هراس رژیم از پیامدهای دادگاه حمید نوری از زبان صادق کوشکی

خبرگزاری پارس دروغهای هراس زده جمهوری اسلامی از پیامدهای دادگاه استکهلم را از زبان محمد صادق کوشکی، یکی از عناصر اطلاعاتی، امنیتی رژیم بازتاب میدهد. مصاحبه سراسر دروغهای صادق کوشکی مصرف داخل کشور و نیروهای درون نظام دارد.

سیامک نادری

متن مصاحبه گویای همین حقیفت است:

لینک خبرگزاری فارس

https://www.farsnews.ir/news/14010223000239/%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1

فرهنگ  /  تاریخ

۱۴۰۱-۲-۲۷

تناقض‌گویی منافقین در دادگاه حمید نوری/ شما از کدام «قتل عام» جان به در بردید؟

نویسنده کتاب «تبار ترور»

می‌گوید: منافقانی که به عنوان شاکی در دادگاه سوئد علیه حمید نوری شهادت داده‌اند و تعدادشان کم هم نیست، ادعا می‌کنند شاهد قتل عام همفکرانشان بوده‌اند. اگر قتل‌عام بود که شما زنده نمی‌ماندید تا امروز این حرف‌ها را بزنید!

 

خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخدستگیری حمید نوری در فرودگاه استکهلم در ۱۹ آبان ۱۳۹۸ (۹ نوامبر ۲۰۱۹)، حاکی از یک تله‌گذاری و تبانی بین نظام قضایی سوئد و گروهک تروریستی منافقین بود. داستان از این قرار بود که دو نفر از اعضای این گروهک گزارشی را حاوی ادعا‌ها و اتهامات واهی علیه نوری در آبان ۱۳۹۸ از طریق یک دفتر حقوقی در انگلیس به مقامات سوئدی ارائه می‌کنند و همزمان به بهانه حل و فصل اختلاف خانوادگی دخترخوانده نوری، وی را به سوئد می‌کشانند.

دادستان سوئدی بدون انجام تحقیقات جامع، از دادگاه درخواست حکم دستگیری و بازداشت نوری را می‌کند که مبنای این درخواست صرفا اظهارات و خاطرات واهی چند تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین است.

از زمان دستگیری نوری تا تکمیل به اصطلاح تحقیقات و ارائه کیفرخواست در ۵ مرداد ۱۴۰۰، حدود ۲۱ ماه به طول انجامید و در تمام این مدت نیز این تبعه ایرانی در حبس انفرادی به سر برده است که این ماجرا، حاکی از یک بازداشت خودسرانه و بدون دلایل متقن و مستند است. آخرین داداگاه حمید نوری برگزار و قاضی پرونده درخواست حبس ابد برای این کارمند قوه قضاییه کرد. برای روشن شدن ابعاد این رویداد و بازخوانی رفتار سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که یکی از بانیان اصلی تروریسم در ایران است با محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «تبار ترور» (مروری بر تاریخچه و کارنامه تروریستی سازمان مجاهدین خلق) به گفت‌وگو نشستیم

در آغاز بفرمایید ماجرای دادگاه حمید نوری چیست؟

ماجرای آقای حمید نوری شاید یکی از عجیب‌ترین پرونده‌هایی باشد که طی این سال‌ها در فضای بین‌المللی مطرح شده است. او یک شهروند عادی بازنشسته قوه قضاییه است. یک شهروند عادی در هنگام بازنشستگی وقتی که وارد سوئد می‌شود، توسط پلیس این کشور با حکم قضایی و با عنوان اینکه از او شکایت شده دستگیر می‌شود.

موضوع شکایت این است که حمید نوری در اعدام زندانیان مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۶۷ دست داشته است. آقای نوری دستگیر می‌شود و مدت‌ها در زندان انفرادی بوده و شرایط بسیار سخت و وحشتناکی را پشت سر گذاشته و با جنجال شدیدی وارد دادگاه شده است. دادستان سوئدی کیفرخواست بسیار طولانی و سنگینی را که علیه حمید نوری نیست، بلکه علیه جمهوری اسلامی است قرائت و در آن جمهوری اسلامی را به کشتار دسته‌جمعی متهم می‌کند.

