چهره زرده تخم مرغی ظریف، ازدستکش سفید تا پرفسورحقوق بشر سیامک نادری

نیازی نبود تا پس از چهار دهه مایک پمپئو امری واضح و ملموسی را اعلام کند:« فرقی بین سلامی، ظریف یا روحانی نیست»

منافع وخط مشی وانگیزه هردولت، حزب و گروه و اشخاص، حکم می کند به چه صورت درباره رژیم جمهوری اسلامی و جناح بندی های درون آن دست به «نظرسازی» بزنند.

در سال ۱۳۹۴ هنگامی با هیأت امریکایی برای پذیرش اقامت در امریکا در آلبانی مصاحبه می کردم، به مسئول این هیأت آقای دیگو وهمچنین نمایندگانی که از وزارت خارجه  و وزارت امنیت داخله دولت اوباما نیز حضور داشتند، گفتم:«‌ همانگونه که با ۳۶ سال حضور درسازمان مجاهدین خلق،  شناخت و اطلاعات دقیق ازعملکرد آنان دارم، به همین نسبت در باره رژیم جمهوری اسلامی نیز بدلیل چنگ درچنگ بودن نزدیک و روزانه با آنها ازشناخت و اطلاعات دقیقی از وضعیت رژیم، جناح بندی ها  و عناصر آن را دارم. به آنها گفتم که همین اصلاح طلبان کنونی، همان جناح تندروی دهه ۶۰ و شکنجه گران زندان بودند. و ازقضا همین اصلاح طلبان، باند فعلی موسوم به اصول گرایان( خامنه ایی) را به اسلام امریکای و اسلام مستکبرین منتسب کرده و خود را اسلام محمدی وانقلابی ومستضعفین معرفی می کردند.

ازجمله محمد جواد ظریف دانش‌آموخته روابط بین‌الملل و دارای مدرک دکترا از آمریکا، از نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل گرفته تا معاونت وزارت امور خارجه و بالاخره وزارت امور خارجه در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی است، هیچ تفاوتی با سیاست ها ی شناخته شده صدور تروریسم و دخالت درکشورهای منطقه توسط رژیم و خامنه ایی نداشته وندارد.

 

مصاحبه بلند جواد ظریف که در قالب کتاب «آقای سفیر» در سال ۱۳۹۲ منتشر شده  و بخشی ازآن نیز در رادیو فردا انعکاس یافت، ظریف میگوید:«…  رابطه با آمریکا یا هر کشور دیگری ابزار است و باید در جهت منافع ملی به کار گرفته شود… اصل، پیگیری منافع و اهداف ملی است.» وی در ادامه اظهار می‌کند: « بنده به دلایل متعدد معتقدم که ما از تعامل مستقیم کمتر ضرر می‌بینیم، چون واسطه‌ها چه دولتی و چه شخصی نه صداقت دارند و نه مسائل ما را به ‌درستی می‌فهمند و نه پیام‌ها را درست منتقل می‌کنند. در تمام موارد، در انتقال پیام‌ها، به صورت ضمنی و حتی در برخی موارد به‌ صراحت، نگرانی‌ها، منافع و برداشت‌های واسطه‌ها محوریت دارد نه منافع و نگرانی‌های ما و یا منافع و نگرانی‌های آمریکا»

« تعامل به معنی رابطه دوستانه نیست. هیچ دو کشوری رابطه کاملاً دوستانه ندارند و من اعتقاد دارم که روابط ما با آمریکا هیچ‌گاه دوستانه نخواهد بود.»

« به خاطر این که مدعی دیدگاهی هستیم که بعد جهانی دارد. هیچ رابطه‌ای نیز با میزان قدرتمان ندارد و به منشأ دیدگاهمان برمی‌گردد. چرا مالزی این مشکلات را ندارد؟ به خاطر این که مالزی دنبال یک تغییر در نظام بین‌المللی نیست… این چنین رسالتی در ذات انقلاب ما وجود دارد که به نظر من نه تنها الزاماً خطرناک نیست بلکه منبع قدرت است.» ظریف بر این خصیصه صدور انقلاب  تاکید کرده  و می افراید: « ما بدون اهداف انقلابی‌مان وجود خارجی نداریم. حداکثر به کشوری مانند پاکستان تبدیل می‌شویم. آنچه که ما را از دیگر کشورها متمایز کرده، همان برجستگی‌های اهداف انقلابی ماست.»

