گزارش شماره۲ پاسخ مریم رجوی به اینهمه لاپوشانی در مرگ اعضا چیست؟
پُر خشمم پُر خشم
” گاه آنقدر خشمگینم که … ” ( شعری که در تشکیلات مجاهدین در لیبرتی سروده ام)
گاهِ خشمگینی
آنقدر خشمگینم
که احساس می کنم
از تیغه شمشیری که در دستانم به پرواز در آمده
” بٌرنده ترم “!
و تیغۀ شمشیر
پا پس می کشد
از خشم سترگ من
گزارشی از سیامک نادری
همانطور که در گزارش صبح امروز اسامی بیماران مبتلا به کرونا را اعلام کردم امروز اطلاعات و عکس هایی بدستم رسید که صحت اخبار اسامی دیروز مبتلایان به کرنا و در گذشت آنها را را تأیید می کرد.
پنهان کاری شک برانگیز رجوی نشانه های هراس او از انتشار و انعکاس اخبار مرگ و میر و آگاه شدن خانوادهای اعضای مجاهدین خلق در خارج از کشور، و سرازیر شدن آنها به آلبانی جهت دیدار با بستگان خود که در حصار تشکیلات مجاهدین خلق در اشرف ۳ بسر می برند.
بدنبال گزارش صبح امروز با عنوان « مرگ و میر مجاهدین خلق در اشرف ۳ براثر کرونا و پنهانکاری مریم رجوی» باز هم اسامی پنج تن دیگر از اعضای مجاهدین خلق که در مدت اخیر در آلبانی بر اثر بیماری و به احتمال بسیار قوی موج بیماری « کرونا» در گذشتند و اغلب آنان از فرماندهان لایه های میانی تشکیلات مجاهدین خلف هستند بدین شرح است:
۱- حسن زارعی ۲- مهدی حاج حسینی ۳- حسن صلاح اندیش ۴- غلامرضا پور هاشم ۵- شهاب( نام مستعار- مسئول ترابری)
شمّه ای از رهبری عقیدتی، کپی برابر اصل ولایت فقاهتی
رهبران مجاهدین خلق که به درستی مدعی آمار دروغ و لاپوشانی و کاهش آمارمبتلایان به کرونا و عدم شفافیّت در رژیم جمهوری اسلامی هستند، اما در این زمینه خود فراتر از آمارهای دروغ رژیم ، تا دیروز اساساً با ترفند و لاپوشانی درگذشت اعضای مجاهدین خلق براثر بیماری کرونا را پنهان نگاه داشته بودند، این همان تذکار و دوسوی یک همسویی ها است. همانطور که رهبری عقیدتی، کپی برابر اصل ولایت فقاهتی است.
این در حالی است که مریم رجوی از شورای امنیت ملل متحد می خواست:« باید پنهانکاری مجرمانه رژیم ایران و بازی با جان مردم ایران و دیگر کشورها توسط این رژیم را محکوم کند.»
چُنین بود که حافظ به سخن در می آید:
واعظان کاین جلوه درمحراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند
پیش از این نیز در گزارش مفصل صبح امروز خبر درگذشت سه تن از اعضا بر اثر بیماری کرونا را داده بودم:
۱ـ حمید اسدیان( کاظم مصطفوی) ۲- جلیل فرقانی ۳- روح الله راموز. همراه با لیست و عکسهای ۹ تن اعضای مجاهدین خلق که در ۹ ماهه سال ۱۳۹۹ درگذشتند.
رئیس جمهور بدون ماسک و اعضای بلااختیار
علاوه بر این مریم رجوی در هیچیک از مراسم، خود و اعضا( بنا به دستور تشکیلاتی) از ماسک استفاده نمی کنند تا برنامه نمایشی و تبلیغاتی کار خوبی در شأن رئیس جمهور برگزیده ( خواهر مریم ) باشد. این نقض آگاهانه ضوابط بهداشتی و ایمنی در جلوگیری از سرایت بیماری کرونا است.
سکوت و لاپوشانی بی سابقه در مرگ اعضا
بطور مشخص در سه دهه اخیر مجاهدین خلق درگذشت اعضا بر اثر مرگ طبیعی و یا بیماری و … را، درنشریات متنوع و سایت ها اصلی و جانبی انتشار می دادند. اما در چند مدت اخیر رهبران مجاهدین خلق تمام حیله و ترفند خود را بکار گرفته تا مانع انتشار و بل مهمتر از آن انعکاس اخبار مرگ و میر شوند. همین موضوع شک برانگیز با عث درز اخبار و اطلاعات گشت زیرا تعداد اعضایی که درگذشتند از روال عادی خارج شده و نشانه های انتشار بیماری کرونا در اشرف ۳ در آلبانی پدیدار شد.