اینها ادعا می‌کنند که آقای نوری در اعدام تابستان ۶۷ مجاهدین خلق نقش داشته است. جالب اینجاست که همه کسانی که علیه آقای نوری شهادت داده‌اند، حداکثر یکی دو جمله حرف زده‌اند و یا هیچ حرفی نزده‌اند. یعنی عده‌ای از شهود آمده و گفته‌اند که جمهوری اسلامی این تعداد آدم را کشته، ولی درباره اینکه موضوع چه ربطی به آقای حمید نوری دارد، حرفی نزده‌اند. فقط یکی دو نفر از شکات گفته‌اند زمانی که اعدام‌ها انجام می‌شد، ما در زندان بودیم و از زیر چشم‌بند یا بدون چشم‌بند دیدیم که این آقا در آن محوطه یا ساختمان هست. حداکثر شهادتی که درباره این فرد داده شده، این است که مثلاً من این آقا را در تیرماه سال ۶۷ در فلان زندان دیدم.

همین و بس و هیچ‌کس شهادت نداده و نتوانسته شکایت کند که مثلاً من دیدم که او به یکی از مجاهدین خلق شلیک کرده و یا مثلاً حکم اعدام را امضا کرده یا درخواست حکم اعدام کرده یا حکم را اجرا کرده.


حمید نوری

هیچ‌کسی چنین چیزی را ندیده. جالب است که حتی خود شاکیان و به نوعی نظام قضایی سوئد برای اینکه جمهوری اسلامی محاکمه بشود، تا حالا رقم سنگینی در حد چند ده میلیون هزینه کرده است، و الا علیه آقای حمید نوری تا حالا حتی یک نفر شهادت نداده که ایشان فردی را اعدام کرده یا مأمور اجرای حکم بوده یا حکمی را امضا کرده یا کسی را دار زده وجود ندارد و ایشان در آنجا یک کارمند عادی بوده.

پس شما معتقدید که…

من معتقد نیستم. خود اعضای شاکیان پرونده مصاحبه کرده‌اند.

پس شواهد نشان می‌دهد که دادگاه علیه شخص خاصی تشکیل نشده، بلکه به قصد کین‌خواهی از نظام جمهوری اسلامی تشکیل شده است.

برای کینه هم نیست. تعدادی از شاکیان پرونده رسماً مصاحبه کرده‌اند و این مصاحبه‌ها پخش شده‌اند. ما اصلاً نمی‌دانیم حمید نوری کیست. ما داریم به بهانه دستگیری او جمهوری اسلامی را به محاکمه می‌کشیم.

یعنی این دادگاه، ‌دادگاه محاکمه جمهوری اسلامی است؟

به صراحت این را بیان کرده‌اند. تقریباً تمام شکات و شهود از اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند و همگی علیه جمهوری اسلامی حرف می‌زنند و حمید نوری صرفاً یک بهانه است، و الا هیچ‌ کس در مورد حمید نوری حرفی ندارد.

نقشی هم نداشت و فقط یک کارمند بود.

حتی کسی به دروغ هم ادعا نکرده که ایشان حکمی را امضا کرده یا قضاوت کرده یا دادیار یا دادستان بوده. اصلاً این بحث‌ها مطرح نیست. فقط توسط یکی دو تا از شکات و شهود در محوطه دیده شده است؛ همین و بس. ولی جالب اینجاست که این آدم مدت طولانی در انفرادی و تحت فشار شدید بوده و نمی‌تواند با خانواده‌اش ارتباط داشته باشد.

در ابتدای دستگیری‌اش اصلاً خانواده‌اش نمی‌دانستند چه بلایی سر این آدم آمده است و حالا هم که دادستان برایش حبس ابد درخواست کرده است. جالب اینجاست که تمام حقوق طبیعی و انسانی یک فرد و خانواده‌اش زیر پا گذاشته شده است و هم دادگاه و هم شاکیان اذعان دارند که این آدم هیچ‌کاره است. یعنی یک نقض شدید حقوقی انسانی در مورد آقای حمید نوری و خانواده‌اش اتفاق افتاده؛ در حالی که عملاً دادگاه، دادستان و شاکیان و شهود دارند می‌گویند که آقای نوری کاره‌ای نیست و ما داریم به بهانه ایشان جمهوری اسلامی را محاکمه می‌کنیم و باز برای این آدم درخواست حکم ابد شده است.

بالاخره این آدم همسر، فرزند و خانواده دارد که حقوقشان کلاً تضییع شده و مشکل این آدم چند سال طول کشیده است. اینجا حقوق انسانی یک فرد نقض شده، چون دولت سوئد و مجاهدین خلق می‌خواهند جمهوری اسلامی را محکوم کنند و خودشان هم دارند می‌گویند که این آدم کاره‌ای نبوده و اصلاً موضوع ما او نیست. حمید نوری کیست؟ نکته مهم این است که کسانی جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کنند که خودشان چون می‌خواهند با جمهوری اسلامی تسویه‌حساب کنند، عملاً و رسماً دارند حق یک انسان و خانواده‌اش را زیرپا می‌گذارند.. این نکته بسیار مهم است

