وحدت رجوی با رضا پهلوی، راه حل یا انحراف و انحطاط و نابودی امید مردم

سیامک نادری 

سیامک نادری 

نظرات آقای محمد رضا روحانی و… مبنی بر« وحدت رجوی با آقای رضا پهلوی» و اینکه بتصریح ایشان «همه ما ناچاریم که اختلافات را به حداقل برسانیم… راه دیگری وجود ندارد» معنای سیاسی اش این است که در قدم نخست آقای روحانی خودشان پیشقدم وحدت و متحد شدن با رجوی و شورا گردند، همان شورایی که ۸ سال پیش از آن استعفا دادند.

این در حالی است که در طی بیش از یکربع قرن، شواری ملی مقاومت نه تنها یک عضو جدید نتوانسته است جذب کند ، بلکه بیش از ۹۰ درصد اعضای شورا که عضو سازمان مجاهدین خلق و یا وابستگان و هواداران دیرین و شناخته شده مجاهدین خلق ازشورا جدا شده اند و حتی تنی چند از اعضای باسابقه تشکیلات مجاهدین خلق نیز از شورا جدا شده اند.

 

نوشته آقای حنیف حیدر نژاد در باره نظرات آقای محمد رضا روحانی:

آقای روحانی می تواند برای رفع هرنوع سوء تفاهم به این سوالات پاسخ دهد:

 

– آقای روحانی خودش را در پشت دوستی ناشناس پنهان و اینگونه القا می کند که آنچه او می گوید، نظر “آن دوست” است. آقای روحانی صریح بگوئید نظر خود شما چیست؟

– آقای روحانی معیار شما برای یک نیروی آلترناتیو بعد از جمهوری اسلامی چیست؟ قدرت تشکیلاتی و سازماندهی یا پایبندی به معیارهای حقوق بشری و منافع ملی؟

– شما در دوران حضور در شورای ملی مقاومت سازمان مجاهدین را تجربه کردید، آیا از زمانی که از این تشکیلات فاصله گرفتید در ماهیت ضد دمکراتیک، ضد ملی، ضد حقوق بشری و… این تشکیلات تغییر مثبتی مشاهده می کنید، اگر آری، نام ببرید.

– آیا در سیاست مجاهدین در فریبکاری، در اتهام زنی بدون پایه و اساس به اعضا جدا شده و یا آنانی که از شورای ملی مقاومت جدا شده اند تغییری می بیند. اگر آری، توضیح دهید.

– آیا در سیاست رهبری مجاهدین در مسئولیت پذیری در قبال رفتار و گفتار و اعمال خود، شفافیت در مقابل مردم و خبرنگاران و آمادگی برای حسابرسی نسبت به سیاست های خود تغییری می بینید. اگر آری، نمونه بیاورید.

– آیا در سیاست های سازمان مجاهدین در کنترل و سرکوب و مغزشوئی اعضا خود تغییری می بینید؟

آقای روحانی شما حق دارید هرگونه که می خواهید بیاندیشید، اما یک نیروی سیاسی مذهبی رادیکال، یک نیروی سیاسی که در اساس ترور شخصیت و تهدید به مرگ مخالفین فکری خودش را تنها راه مقابله با آنها می داند نمی تواند در آینده سیاسی ایران نقش مثبتی داشته باشد. چنین نیروئی اول باید در مورد همه جنایت های پیشین خود به پاسخگوئی کشیده شود. توجه شما به “قدرت” تشکیلاتی و سازماندهی و توانمندی نداشته مجاهدین، پوششی برای توجیه یک سیاست ضد ایرانی و ضد انسانی از سوی رهبری این تشکیلات است. میانجیگیری بین چنین نیروئی با رضا پهلوی کاملا اشتباه است. نگرانی شما برای دوره هرج و مرج بعد از سرنگونی این رژیم، بجا، اما راه حل شما ویرانگر تر از آن هرج و مرج احتمالی است.

