خودزنی های ما! منیژه حبشی

 

 « بهرحال چه عدم همراهی ها در این زمینه و چه شیوه های مجادله میان مخالفین حکومت در مواردی مانند کمپین “نه به جمهوری اسلامی” را نوعی خودزنی می بینم. به فکر مردم در داخل کشور و چشم امیدشان به فعالان خارج از ایران باشیم.»

چند روزیست که در میان کسانی که خود را مخالف حکومت جنایتکار حاکم میدانند و می دانیم، درگیری شدیدی بر سر کمپین “نه به جمهوری اسلامی” براه است. برای من به شخصه این شعار، قبل از نمایش انتخابات خرداد ماه رژیم، حرکتی در نفی شرکت در انتصابات حکومت و شیوه ای برای نشان دادن عدم مشروعیت رژیم به جهان و ممانعت از سوء استفاده حاکمان جهان و رژیم ایران در تداوم بده بستان های دو طرف و نتیجه آن، یعنی بقای جانیان حاکم بر کشورمان است و نه بیش.

تکمیل این “نه به جمهوری اسلامی” را هم همانا “رای بی رای” میدانم.

هدف تراشی برای این کمپین که گوئی آمده تا این رژیم را با این شعار سرنگون کند، تصویری خلاف واقع و خیال پردازانه است.

حتی رهنمود دادن به مردم که بهترین راه نشستن در خانه است یا شورش در مناطق مختلف به دلیل پخش نیروهای سرکوب، از نظر من نادرست است. مردم در صحنه خود انتخاب خواهند کرد و ما در خارج از کشور با گستردن هرچه بیشتر دامنه این کمپین و با افزودن رای بی رای به آن، دست رژیم را باید تا می توانیم در بندوبست هایش ببندیم. همین.

حال صرف انرژی های بسیار در جدل های مخالف و موافق این کمپین چه ثمری را به بار خواهد نشاند؟ جز این که واقعیت تفرقه و نداشتن فرهنگ همراهی و مشارکت ما ایرانی ها را هرچه بیشتر نمایان و شادمانی هرچه بیشتر این حکومت را بدنبال دارد؟

چرا از هر تاکتیک کوچک و مقطعی انتظار داریم که حکومت را بربیندازد؟ اگر این توقع ممکن بود که این جباران 42 سال دوام نمی آوردند.

کار ما در خارج از ایران حتما می تواند مثمر ثمری باشد اگر هرچه بیشتر از این حکومت مشروعیت زدائی کنیم. همزمان به مردم ایران و حتی به حاکمان و مردم جهان نشان دهیم که این حکومت، وفادارانه درحال عمل به قانون اساسی خود است و توقع شمایان به تغییر رفتار آن توقعی بس خطاست.

این حکومت اگر سرکوب و قلع و قمع همه جانبه داخلی و تقویت تروریسم منطقه ای و جهانی را قطع کند که دیگر وجود نخواهد داشت.

همچنین سرکوب مضاعف 50 درصد مردم ایران یعنی زنان را با صدائی رساتر به دنیا برسانیم. با نوشتن نامه های اعتراضی به سازمان های بین المللی و حقوق بشری، به آنها بگوییم که چگونه مخالفت با حجاب اجباری و دادن گل به زنان در داخل مترو به مسالمت آمیزترین شکل موجود، برای سه زن فعال مدنی، 55حکم سال زندان بدنبال داشته است.

درخاتمه باید به دَردِغیبت مردان سیاسی فعال در خارج از کشور در فعالیت های زنان برای 8 مارس و کنفرانس ها و گردهمآئی هایشان نیز اشاره کرد. ظاهرا همین دوستان، تلاشهای زنان را برای حقوق انسانیشان، امری “زنانه” و بی ارتباط با مردان می بینند!

آنها چه بدانند و چه ندانند این نیز “خود زنی” است و با اسارت نیمی از جامعه، نیم دیگر هرگز رها نخواهد شد. می دانم که بخشی از خود زنان نیز با ناآگاهی های خود به فرهنگ پدرسالاری در جامعه یاری رسانده و می رسانند و می دانم که باید در جهت آگاهی آنان تلاش کرد. همچنین میدانم که بخشی از مردان به غلط در سرکوب زنان، منافع خود را می بینند، اما مردانی که خود را روشنفکر می نامند چرا در صحنه نیستند. صدالبته تعداد اندکی هستند ولی روی سخن با اکثریت است.

بهرحال چه عدم همراهی ها در این زمینه و چه شیوه های مجادله میان مخالفین حکومت در مواردی مانند کمپین “نه به جمهوری اسلامی” را نوعی خودزنی می بینم. به فکر مردم در داخل کشور و چشم امیدشان به فعالان خارج از ایران باشیم.

منیژه حبشی

۲۶ اسفند ۱۳۹۹ | 16-03-2021

حقیقت مانا