از تعداد هشت تن اعضایی که در گذشتند رهبران مجاهدین خلق تنها در مورد حمید اسدیان در سایت های مجاهدین خلق به آن پرداخته و تسلیت و …ارسال می شود و … ، و این بسا تأسف انگیز است که بین انسانها تا بدین حد تفاوت قائل گشت. علت پرداختن رهبران مجاهدین به حمید اسدیان در سایت ها و برنامه تلویزیونی چیست؟
اهداف و شیوه های پنهانکاری و لاپوشانی
– هیچیک از اعضایی که بر اثر بیماری کرونا درگذشتند بطور همزمان در سایت اصلی مجاهدین خلق و سایت های جانبی انعکاس نیافت.
– بیشتر افرادی که درگذشتند در حد یک خبر کوتاه ازسیمای آزادی در پخش مستقیم انعکاس داده شد که اساساً حتی میان هواداران محدود مجاهدین نیز بیننده ای ندارد و بیش از یکبار نیز پخش نمیشود.
– در مواردی دیگر که خبر در سایت همبستگی ملی انعکاس یافت، سریعاً از صفحه سایت حذف شدند.
اسکرین شات عصر امروز از سایت همبستگی ملی :
– هنگامی که همان خبر درگذشت اعضا را جستجو می کنید در سایت مزبور هیچ نشانی از چنین خیری موجود نیست؟
اسکرین شات عصر امروز ازسایت همبستگی ملی:
– تنها موردی که سایت اصلی مجاهدین خلق انتشار داد خبر درگذشت حمید اسدیان( کاظم مصطفوی) است که بر اثر بیماری کرونا درگذشته است زیرا وی چهره بیرونی مجاهدین خلق بود و برای دراز مدت امکان مخفی کاری و دلیلی بر عدم حضور او وجود نداشت.
– بدلیل اینکه خبر درگذشت اعضا همیشه بر روی سایت و یا ا ز قضا سایت درجه چندم انتشار می یابد احتمال بازدید و توجه به آن کاهش می یابد.
– عکسهایی که امروز دوستان ارسال کرده اند بوسیله اسکرین شات هستند و پس از آن این اخبار در سایت ها موجود نیست.
هم میهنان و دوستان عزیز
با انتشار خبر درگذشت اعضای مجاهدین خلق به خانواده ها و بستگان آنها می توانید بالاترین کمک را به اعضایی که در حصار تشکیلات مجاهدین در آلبانی بسر می برند انجام دهید. شیوه ای که رجوی با لاپوشانی و ترفند مانع انتشار حقایق شده است خود گواه پشت صحنه بسا فاجعه بارتری است . لازم به توضیح است که خارج از «اتحادیه اروپا» است و به همین دلیل جواد خراسان ازمسئولین مجاهدین در نشست برای اعضا گفته بود:
«این همان سرزمینی است که ما دنبالش بودیم وبه ما وعده داده شده بود( مثل موسی برای سرزمین موعود).»
اسامی و عکسها و آشنایی ها:
“گلهای تسلیت ” 1392
اینروزها
گُل ها به آدم سلام نمی دهند
دیده بوسی و تبریک و تهنیت
فسانه ای …
گل برای تسلیت است !
اینروزها
باغ با داغ عجین
اینروزها
بوسه طعم وداع رادارد
اینروزها – زندگی در یک ” شات ” سیاه
بی تابوت و روبان سیاه مرگ
دسته گلی می خواهد ؟ !
از کتاب:« عشق خواهر من است»
۱- حسن زارعی
پس از سرنگونی صدام در سال۱۳۸۲ به بعد چندین بار او را در کنار استخر قرار گاه اشرف و پارک دیدم که برای افراد یگانش مواد خوراکی و…آماده می کرد و هوای افراد یگانش را داشت. انسانی خاکی، افتاده و فعالی بود. با تسلیت به خانواده و بستگان و همه دوستان عزیز.
عکس توسط دوستان از کامپیوتر اسکرین شات گرفته شده است
۲- مهدی حاج حسینی
سال ۱۳۸۷ در قرار گاه اشرف دو سه بار برای گرفتن قطب نما، دوربین و جی پی اس و…به مرکز ۴ درکنار دانشگاه رفتم. او فرمانده مخابرات بود و تبادلات را انجام میداد مهدی انسانی بسیار آرام وخونسرد و ساده و صمیمی بود. با ارسال عکس توسط دوستان یکباره چشمم به چهره اش افتاد…باورش سخت است مرگی چونین غریبانه و در تنهایی مدید… با تسلیت به خانواده و بستگان و همه دوستانی که او را می شناختند.
۳- حسن صلاح اندیش
حسن صلاح اندیش از افراد شناخته شده ای بود و از آن تعداد معدودی که بعنوان مارکسیست به ارتش آزادیبخش پیوسته بودند. تا مدتها خودش را مارکسیست می دانست و فرد سطح بالایی هم در سازمان نبود. حسن در سالهای بعد تحت فشار های سازمان تبدیل شد به مجاهد نماز خوان و مسلمان شده بود.
