تفاوت ۱۸۰ درجه ای رجوی، با اعضای مجاهدین خلق تفاوت ۱۸۰ درجه ای رجوی، با آقای دکتر کریم قصیم چرا قیامهای مردم در کف خیابان رهبری ندارد؟ سیامک نادری

یک در گذشت دیگر در آلبانی

با عرض تسلیت به خانواده گرامی، دوستان و آشنایان بمناسبت درگذشت آقای ابوالفضل قنادی.

در این مقاله به صورت اختصاری تفاوت۱۸۰ درجه ای اعضای مجاهدین خلق  و یکی از اعضای مستفی شورای ملی مقاومت آقای دکترکریم قصیم را، با اندیشه  و عملکرد مسعود رجوی، روبروی هم می گذاریم.

سیره رهبری عقیدتی، رجوی در ترک مبارزه:

 – فرار از تهران، به پاریس برای حفظ جان و چیده میوه پس از سرنگونی رژیم.

– فرار از پاریس به عراق، برای حفظ جان درخطر قرار گرفته.

– مخفی و توسل به غیب صغرای و کبرای مدل مردم فریبانه «امام زنان»ی پس از سرنگونی صدام.

( و فرافکنی و انتقاد به صدام که چرا مخفی شده و با امریکا مبارزه نمی کند). ؟

– غیاب و ظهور متنی و صوتی  فرصت طلبانه بسته به شرایط  ومبارزه به شرط چاقو برای حق حفظ جان.

– تا اطلاع ثانوی در مبارزه درغیبت بسرمی برد( تارسیدن به کرسی کسب قدرت در تهران).

 

تفاوت ۱۸۰ درجه ای رجوی، با اعضای مجاهدین خلق:

 

 یکی از اعضای مجاهدین و کانون های شورشی« ابوالفضل قنادی که دیروز در بیمارستان آلبانی درگذشت»:

۱ – چهل سال پیش بعلت تصادف و قطع پا از زیر زانو.

۲- ابوالفضل قنادی متولد ۱۳۳۶ بدنبال نبردی طولانی با بیماری، در بیمارستانی در آلبانی درگذشت.

۳- سال ۱۳۵۷ دریک تصادف پای راستش از زیر زانو قطع شد.

۴- در ۲۲بهمن ۵۷ در جریان خلع‌سلاح پادگانها و تسخیر رادیو تلویزیون مجروح شد.

۵ – در جریان فعالیت‌ها سال ۶۰ دستگیر شد و ۲ماه در زندان به‌سر برد.

۶- در صفوف ارتش آزادی برغم نقص عضو، با کسب تواناییهای لازم دلیرانه در عملیات رزمی از جمله در عملیات بزرگ چلچراغ و فروغ جاویدان و مروارید شرکت کرد.

۷- در چلچراغ مجروح شد ( سال ۱۳۶۷).

۸- در اشرف و لیبرتی قهرمانانه در برابر هجوم وحشیانهٔ مزدوران ولایت فقیه پایداری کرد.

۹- در۶ ۷ مرداد ۸۸ با این‌که سر و دستهایش مجروح و شکسته بود، حاضر به‌ ترک میدان نبرد نبود.

۱۰- در ۱۹فروردین ۱۳۹۰ در پایداری دلیرانه مجاهدان اشرفی در برابر هجوم زرهی نیروهای مالکی شرکت داشت

۱۱- در حمله موشکی به لیبرتی در ۲۱بهمن ۹۱ نیز مجروح شد.

۱۲- هنگامی که در لیبرتی در سالهای۹۲ و ۹۳ از ابوالفضل خواسته شد به‌دلیل مشکلات جسمی در عداد بیماران و مجروحان به ‌آلبانی برود، نپذیرفت و در نامه‌یی خطاب به‌ برادر مجاهد مسعود رجوی نوشت: «برادر، من نمی‌خواهم لیبرتی را ترک کنم… من نه می‌خواهم نه می‌توانم این‌جا را ترک کنم و اساسا، نه برایم کاری ساده و نه متصور است.»

( متن نوشته شده همان دیکته مکتوب چاپ شده رجوی بود که همگان و ازجمله شخص من و۵۰۰ جدا شده از مجاهدین می باید با دستخط خودشان می نوشتند. و من و همه جداشدا شدگان نیز همین متن را نوشته و امضا کرده ایم زیرا درصورت ننوشتن این تعهد طبق گفته همیشگی رجوی و مسئولین سازمان مجاهدین خلق ما را تحویل «پلیس عراق»! و دولت مالکی تحت الحمایه خامنه ای و وزارت اطلاعات میدادند). ؟

۱۳- ابوالفضل قنادی اعتلای انقلابی و پایداری دلیرانه‌اش را مرهون آموزشهای انقلاب مریم رهایی می‌دانست و در هر فرصتی بر آن تأکید می‌کرد.