ضمیمیه:

 

۱) آقای محمد رضا روحانی ۵ ماه پیش در  ۲۹ دسامبر ۲۰۲۰ از زبان خودشان و نظرات خودشان  در باره «وحدت رجوی و رضا پهلوی»  د ر دقیقه ۱:۲۴:۱۶ چنین می گوید:

سخنان ایشان از گفتار به نوشتار در آمده است و لینک  آن نیز در ذیل می آيد:

آقای محمد رضا روحانی در دقیقه ۱:۲۴:۱۶ چنین می گوید: « …همه ما ناچاریم آقای رجوی آقای پهلوی اون پهلوانی که سر پیری ادای چاقو کش ها را در می آره[ مسلم اسکندر فیلابی عضو شورا و رئیس کمسیون ورزش شورا] همه ما ناچاریم که اختلافات را به حداقل برسانیم در مورد نقاط مشترک مان تلاش کنیم و به جای اینکه تمام تلاشهایمان را صرف پیش بردن حرفهایی بزنیم که روز به روز ما را به دنده عقب مجبور می کنه، عقب مان می اندازه، برویم به سمت خواسته های اصلی، عمیق و تاریخی مردم ایران یعنی برویم بطرف پلاتفرم هایی مانند حقوق بشری دفاع از آزادی های مردم دفاع از آزادی زندانیان سیاسی دفاع از آزادی بیان…نقاط اختلافمان را فرصت داریم بهش برسیم اصلا در وقتی که وحدت عمل داشته باشیم در برابر دشمن مشترک حتما میزان اختلافاتمان کمتر خواهد شد و قابل کنترل تر خواهد شد… من خیلی آرزو دارم که به جای تکیه به موارد اختلاف توجهمان را به موارد وحدت که مردم رو به هم نزدیک می کنه، مردم به هم نزدیک هستند مردم وقتی به خیابانها میان… بنا براین من در پایا حرفهایم آرزو می کنم این شهامت و قدرت را داشته باشیم که با انتقاد از خودمان اختلافاتمان را با مردم و دشمنان این رژیم کم کنیم و و بریم و از همه خانواده های سیاسی متمرکز بشویم برای تلاهاس متحد کننده مردم، عنوان کردن درخواست های تاریخی…، راه دیگری وجود ندارد.»

لینک :

جن در واکسن،از میرزا تقی خان تا خامنه ای،نورسلیمانی وجلوگیری از فرارمدیران با نگاه محمد رضا روحانی

1,213 views
Dec 29, 2020

 

۲)

نفوذ و جاسوسی رجوی در میان شخصیت ها و گروه های خارج ازکشور سیامک نادری

قسمتی  از متن نوشته شده از مقاله فوق را را برایتان می آورم:

وحدت با رجوی

کمتر از یکماه پیش یکی از دوستان بسیار عزیز تماس گرفت و متن اطلاعیه ای را خواند و از من خواست آنرا امضا کنم. و پس از آن دو سه بارنیز پیگری کردند.

و گفتند که بدون هیچ مرزبندی( رجوی و رضا پهلوی) حاضر به وحدت  بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و خامنه ای هستیم. برغم احترام به آن دوست گرامی،  قاطعانه گفتم:« حتی اگر یک نفر در روی زمین باشم که مخالف این بیانیه است، بازهم می ایستم و مخالف این بیانیه می مانم و روشنگری میکنم.» همچنانکه دوستم گفت:« ما در این زمینه اختلاف نظرداریم.»

سال گذشته به دوستم که یک حقوقدان است گفته بودم:« بحث من با رجوی مسائل سیاسی و انتقاد و اشکال به خط و خطوط سیاسی و استراتژیک رجوی نیست، اگر چه این خط وخطوط سیاسی و استراتژیک نیز ناشی از اپورتونیست و فساد و خیانت او نشأت می گیرد، اما اگر یک رهبری و …(رجوی)، فقط یک «قتل» و جنایت کرده باشد، آیا این فرد می تواند بعنوان اپوزیسون، رهبر و …و در دولت آینده داری پست و مقام اجرای باشد.؟. ایشان گفتند:« نه!، نمی تواند.»

سوال:

آیا دراین یکساله در حوزه حقوقی معنی جنایت و « قتل» تغییری کرده است.؟

 

حقیقت مانا