در نشست های موسوم به حوض در سال ۱۳۷۴ رجوی ارتش آزادیبخش را منحل کرد تا از نو باز تأسیس کرده و نقطه چرخشی جهت سرکوب و توتالیتاریسم مطلق در تشکیلات را پیشه کند رجوی در میان مؤسسان دوم ارتش با نشان دادن بازوی خود رو به اعضا در باره مناسبات جدید درون تشکیلات گفت:« از این پس می خواهیم با مشت آهنین وارد شویم… …جدا شده به خارج نمی فرستیم و برای اینکار با استخبارات عراق هم هماهنگ کرده ایم… وهرکسی که قصد جداشدن داشته باشد را به مدّت ده سال در خروجی اشرف و زندان ابوغریب خواهد بود. آنها( دولت عراق) هم بعنوان جاسوس رژیم با چنین افرادی برخورد می کنند زیرا علاوه براطلاعات ما، اطلاعات آنها(عراق) را هم به رژیم می دهند. به همین دلیل آنها هم یک حاکمیّت هستند وروش ها خودشان را دارند و شکنجه می کنند. وسپس به رژیم مسترد شده و به این شکل هرگز پای جدا شده ایی به اروپا نخواهد رسید. عملیات جاری وجمع هم برای همین است که جدا شده ایی نداریم و نمی توانیم داشته باشیم. و باید همه تعهد و تضمین بدهند که همه را به انقلاب بیاورند.»
حسن صلاح اندیش در همین نشست حوض شرکت داشت و رجوی با او گفته بود:« تو از این مارکسیست دو پولی هستی!»
حسن انسانی آرام و متین بود و همچنان در تشکیلات درهمین سطح باقی ماند.
۴- غلامرضا پور هاشم
از سال ۱۳۷۷ غلامرضا پور هاشم را در قرار گاه همایون در شهر العماره و سپس در اشرف می شناختم انسان بسیار محترم و مودب و متین و فروتنی بود. پورهاشم درسیستم مهندسی و متفجرات و ماشین الات فرمانده یگان بود.
من ( نگارنده ) برای اولین بار در قرار گاه همایون در العماره کاریکاتور تعداد بسیاری از افراد مرکز ۱۰ را بر روی کاغذی به ابعاد ۸۰در ۱۲۰ سانتی متر کشیدم و شاید بزرگتر از این ابعاد، و برتابلو سالن نصب کردم بدلیل کار ابتکاری بسیار مورد توجه قرار گرفت و باعث شادی و خنده و طنز می شد، از جمله این افراد کاریکاتوری شده غلامرضا پور هاشم بود. دو سه بار به بهانه ای از مقابلش رد شدم و خطوط صورتش در ذهنم ثبت شد، وقتی یکی از زنان ارشد شورای رهبری که آنزمان فرد نسبتاً خوبی بود عکس ها را دید نمی توانست جلو خنده خودش را بگیرد و تا چند دقیقه در مقابله تابلو ایستاده بود…، و ازجمله جثه بزرگ و شکم گنده غلامرضا پورهاشم. تا جایی که غلامرضا مرا در سالن صدا زد و گفت: « شکم من به این بزرگیه که تو کشیدی؟!، گفتم من نقشی ندارم و ابعاد واقعی را ترسیم می کنم و بطور مستمر سر این شکم چانه زنی می کرد اما باور نمی کرد که تا بدین حد بزرگ باشد ( درکارکاتور باید کمی دست می بردم و برجسته می کردم و همین باعث خنده میشد) و بعد پرسید چهره منو از کجا کشیده؟. گفتم دیروز دوبار آمدم از روبروی تو رد شدم و نگاهت کردم همانجا خطوط صورتت را در ذهن ثبت کردم. خندید. این باعث آشنایی و دوستی ما شده بود کما اینکه برای مهندس و نقشه کشی و کالک که بعهده من بود با او در ارتباط بودم. امروز که سر کلاس زبان بودم یکباره یکی از دوستان عکس او را نیز ارسال کرد و… متأسفانه خبر درگذشت او درست بود. فکر نمی کنم کسی از غلامرضا خاطره ای منفی به ذهن داشته باشد. به خانواده او و همه دوستان تسلیت میگویم. کاش چونین نمی گشت…
۵- شهاب( نام مستعار- مسئول ترابری)
شهاب را دورا دور می شناختم فردی پر سروصدا و شلوغ و فعال که در سیستم ترابری فرمانده بود، و همچنین فردی که با « تشکیلات و منافع آن و مسئولین …» رابطه خوبی داشت. با تسلیت به خانواده و تمام دوستان
گزارش مفصل صبح امروز ضمیمه است:
مرگ ومیر مجاهدین خلق در اشرف ۳ براثر کرونا و پنهانکاری مریم رجوی
مرگ و میر مجاهدین خلق در اشرف ۳ براثر کرونا و پنهانکاری مریم رجوی
حقیقت مانا