۱۴- ایمان و عزم ابوالفضل برای نبرد تا آخرین نفس و یقین‌اش به‌ فرا رسیدن آزادی و عشق عمیقش به‌ مردم در نوشته‌های او موج می‌زند. در نقشهٔ مسیر(نوشتن این متن و تمام تعهد های دیکته شده و اجباری است) خود در سال۹۸ نوشته است:

«… خدایا تو خود میدانی تنها دارایی و سرمایهٔ ما مجاهدین، سازمان، تشکیلات و مناسبات پاک آن و رهبری مسعود و مریم است. خدایا در حفاظت از این نعمات مرا یاری کن. (توجیه  خودشیفتگی و حفظ جان و غیبت صغرا و کبری)»

مریم رجوی برخلاف مرگ های پیشین اعضای مجاهدین اینبار براثر روشنگری ها ناگزیز شد به بستگان او نیز تسلیت بگوید؟.

 

لینک اطلاعیه سایت مجاهدین در باره درگذشت ابوالفضل قنادی ضمیمه است:

https://news.mojahedin.org/i/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84-%D9%82%D9%86%D8%A7%D8%AF%DB%8C

 

تفاوت ۱۸۰ درجه ای رجوی، با آقای دکتر کریم قصیم

 

شرکت آقای دکتر کریم قصیم و خانم مینو الوندی ( همسر ایشان) در گردهمایی در بوخوم – آلمان، در روز چهار شنبه ۲ بهمن ۹۸ ماه  بمناسبت فاجعه سقوط هواپیما و دادخواهی کشتار۱۷۶تن  از مسافرین بی گناه براثر شلیک ۲موشک جمهوری اسلامی، و دادخواهی کشتار ۱۵۰۰تن از مردم و جوانان و نوجوانان در آبان ۹۸ و درود و قدردانی و احترام از ایستادگی و وفای به عهد آقای محمد نوری زاد و یارانشان و درخواست صمیمانه جهت پایان بخشیدن به اعتصاب غذا در زندان و حفظ سلامت ایشان، از چند نظر بسیار مهم بود.

 

اقای دکتر کریم قصیم همچنانکه خود در مصاحبه با آقای همنشین بهار در سال ۱۳۹۵ عنوان کردند:«سکته مغزی کرده و بیمار بودند.» برغم بیماری و مسافرت چندین ساعته ( رفت و برگشت) به بوخوم و شرکت در گردهمایی، حضور آقای کریم قصیم، این مرد بزرگ شریف و مبارز، سالیان سال صمیم عشق و عواطف و، سرشار شور و احساس،‌ برای من و دوستان مایه مباهات و سربلندی و نشانگر آن بود که: عشق، همیشه بی چون است،‌ و برای مردم و میهن باید چونین بود.

آقای دکتر قصیم با بیش از ۵۰ سال فعالیت سیاسی از دوران کنفدراسیون دانشجویان تا اینک و امروز، مبارزی که بحق می توانست یکی از رهبران و یا شورای رهبری قیام مردم ایران باشد، برخلاف رجوی، در بیماری و …نیز ، درکنار مردم و همبستگی با مبارزه آنان و برای نجات جان محمد نوری زاد،  بی آنکه هیچ دعوت و درخواستی از ایشان برای حضور در گردهمایی بوخوم شده باشد،‌ ندای وجدان و صمیم قلب این مرد شریف او را روانه میدان و حضور درصحنه گرد همایی تنی چند از ایرانیان در شهر بوخوم می کند.

در مقابل رجوی و سیل دروغها، تهمت ها  و بیش از ۵۰۰امضا یکروزه از اعضای شورای ملی مقاومت در سراسر جهان برعلیه جداشدن بحق و قاطعانه ایشان و آقای محمد رضا روحانی ازشورا … و رجوی، و بقول آقای دکتر کریم قصیم « آن مرد نابکار»، که از ترس جان و برای حفظ جان و هراس از شفاف سازی ۱۶سال با توجیه و تحت عنوان «غیبت های صغرا و کبر»ی نوع مردم فریبانه ی « امام زمان» ی بسرمی برد. دکتر قصیم که می توانست یکی از رهبران و اعضای شورای رهبری این قیام باشد، بی باک و بی حذر از بیماری ها ، ترس ها و حفظ جان و آسایش… و هوای سرد و بارانی ، با بیش از ۵۰ سال مبارزه، با فروتنی و خاکساری صادقانه ی مست وار، هنوز و هنوز پای در میدان عشق و وفا و ایستادگی می کوبد.

همچنانکه سال گذشته، چهار جلد از کتابهای شعرم را با ایشان تقدیم کردم و شعری برای ایشان خواندم که این مرد بزرگوار فروتنانه و چون کودکان پاک و ساده و بی آلایش ازشنیدنش گریست.