ظریف در پاسخ به این سؤال که آیا می‌شود با قدرت‌ها از جمله با آمریکا دیالوگ خردمندانه داشت، می‌گوید: « حتماً می‌شود. ما اختلافات اساسی با آمریکا و غرب داریم… [اما] نوعی گفت‌وگو و تعامل اجتناب‌ناپذیر است. داشتن گفت‌وگو، به معنی پذیرش دیدگاه‌های طرف مقابل و حتی دوستی نیست، بلکه به معنی این است که اجازه ندهید دیگران منافع شما را هزینه کنند و از منافع شما برای خودشان امکاناتی فراهم کنند. هنر دیپلماسی در همین است که بتوانید به حداکثر منافع با حداقل هزینه دست پیدا کنید. در این مسیر با توجه به پیوستگی دنیای کنونی، نمی‌توانید صرفاً حداکثر منافع را از راه تقابل به دست آورید.»

ظریف در جای دیگر استدلال می‌کند که ایران برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی در منطقه باید با قدرت‌ها تعامل کند. وی می‌گوید: « یعنی شما نمی‌توانید (این از نکات قطعی است که می‌گویم) اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله را بدون تعامل جهانی اجرا کنید… این اهداف بدون تعامل جهانی امکان‌پذیر نیست.»

ظریف در فرازی از کتاب خود می‌گوید که آیت‌الله خامنه‌ای یک‌بار به او گفته است که «حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت ۱۸۰ درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است. بحمدالله من نیز همیشه این کار را انجام دادم.»

منبع: آیت‌الله خامنه‌ای و جواد ظریف؛ دو نگاه متفاوت به رابطه ایران و آمریکا

–  بی بی سی       بیست ویک ژوئیه 2015 – 30 تیر 1394

منبع: کتاب آقای سفیر   – گفت و گو با محمد جواد ظریف
نویسنده: محمدمهدی راجی‌

https://fidibo.com/book/1307-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-

%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1

تفاوت ظریف با خامنه ای نه درمحتوای اهداف انقلابی وتوسعه گرانه متکی برتروریسم، بل در شکل وشیوه رسیدن به این اهداف توسع طلبانه شیطانی است.

ظریف با این نظرسازی ها و اعتقاد به منافع انقلابی [صدور انقلاب] ( دخالت درسوریه، لبنان، عراق، یمن … و در آخرین پرده  از آن در اینک و امروز که ضرورت وامکان  حضور نظامی درکشورهای فوق بپایان رسیده، با انتقال حشد الشعبی به ایران وچیدن خاکریزها و ‌آرایش قوا برای  رویارویی ومقابله با دشمن ) که اصلاح طلبان و اصولگرایان هر دو در زمینه انتقال حشد الشعبی متفق القول هستند نیز، بازتاب مواضع یگانه در محتوای امر منافع انقلابی هستند.

هنری کسینجر در توصیف اصلاح طلب های رژیم ولایت فقیه گفته است:

» « اینها ادم کشانی هستند که فشنگ هایشان تمام شده…تفاوتشان فقط در همین است.

همچنانکه بدرستی گفته بود:«‌ ایران مشکل بزرگ تری از داعش است.»

همانگونه که دولتهای امریکایی و بطورخاص اروپایی درطی این سالیان دستکش سفید ظریف و جناح اصلاح طلبان را دستاویز مماشات قرار میدادند، ظریف نیز برغم تئوری دیپلماسی خود که فوقاً اشارت رفت، اینک این فرصت را یافت تا درعرصه حقوق بشری نیزمدعی «پرفسور حقوق بشر» گشته و می گوید:«‌ سی سال است که پرفسور حقوق بشرهستم.»؟

برخلاف مقوله «اسلام هراسی» که رژیم جمهوری اسلامی آنرا باد میزند، متأسفانه منافع سرمایه داری غرب و بطور مشخص اروپا، درتوافقی کامل وهمخوان با حفظ ایدئولوژی اسلام برای کشورهای جهان سومی قرار دارد، و این امر بمثابه مکمل باعث بروز و ظهور زمینه های  پدیده اسلام سیاسی وجنگ و خونریزی وتروریسم ناشی ازآن درجهان وبویژه آسیا و خاورمیانه است و آخرین نمونه این تروریسم افسارگسیخته بمب گذاری درسریلانکا بود.

منبع:‌ دویچه وله

داعش مسؤولیت کشتار در سریلانکا را به‌عهده گرفت… شمار کشته‌شدگان به ۳۲۱ نفر رسیده است.

https://www.dw.com/fa-ir/world/a-48450852

ریشه های این اصلاح طلبی تا جایی که به داخل ایران و دهه ۶۰ در زندان ها وشکنجه گاه ها برمی گشت، ناشی از استیصال و شکست در برابر مقاومت زندانیان بود. چنته خالی آنها در عرصه علم و دانش سیاسی اجتماعی، برچنته پُر آنها که متکی به عرضه وبکارگیری مطلق از ابزار شکنجه بود، هیچ توازنی نداشت، و ناگزیز درپی اصلاح متد ها و روش های قرون وسطایی متناسب با شرایط تحول یافته دانش و اندیشه های روز، درجهت غلبه بر عدم کارایی وعقب ماندگی دستگاه خود بودند. آنها سعی می کردند بجای دندانهای گرگ حریص ایدئولوژیک، نیشخندشان را بنمایش بگذارند. ظریف نیز یکی ازاین دست دلقکانی است که در این مسیر اینک حتی به شیوه مدرک «کردانی» با دستانی خونین درزیر دستکش سفید دیپلمات مقام  پرفسوری درچنته ناداشته خود درکنفرانس امنیتی مونیخ و در پاسخ به پرسشی در مورد وضعیت بازداشت شدگان محیط زیست در ایران و همچون توجیهی برای نقض حقوق بشرعرضه می کند:

« من پروفسور حقوق بشر هستم، من برای بیش از ۳۰ سال حقوق بشر تدریس کرده ا‌م.»؟

ظریف پیشتر هم در نشستی که ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ در مؤسسه امور بین‌الملل نیوزیلند برگزار شد گفته بود: «به عنوان فردی که حقوق بشر را در دانشگاه، در روزهایی که تدریس حقوق بشر در ایران مد نبود، درس داده‌ام اعتقاد دارم که این مقوله در ایران جای پیشرفت بسیار دارد.»

https://iranwire.com/fa/features/29985

منبع: ایران وایر

محمد جواد ظریف؛ پرفسورحقوق بشر؟ – گزارش ویدویی

https://www.radiofarda.com/a/zarif-says-he-is-human-rights-professor/29778321.html

منبع: رادیو فردا

پیش ازآنکه داعش درموصل سربرآورد، یکربع قرن پیش با پدیده خمینی و اسلام  جنایت پیشه در زندان ها و شکنجه گاه ها آشنا شدیم درگوهردشت، در ادامه همین قتل عامها، رژیم ولایت فقیه بسراغ غیرمذهبی ها و مارکسیستها رفت. بسیاری ازآنها بمدت دوسال درسالهای ۶۱ تا    ۶۳ همراه با ما درسلولهای انفرادی بسر برده بودند. دراین میان حتی کسانی که یک دهه جزحمایت از مواضع خمینی پیشه ی دیگری نداشتند، امثال حزب توده واکثریت، افراد رده بالا ی آنها را بدار آویخت ومابقی آنها را بضرب شلاق وتعیین جیره روزانه شکنجه و همراه با توهین و تحقیر و سبیل تراشیدن وتحمیل حجاب اسلامی  برای زنان زندانی، به اجبار و بضرب شلاق وادارشان کرد تا «مسلمان» شوند!. ناصریان با مباحات می گفت:«کسانی که ۴۰سال پیشانیشان به مهرنماز نخورده بود، نماز خواندند! درواقع منطق آنها منطق بخاک افکندن است، چه با اعدام ها وحلق آویز و چه با داغ و درفش، می بایست پیشانیشان رابخاک افکند.

داعش پدیده جدیدی نیست. زیرا پیش ازاین درزندانها، به زنان زندانی بعنوان اسرا تجاوزمی کردند. تجاوزتنها به دختران باکره محدود نبود، حتی تجاوز به مردان هم بعنوان ارتزاق جنسی این عناصر پلید وهم بمثابه شکنجه و درهم شکستن زندانی وجود داشت و مواردی ازاین دست جنایت را درمصاحبه های سال گذشته عنوان کرده بودم. اما بوالعجب آنکه پرفسوران شکنجه خود را پرفسوران حقوق بشر می نامند. در این زمینه سخنان جانشین خمینی به اعضای هیأت مرگ درقتل عام ۶۷ گویای حقیقت این رژیم  وعناصر ازاین دست است:

آیت الله منتظری خطاب به حاضران می‌گوید: «شما با این کار خود دستگاه قضایی را زیر سوال بردید. چندین سال شخص آقای نیری  و قضات یکی را محکوم کرده به پنج سال یکی را محکوم کرده به شش سال ، یکی ده سال، یکی پانزده سال،

. اینکه ما بیاییم بدون اینکه فعالیت تازه‌ای باشد اینها را اعدام کنیم معنی‌اش این است که همه ما گه خوردیم، همه دستگاه قضایی ما غلط بود»

درپاسخ به وقاحت وبی شرمی این پرفسور جنایت وتروریسم… سخنان آقای منتظری را عطف به او بولد می سازم.

منبع:رادیو فردا  – انتشار فایل اظهارات آیت‌الله منتظری درباره اعدام‌های تابستان ۶۷ در دیدار با مسئولان قضایی

 

https://www.radiofarda.com/a/b5_audiocut_hosseinali_montazeri_over_executions_1988_iran/27911396.html

 

نقش های که آخوندیسم درحوزه ها فرا میگیرد میتواند « زُوزه»  و «رُوضه» ها  را در یک اُپرای جنگل وحوش اسلامی بهم بیامیزد، هنر کلاشی حوزوی نیز درهمین امرنهفته است. «رُوضه» ای برای به ماتم و عزا کشاندن مردم و درخود فرو بردن آنها، و توأمان « زُوزه» هایی حیات وحش و تروریسم درمنطقه و جهان. زیرا این ایدئولوژی تنها متکی برحس حیوانی هراس می تواند ارتزاق کند.