نکته بعدی این است که در مورد کشتارهای سال ۶۷ (این تعبیر شاکیان و دادستان آن دادگاه است) هنوز هیچ‌کدامشان نتوانسته‌اند عدد بدهند که وقتی می‌گویند کشتار در تابستان ۶۷ چند نفر اعدام شده‌اند؟ یک زمانی مجاهدین خلق رقم که می‌خواستند اعلام کنند، می‌گفتند بیش از ده‌ها هزار نفر. در مطبوعاتشان هست. بعد رساندند به ۳۰ هزار نفر و گفتند در آن تابستان خونین، ۳۰ هزار نفر کشته شدند. بعد قرار شد اسامی اینها منتشر بشود؛ چون بالاخره اینها خانواده داشتند. در اروپا لیستی منتشر شد که در آن چهار هزار اسم بود. از این چهار هزار نفر کمتر از ۵۰۰ نفر مشخصات کامل دارند. یعنی نام و نام خانوادگی، نام پدر و اینکه چه مدت عضو سازمان بوده و کجا اعدام شده است.

بقیه به این شکل است که نام کوچک را نوشته و نام خانوادگی و سن و نام پدر و بقیه مشخصات خالی است. یعنی ده‌ها هزار فرد رسید به ۳۰ و بعد چهار هزار نفر و از این تعداد هم فقط حدود ۵۰۰ نفر مشخصات کامل دارند. اگر این چهارهزار نفری که سازمان ادعا می‌کند، واقعیت داشت، خانواده‌هایشان در این روزگاری که می‌شود هر اطلاعاتی را در فضای مجازی پخش کرد، تا به حال مشخصات کامل فرزندشان را که سازمان ادعا می‌کند در تابستان ۶۷ اعدام شده، اعلام می‌کردند. اگر بخواهیم فهرست سازمان را راست بدانیم و در آن مجادله نکنیم، حدود ۵۰۰ نفر است؛ در حالی که اسناد قضایی نشان می‌دهد که این رقم ۵۰۰ نفر هم نیست.

این مسأله که کمتر از ۵۰۰ نفر از اعضای مجاهدین خلق اعدام شدند چه زمانی اتفاق افتاد؟ زمانی که مجاهدین خلق با نام ارتش آزادی‌بخش ملی ایران، بعد از اینکه جمهوری اسلامی ایران قطع‌نامه ۵۹۸ را قبول می‌کند، همگام با صدام، با عملیاتی به نام «فروغ جاویدان» از مرزهای غربی به ایران حمله می‌کنند.

این مسأله که کمتر از ۵۰۰ نفر از اعضای مجاهدین خلق اعدام شدند چه زمانی اتفاق افتاد؟ زمانی که مجاهدین خلق با نام ارتش آزادی‌بخش ملی ایران، بعد از اینکه جمهوری اسلامی ایران قطع‌نامه ۵۹۸ را قبول می‌کند، همگام با صدام، با عملیاتی به نام فروغ جاویدان، از مرزهای غربی به ایران حمله می‌کنند

سخنرانی‌های مسعود و مریم رجوی هست که می‌گویند ما عجله داریم و در تهران همدیگر را می‌بینیم. اینها راه می‌افتند و از مرزهای غربی و از کرند به اسلام‌آباد غرب و تنگه حسن‌آباد که نزدیک شهر کرمانشاه است، می‌آیند.

فیلم کشتارهایی که در اسلام‌آباد غرب و کرند و در مسیر کردند، موجود است. تصاویر خانواده‌هایی که فرار می‌کردند و مجاهدین خلق با تانک‌های اسکورپیون آنها را زیر می‌گرفتند، هم هست.

در سه‌راهی اسلام‌آباد پیکان قرمز رنگی را دیدم و صدا و سیما هم فیلمش را ضبط کرده. شاید ۱۱ نفر که عمدتاً کودک بودند، با این ماشین داشتند فرار می‌کردند که زیر تانک مجاهدین خلق له شدند و این پیکان پرس شده و خون از همه طرف جاری بود و به زحمت جنازه‌های بچه‌ها را که در این ماشین له شده بودند، بیرون کشیدند یا بیماران بیمارستان اسلام‌آباد غرب را که بیرون آوردند و با گازوییل آتش زدند و عده زیادی زن باردار و افراد مجروح را با هم سوزاندند که فیلم‌هایش موجود است.

در این باره:

کیهان لندن:

شاهد جنایات نوری نه از غیب بلکه از جمهوری اسلامی رسید! کاظم دارابی: حمید نوری مثل من بی‌‌گناه است!

حقیقت مانا