در گرد همایی بوخوم از دکتر کریم قصیم تقدیر و تشکر کرده و عنوان کردم که در زندان گوهردشت با شنیدین صدای ایشان از رادیو صدای مجاهد که بطور مخفیانه در زندان داشتیم همه هم بندی ها از داشتن این مرد بزرگ و پرشور خوشحال و مغرور بودیم و این شعر را در تقدیر از ایشان خواندم:

” شیدا ”            ۰۰/۱۰/۹۲

 

میان این سالهای سکوت

هیچ کس

اینگونه شیدا

ستاره چینت نبود

آنگونه که تو اش زیستی

 

میان این تیره سالهای سکوت

هیچ کس اینگونه شیدا نزیسته بود

که تو اش

در رودهای پر تلاطم ات

پارو کشیده ای

هنوز

تو مانده ای

یک زورق شیدائی

یک اندیشه مدام

چشمانی در پی خورشید

 

آنگاه

تو باشی و

بوسه ها

از لبانش

” آزادی ” !

 

از سویی دیگر این تفاوت ۱۸۰ درجه ایی اندیشه و عمل ما است با رجوی، که ما انسانها را بهنگام زنده بودنشان یاد می کنیم، نه پسا مرگشان. مرده خواری لایق لاشخوران و کفتاران باد.

« یادی به زندگان »     ۳۱/۳/۹۲

 

افسوس

انسان زیبا نمی شود

تا مرگ

خوشه چین زندگی شود !

نامها در گرو مرگ اند

تا ” یاد ” شوند.

افسوس

زیبایی

مانده پشت مرگ

و جهانی چنین !

مُرده خوار و مُرده پرست

 

هان!

مداح مردگان

کینی که در رثائ زوال

مُرده باد میزنی

با من بگو

زنده بودنم برای چیست ؟

ای روزگار دون

ارزیاب دو دوزه باز

این بازی  ” دو سر طلا ”

بس است

با حرمت انسان

من زنده ام هنوز

نامی بجو ز من

یادی ز من بکن

تا زنده ام

تا زنده ای !

گاه آن آمده است

یادها

معراج زندگان شوند

انسانی که زنده است

زیبا شمرده شود

از کتاب: « عشق خواهر من است» سیامک نادری

هم میهنان عزیز

چرا روشنگری می کنیم؟. چرا پرده ها را کنار می زنیم؟

چرا باید حقایق پشت پرده مبارزه و از به انحراف کشاندن آن آگاه باشیم؟

روشنگری می کنیم تا تک به تک حقایق زندان ، شکنجه، قتل و کشتن زیر شکنجه، سربه نیست کردن، جراحی رحم و رقص رهایی … بازنان مجاهد از همسر طلاق داده شده درحضور رهبری عقیدتی بعنوان محرمیّت با زنان( پلی گامی و چند همسری) کشاندن بیش از ۱۰۰۰جوان درمانده از فقر فلاکت معیشتی در حکومت ظالمانه خامنه ای به اشرف و عراق با فریب پول و کار وشغل و اعزام به اروپا… ؟، عدم دسترسی به جهان آزاد و اینترنت و خانواده ها در غار در بسته سی ساله اشرف،‌لیبرتی و آلبانی و به کشته دادن اعضا برای باقی ماندن مجاهدین خلق در عراق بدلیل منافع رجوی و ده ها جرم وجنایت و فساد دیگر… پاسخ داده و اعتراف کند. تا بدانیم چه برسر مبارزه و اعتماد مردم و اعتبار عنصرسیاسی ومبارزه سازمانیافته ضربه و لطمه وارد شده است، تا پادزهری برای سایر رهبران و مدعیان و گروه های سیاسی دیگر باشد.

روشنگری و شناخت لازمه ما برای مبارزه و برچیدن حاکمیت ولایت فقیه در ایران است.

هدف این روشنگری رجوی نیست!، رجوی بهانه است. بله، هدف  خود ما هستیم، این تهدیدات طالع نحس فساد نهفته در قدرت پیش روی ما است. ما نمی توانیم برعلیه خمینی وخامنه ای و رجوی سخن بگوییم و خود از همین جنس در اندیشه و عملکرد داشته باشیم. چنین طالع نحسی به هیچ کس تحمیل شدنی نیست،‌بلکه خود ماهستیم که بدلیل منافع و مصالح و منویّات خود

به درجه ای که عنصر مسئولی هستیم شناخت پیدا می کنیم و از این دام ها و فساد نهفته در آن فاصله گرفته و به اصول مبارزه و ارزش های دمکراتیک در نظرگاه و عملکرد پایبند می شویم.

سایت حقیقت مانا