اما همین ایدئولوژی و سردمدارانش ازجمله خامنه ایی که دراین سالیان درنقش استکبارستیزی جولان میدهد، در بزنگاه مذاکرات هسته ایی و سمبه پر زور امریکا و اروپا  و تحریم ها…النهایه با  نرمش قهرمانانه… اتفاقاً به شکل بسیار ناظریفی، رهنمودی معکوس به ظریف نماینده دیپلماسی جمهوری اسلامی میدهد:

 

نکات کمتر شنیده شده از پرونده اتمی ایران

16 ژانویه 2016 – 26 دی 1394

درخواست آیت الله خامنه ای از ظریف

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران خاطره ای از دیدارش با آیت الله علی خامنه ای در اواخر بهمن ۱۳۹۳ تعریف کرده است. آقای ظریف گفت “سعادت داشتم خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شوم. پریروز هم ایشان یک بار دیگر محبت کردند. فرمودند منطقی صحبت کنید… دعوا نکنید. یک بار یکی از دوستان گفته بود بعضی وقت ها که ظریف در جلسه با کری صدایش بالا می رود محافظان سرشان را داخل اتاق می‌کنند. دفعه بعد که آقا را دیدم گفتند چرا در جلسه داد می زنی؟ همین جوری لبخند بزن و حرفت را بزن»

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-75360.html  منبع: پژواک ایران

 

زیرا این آقا( خامنه ایی) میداند این داد و بیداد راه انداختن ها توسط ظریف، وارانه گویی خود ولایت فقیه درباره تحریم و امریکا…، چیزی جز چنته خالی و نرمش ناگزیز درصحنه عمل و پیش رو نبوده و نیست.

دهه ۶۰ و در زندان گوهردشت مطلبی درباره آندره گرمیگو وزیرخارجه شوروی که تا آنزمان بمدت ۱۶سال دراین سمت قرار داشت خوانده بودم که خصیصه و ویژگی او این بود که در دیدارها و آغاز رویارویی برای مذاکره، متناظرین او هرگز نمی توانستند هیچ نشان و علائم و واکنشی درچشم و چهره او بیابند که حاکی از آنچه در ذهن و مواضع احتمالی او را درمذاکره بتوانند گمانه زنی کنند!. درچهر او هیچ اثری ازمواضع او و رویکردش یافت نمی شد. و به این سبب مذاکره با او بسیارسخت و دشوار بود. گرمیگو نزدیک به سه دهه وزیر خارج شوری بود.  اینک این وزیرخارجه ناظریف، نه تنها در چهر و رو، بل در دوره گردی ناشیانه و بی ظرافت برای تبادل زندانی با امریکا و عجز والتماس چند باره گویی درباره آن و همچنین رله سخنگوی وزارت خارجه اش،  گویی چیزی جز زردی تخم مرغ ماسیده برچهر و روی ظریف و خوف درون خامنه ای را نمی توان یافت.

اینکه آقا(خامنه ای) می گویند:«‌ نه مذاکره و نه جنگ»، این تئوری نه بستن راه  ودرتنگنا قرار دادن دولت امریکا، بل خود گره کوری دیگری بر دستان بسته خامنه ایی و سیاست نظام است و با این دست و پای بسته، زیربار تحریم های سنگین هر دم فزاینده… درحالیکه حتی دوستان نزدیک  چون ترکیه و عراق نیز به حلقه تحریم پیوسته اند،‌ جز با مذاکره و نرمش های « قهرمانانه»؟ باز هم بیشتر، راه دیگری دراین شطرنج سیاسی که امریکا دست بالا را دارد و بطور مستمر هم مهره های جدیدی وارد صفحه شطرنج  می کند درپی نخواهد داشت.

از رمق افتادن حامیان داخله وخارجه رژیم بعنوان امداد رسانان به رژیم جمهوری اسلامی و آژیرکشان «تهدید جنگ»!، و شعارهای مردم حتی در۱۱ و۱۲ اردیبهشت ۹۸ « دورغ میگن امریکا دشمن ماست – دشمن ما همین جاست!» مزید برعلت است.

نوشته فیسبوکی آقای سیروس ملکوتی نیز این منظر قابل توجه است:« كلاغ پر ….. دست كي بالا ؟»

https://www.facebook.com/SirusMalakooty/?__tn__=kC-R&eid=ARDR1FBfPGsqbTwckM-

حقیقت مانا  ۱۵ اریبهشت