه تنها آن ها، بلکه اپوزیسیون ما هم اشتباهی ست…
منبع:گویا نیوز
|
دیدگاهها بسته شدهاند.